ارزش سرمایه عمر از نظر بزرگان دین

فارسی 6470 نمایش |

در این مورد با سخنانی از رسول اکرم (ص) که به عنوان وصیت به ابوذر غفاری فرموده اند، سخن خود را زینت‏ می‏ دهیم، فرمود: «ای ابوذر! از آن بپرهیز که خیالات و آرزوها سبب شود که کار امروز را به فردا بیفکنی، زیرا تو متعلق به امروز و مال امروز هستی نه مال روزهای‏ نیامده، در آنجا که کار مفید و لازم و خداپسندی می‏ خواهی انجام دهی تأخیر و دفع الوقت را روا مدار، ای ابوذر! به عمرت بیشتر بخل بورز تا به‏ مالت.»
این سخنان در زمینه غنیمت شمردن عمر و استفاده کردن از فرصت زندگی‏ است. جای تأسف است که در نظر بسیاری از مردم چیزی از وقت و زمان و این رشته طولانی لرزان که نامش عمر است بی قیمت تر و بی ارزش تر وجود ندارد. دوره عمر برای هر کسی دوره مدرسه است، همان طوری که در مدرسه‏ روز و ساعت و دقیقه ارزش دارد، آن دقایقی هم که زنگ تفریح نواخته‏ می‏شود برای تجهیز و تجدید قوا و آمادگی برای کسب کمال در ساعات دیگر است، تمام دوره عمر آدمی باید به همین طور تنظیم شده باشد، آن وقت است که ساعت و دقیقه‏ هدر رفته وجود ندارد.
علامه حلی یکی از ستارگان درخشان علوم اسلامی است و گذشته از اینکه یک‏ فقیه درجه اول است، در سایر رشته ‏های علوم اسلامی از معقول و منقول‏ تألیفات دارد. این مرد سال ها در خدمت حکیم و ریاضی دان بزرگ خواجه‏ نصیرالدین شاگردی کرده و ملازم شب و روز استاد خویش بوده است، او می‏ فرماید: من در مدت ملازمت خدمت استاد حتی یک عمل کوچک که استحباب‏ شرعی داشته باشد ندیدم که انجام ندهد، یعنی چنان وقت خود را تنظیم کرده‏ بود که هر کاری در موقع خود به جای خود صورت می‏ گرفت، اگر احیانا تفریح‏ و تفنن می ‏کرد در موردی بود و به طرزی بود که به جا و لازم بود و شرعا پسندیده بود.
البته دانشجویی که در سر کلاس با تمام وجه، گوش و چشمش‏ به استاد و درس است در ساعتی هم که تفریح می ‏کند و استراحت می ‏نماید مثل‏ همان ساعتی است که درس می ‏خواند یعنی به همان اندازه مشروع و مستحسن‏ است.
یکی از شرایط موفقیت انسان درک کردن قیمت و ارزش وقت است. اگر جوانی ثروت هنگفتی از پدر به ارث برده باشد و دیوانه وار اسراف و تبذیر کند همه متأسف و متعجب می‏شوند، به حال جوان رقت می‏ کنند، عاقبت شومش را همه حدس می ‏زنند که چه بدبختی ها و پشیمانی هاست. همه‏ ماها کم و بیش با همچو کسانی بر خورد کرده ‏ایم و بسیار تأسف خورده ‏ایم‏ ولی همین ما، خود ما نسبت به سرمایه بزرگ تر و با ارزش تر یعنی وقت و عمر همان معامله ‏ای را می ‏کنیم‏ که آن جوان نسبت به مال و ثروت خود می ‏کند و هیچ گونه متأثر نمی ‏شویم.
این خود نشانه این است که ما ارزش پول را خوب درک می ‏کنیم ولی ارزش‏ وقت و زمان را درک نمی ‏کنیم. معمولا اشخاص تربیت یافته که به حقوق‏ دیگران تجاوز نمی ‏کنند و از خدا می ‏ترسند ممکن نیست ده شاهی مال کسی را بخورند و تلف کنند و اگر احیانا مال دیگری را تلف کردند از مال خودشان‏ جبران می ‏کنند، ولی همین اشخاص که اینقدر برای مال دیگران حرمت و حقوق‏ قائل اند، برای عمر دیگران حرمتی و حقی قائل نیستند، به خودشان حق‏ می‏ دهند به بهانه ‏ای وقت دیگری را تلف کنند، مثلا خلف وعده می‏ کنند.
همه‏ اینها دلیل است که ما به معنای کلام رسول اکرم (ص) توجه‏ نداریم و از حکمت آن حضرت پیروی نمی‏ کنیم که می ‏فرماید: «حرمت عمر و زمان بالاتر از حرمت مال است.» اگر مال کسی را تلف کنیم می ‏توانیم از مال خودمان جبران کنیم ولی آیا اگر وقت دیگران را تلف کنیم می ‏توانیم‏ مقداری از عمر خود به او بدهیم؟
امام علی (ع) می ‏فرماید: ببینید به چه سرعتی روزها در ماه ها و ماه ها در سال ها و سال ها در عمر می‏ گردد. این سال ها و ماه ها و هفته‏ ها و روزها قطعاتی است که از عمر ما جدا می‏شود و معدوم می ‏گردد و قابل وصل و برگشت‏ نیست، همان عمری که در لحظات آخر که مرگ ما فرا می ‏رسد حاضریم تمام‏ دارایی خود را بدهیم و یک سال دیگر بلکه یک روز و یک ساعت دیگر این‏ دنیا را ببینیم و در آن یک روز و یک ساعت، فرصت از دست رفته را به‏ دست آوریم و مافات را جبران کنیم.

منـابـع

مرتضی مطهری- حکمت ها و اندرزها- صفحه 54 و 57-59

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد