لزوم مقارنت علم و ایمان

فارسی 3190 نمایش |

مؤمنین و مقدسین نباید از علم و مدرسه بترسند و وحشت کنند و خیال کنند که اگر علم آمد دین می ‏رود. این، سوء ظن به اسلام است. اسلام آنچنان‏ دینی است که در محیط علم بهتر از محیط جهل رشد می‏ کند. ما اگر می ‏دانستیم‏ که جهل و جهالت چه بر سر ما آورده و چه بر سر اسلام آورده، از جهالت و نادانی و بی‏ سوادی وحشت می‏ کردیم نه از علم و مدرسه. گاهی دیده می‏ شود بعضی اشخاص برای آنکه وحشت خودشان را از علم پنهان‏ کنند به شعر سنائی متوسل می ‏شوند که می ‏گوید:
چو علم آموختی از حرض آنگه ترس کاندر شب *** چو دزدی با چراغ آید گزیده ‏تر برد کالا
و آن وقت می‏ گویند ببین این تحصیل کرده ‏ها الان ضررشان برای مملکت صد درجه از بی‏ سوادها بیشتر است. بی‏ سوادها آفتابه دزد هستند اما اینها رقمهای چند میلیونی دزدی می ‏کنند.
شکی نیست که علم به تنهائی ضامن سعادت جامعه نیست. جامعه، دین و ایمان لازم دارد، همان‏طوری که ایمان هم اگر مقرون به علم نباشد مفید نیست بلکه وبال است. رسول اکرم می فرماید: «قطع ظهری اثنان عالم متهتک و جاهل متنسک؛ دو کس پشت مرا شکستند: عالم بی پروا، و جاهل پرهیزگار.» (بحارالانوار/ ج 2 ص 111) اسلام نه عالم بی ‏دین می‏ خواهد نه جاهل دیندار.
اما این هم که ما می‏ گوئیم "چو دزدی با چراغ آید گزیده‏ تر برد کالا" و به مورد تحصیلکرده‏ های بی‏ ایمان تطبیق می‏ کنیم و نتیجه می‏ گیریم که پس خطر علم از خطر جهل بیشتر است، یک نوع مغالطه است. زیرا دزدی که با چراغ‏ می‏ آید و کالای گزیده را می ‏برد در شب می ‏آید نه در روز. شب هنگام هم وقتی‏ می ‏آید که صاحبان خانه خواب باشند. اما روز روشن هرگز نمی‏ تواند دستبرد بزند. یا اگر اهل خانه بیدار باشند نمی‏ تواند دستبرد بزند. تحصیلکرده ‏های‏ بی‏ ایمان هم از جهالت و بی‏ خبری و خواب‏ آلودگی دیگران استفاده می‏ کنند.
پس جهل عمومی در این دزدی ها دخالت دارد. شما کشور خود را با نور علم‏ روشن کنید و همه خانه‏ ها را مثل روز کنید، همه مردم را بیدار و هوشیار و با خبر بگردانید، همه جا را مثل روز روشن بکنید، به علاوه در تحکیم‏ پایه‏ های ایمان بکوشید، دیگر از آن دزد هم دزدی ساخته نیست. در این‏ دزدیها چند چیز دست به دست هم داده، علم دزد، بی‏ ایمانی او، و جهل‏ عامه مردم. پس در اینجا هم جهالت شریک جرم است.
به هر حال اگر ما می‏ خواهیم دین صحیح داشته باشیم، اگر می ‏خواهیم از فقر رهائی یابیم، اگر می‏ خواهیم از مرض نجات پیدا کنیم، اگر می‏ خواهیم‏ عدالت در میان ما حکمفرما باشد، اگر می‏ خواهیم آزادی و دموکراسی داشته‏ باشیم، اگر می خواهیم جامعه ما بر خلاف حال حاضر به امور اجتماعی علاقمند باشد، منحصرا راهش علم است و علم، آن هم علمی که عمومیت داشته باشد و از راه دین به صورت یک جهاد مقدس درآید.
اگر ما این جهاد مقدس را شروع نکنیم دنیا خواهد کرد و ثمره ‏اش را هم‏ خود آنها خواهند برد، یعنی دیگران خواهند آمد و ملت ما را از گرداب‏ جهالت نجات خواهند داد و خدا می‏ داند که آن وقت این کوتاهی ما چه لطمه‏ بزرگی به پیکر اسلام وارد خواهد کرد.
نتیجه همه این‏ حرفها این است که اوجب واجبات در عصر حاضر شرکت در تعلیمات عمومی است‏. این واجب تنها وظیفه فرهنگ و فرهنگیان نیست، وظیفه هر کسی است که‏ مسلمان است و ادعای مسلمانی دارد، خواه از دولت باشد خواه از ملت، باید به صورت یک جهاد مقدس درآید و به فرمان دین باشد و رنگ دینی‏ داشته باشد. پس علماء روحانی باید این افتخار را ببرند و پیشقدم باشند.

منـابـع

مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 180-178

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد