ناتوانی فلسفه غرب در تبیین ارتباط ازلیت ماده و خداوند
فارسی 3493 نمایش |از جمله نمونه های نارسایی فلسفه غربی این است که خیال کرده اند نظریه ازلیت ماده با اعتقاد به خدا منافی است و حال آنکه هیچ ملازمه ای میان این نظریه و انکار خداوند نیست، بلکه حکمای الهی معتقدند لازمه اعتقاد به خداوند، اعتقاد به ازلیت و دوام فیاضیت او و دوام خالقیت اوست که مستلزم ازلیت خلق است.
یکی از دانشمندان روسی در مقاله ای که به فارسی در یکی از مجله ها در چند سال پیش ترجمه شده بود، نوشته بود که ابوعلی سینا در میان ماتریالیسم و ایده آلیسم در نوسان بوده است. چرا این دانشمند درباره ابن سینا اینچنین اظهار نظر می کند و حال اینکه یکی از مشخصات ابن سینا این است که در آراء و عقاید خودش به یک روش رفته است و تذبذب و تناقض در گفته هایش یافت نمی شود. شاید حافظه نیرومند و فوق العاده اش که هیچ گاه افکارش را فراموش نمی کرد، یکی از علل این ویژگی است. این دانشمند روسی چون دیده است ابن سینا از طرفی قائل به ازلیت ماده است و برای زمان ابتدا قائل نبوده است، فکر کرده پس او ماتریالیست است. و از طرف دیگر دیده است که از خدا و آفرینش و علت نخستین دم می زند، با خود فکر کرده که بوعلی به اصطلاح ایده آلیست است، پس بوعلی در میان دو قطب ماتریالیسم و ایده آلیسم در نوسان بوده و عقیده ثابتی در این زمینه نداشته است!
آن دانشمند روسی از این جهت درباره بوعلی اینچنین اندیشیده که نظریه ازلیت ماده را با مخلوق بودن آن و مخلوق بودن همه جهان منافی دانسته است، و حال آنکه در منطق ابن سینا که مسأله مناط نیازمندی به علت را بررسی کرده است و مناط نیازمندی به علت را امکان ذاتی تشخیص داده نه حدوث، هیچ گونه تناقضی میان ایندو وجود ندارد. در مسأله مناط نیازمندی به علت را که از مهمترین مسائل فلسفی است و تنها در فلسفه اسلامی آن مسأله طرح شده است، روشن شده است که لازمه معلولیت و مخلوقیت، حدوث زمانی نیست. مانعی نیست که یک موجود، وجود ازلی و ابدی داشته باشد و در عین حال وجودش از غیر باشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- علل گرایش به مادیگری- صفحه 117-119
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها