اقتباس نظام دیوانی (اداری) ایرانیان به وسیله مسلمین و تغییر زبان آن از فارسی به عربی
فارسی 5775 نمایش |مسلمین نظامات اداری خود را از ایران اقتباس کردند، دفاتر و دواوین دستگاه خلافت به سبک دفاتر و دواوین قدیمی ایران تنظیم می شد و احیانا زبان اداری و دفتری زبان فارسی بود. بعدها خود ایرانیان مسلمان ترجیح دادند که به زبان عربی برگردانند.
ابن الندیم در الفهرست می نویسد: اولین نقل از زبان دیگر به زبان عربی به امر خالد بن یزید بن معاویه صورت گرفت، وی علم دوست بود و به صنعت کیمیا علاقه داشت، جماعتی از فلاسفه یونانی که در مصر می زیستند و با زبان عربی آشنا بودند احضار کرد و فرمان داد عده ای از کتب آن فن را از زبان یونانی و قبطی به زبان عربی ترجمه کنند، و این اولین ترجمه به زبان عربی است.
سپس می گوید: دومین ترجمه به زبان عربی نقل دیوان و دفاتر دولتی است که در زمان حجاج به وسیله صالح بن عبدالرحمن که از نژاد ایرانی بود، از زبان فارسی به زبان عربی برگردانده شد. صالح زیر دست زادانفرخ کار می کرد و زادانفرخ دبیر حجاج بود، صالح چون به هر دو زبان می نوشت مورد توجه حجاج واقع شد. روزی خود صالح به زادانفرخ گفت بیم آن دارم که حجاج مرا بر تو که ولی نعم من هستی مقدم بدارد و تو از نظرش بیفتی. زادانفرخ گفت: نترس، هرگز چنین نخواهد شد، او به من بیش از تو نیازمند است، دفتر محاسبات را جز من کسی قادر نیست اداره کند. صالح گفت: به خدا قسم اگر بخواهم می توانم دفتر محاسبات را به عربی برگردانم که اساسا نیازی به زبان فارسی نباشد. زادانفرخ، صالح را امتحان کرد، دید راست می گوید تقاضا کرد که چندی تمارض کند و حاضر نشود، چنین کرد. حجاج طبیب مخصوص خویش را نزد وی فرستاد. طبیب گفت من کسالتی در او نمی بینم، در این بین زادانفرخ در فتنه محمد بن اشعث کشته شد و خود به خود صالح جانشین زادانفرخ گشت. صالح یک روز ماجرایی که بین او و زادانفرخ گذشته بود به حجاج گفت. حجاج خواستار شد که این تصمیم را عملی کند.
این جریان باعث ناراحتی فارسی زبانان، مخصوصا آنانکه از این امتیاز بهره مند می شدند، گردید. روزی مردانشاه پسر زادانفرخ از صالح چند اصطلاح مربوط به حساب را پرسید و گفت با این اصطلاحات چه می کنی؟ صالح معادل آنها را از زبان عربی بیان کرد.
مردانشاه ناراحت شد و گفت خدا ریشه ات را قطع کند که ریشه زبان فارسی را قطع کردی. گروهی از فارسی زبانان حاضر شدند صد هزار درهم به صالح بدهند که به بهانه عدم امکان از تصمیم خویش منصرف شود، اما او منصرف نشد.
ابن الندیم می گوید: ولی دواوین دولتی شام را به زبان رومی می نوشتند نه زبان فارسی و در زمان هشام بن عبدالملک آن را نیز به زبان عربی برگرداندند (الفهرست ابن الندیم، مقالهء هفتم (مقالة الفلاسفة) صفحه 352 - 353).
این جریان به دربار خلفا و حکام آنها مربوط بوده است. سلاطین ایرانی پس از استقلال دفاتر و دواوین را به زبان فارسی می نوشته اند، بار دیگر در زمان غزنویان به زبان عربی برگردانده شد که آن نیز تاریخچه ای دارد.
منـابـع
مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 338-336
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها