بکارگیری ماشین، مشخصه اصلی سرمایه داری
فارسی 3150 نمایش |مشخص اصلی سرمایه داری که آن را موضوع جدیدی از لحاظ فقه و اجتهاد قرار می دهد، دخالت ماشین است. ماشینیزم صرفا توسعه آلت و ابزار تولید نیست که انسان ابزار بهتری برای کاری که باید بکند پیدا کرده است، بلکه تکنیک و صنعت جدید ماشین، علاوه بر بهتر کردن ابزارها، ماشین را جانشین انسان کرده است. ماشین مظهر فکر و اراده و نیروی انسان به ما هو انسان است، مظهر تکامل اجتماع بشری است، تجسم تمدن تاریخی بشری است، حاصل تلاش های عظیم فکری چند هزار ساله بشری است. ماشین، جانشین انسان است نه آلت و ابزار انسان، یک انسان مصنوعی است. ماشین به جای انسان نخ می ریسد و پارچه میبافد. ماشین شخم می زند و درو می کند. ماشین جوراب می بافد. ماشین می نویسد. ماشین می دوزد. ماشین الک می کند. ماشین کارهایی که انسان با شعور مستقیم خود انجام می داد، انجام می دهد.
ماشینیزم این طور نیست که ابزار دستی انسان را تکمیل کرده باشد، مثل این که بیل بهتر و ظرف بهتر و کارد و چاقوی بهتر یا قیچی بهتر در اختیار انسان قرار دهد، حتی این طور نیست که به جای قوه و بازوی انسان، قوهای از طبیعت استخدام کرده باشد و کارش فقط این باشد که مثلا ابزاری را که انسان با دست خود باید حرکت دهد یا فشار دهد، ماشین حرکت میدهد و فشار میدهد، نه، بالاتر از این است، ماشین تمام کارهای انسان را دقیقتر و با راندمان بیشتر و محصول بیشتر انجام می دهد.
در گذشته چنین نبود، در گذشته سرمایه دار فقط نیروی کارگر را می خرید و ابزار سادهای در اختیار او قرار می داد و با محصول کار کارگر تجارت می کرد، ولی امروز ماشین می خرد و ماشین قدرت دارد صد برابر کارگر کار کند، ماشین ها جای انسان را گرفته اند، ماشین، انسان فلزی است، ماشین قادر است اضافه ارزش تولید کند، صدها برابر کاری که صرف تولید وی شده است ارزش تولید کند، ماشین، برده مشروع اجتماع بشری است. پس حقیقت، درست عکس نظر کارل مارکس است، ماشین، سرمایه متغیرتر از نیروی کارگر است، و در عین حال همین جهت پایه و مبنا و اصل اساسی توجیه کننده سوسیالیسم است. مشخص اصلی سرمایه داری جدید این است که سرمایهدار ماشین را با این قدرت عظیم در اختیار خود قرار می دهد، در صورتی که او نه خالق ماشین است و نه مخترع آن، فقط خریدار و مالک او است.
آیا این چنین منبعی می تواند مملوک شخصی باشد؟ یا حتما باید مانند منابع عمومی طبیعی در اختیار عموم باشد؟ ماشین از آن نظر این قدر قدرت تولید دارد که جای شعور مستقیم انسان را گرفته است، به علاوه نیروی عظیم فلز و بخار و برق و غیره، در حقیقت انسان است با عضلات فلزی و نیروی برق و بخار. در حقیقت شعور مخترع است که این همه کار با این ابزار را انجام می دهد. ماشین مظهر فکر و شعور مخترع، به عبارت بهتر، مظهر پیشرفت و ترقی و تکامل اجتماع است که در اختیار سرمایه دار قرار گرفته است. ماشین یک قطعه فلز ساده مثل کارد نیست که خاصیت شعور طبیعی انسان منفرد باشد، یک چوب ساده نیست که از جنگل بریده شده باشد و به اجتماع، بلکه به انسان ارتباط نداشته باشد. ماشین که کار می کند، در حقیقت مغز فلان دانشمند است که با آلات فلزی کار می کند، بلکه مغز اجتماع و ترقی اجتماع است، و بالاخره اجتماع بما هو اجتماع است که به صورت ماشین در طول صدها قرن در آمده و کار می کند، نبوغ جامعه انسانی در امتداد تاریخ است که به این شکل درآمده است.
اینجاست که ما می توانیم ادعا کنیم که سوسیالیسم مارکس واژگونه است. سوسیالیسم مارکسیسم مبتنی بر این اصل است که ماشین، سرمایه ثابت است و نیروی کار، سرمایه متغیر، در عین حال قادر نیست که ثابت کند چرا نیروی کار، یا نیروی بازوی انسان، سرمایه متغیر است و ماشین، سرمایه ثابت، در صورتی که طبق اصل "ارزش = کار" ارزش هر دو به اندازه کاری است که صرف تولید آنها شده است، و هر چیزی طبق اصول مادی حضرات، فقط قادر است حداکثر، کاری که صرف در خودش شده است تولید کند. اما سوسیالیسمی که پایهاش اکنون ریخته میشود، مبتنی بر اصل تغیر سرمایه ماشینی است.
سوسیالیسم مارکسیسم، حداکثر این است که مدعی میشود سرمایه دار از طریق غیر مشروع سود می برد، اما چرا سرمایهاش باید از او انتزاع و به اجتماع سپرده شود؟! جوابی ندارد، اما مطابق این سوسیالیسم، علتش این است که ماشین تعلق به اجتماع دارد و از اول، فرد نمیتواند مالک آن بشود. به علاوه، چنان که قبلا گفتیم و بعدا نیز توضیح خواهیم داد، سوسیالیسم مارکس، بیش از آن که سرمایهداری را ظالمانه جلوه دهد، عادلانه جلوه میدهد.
منـابـع
مرتضی مطهری- نظری به نظام اقتصادی اسلام- صفحه 137-134
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها