اختلاف نقل های تاریخی در جریان حدیبیه
فارسی 3699 نمایش | در کتاب قصص قرآن، ابوبکر عتیق نیشابوری سورآبادی که برگرفته ای است از تفسیر وی بر قرآن و در قرن پنجم تألیف یافته و به زبان پارسی است، جریان حدیبیه را نقل می کند تا آنجا که سهیل بن عمرو نماینده قریش به کلمه "رسول الله" اعتراض کرد. می گوید: "گفت (سهیل بن عمرو) چنین نبیس: "هذا ما صالح علیه محمد بن عبدالله سهیل بن عمرو". رسول (ع) گفت مر علی را که رسول الله بمحای. علی را از دل بر نیامد که رسول الله بمحودی. هر چند که رسول (ع) می گفت، علی می پیچید. رسول (ص) گفت: انگشت من بر آن نه تا من بمحایم، زانکه رسول (ص) امی بود نبشته ندانستی. علی انگشت رسول (ص) بر آن نهاد. رسول (ص) بمحود، تا چنانکه مراد سهیل بود نبشت.
یعقوبی نیز در تاریخ خود می نویسد: پیغمبر (ص) به علی امر کرد که به جای «رسول الله»، «بن عبدالله» بنویسد. در صحیح مسلم نیز پس از آنکه می نویسد علی از محو کردن امتناع کرد، می نویسد: پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «فارنی مکانها فاراه مکانها فمحاها و کتب ابن عبدالله»؛ به علی گفت جای کلمه را به من نشان بده، علی نشان داد. پیامبر محو کرد و نوشت «محمد بن عبدالله». در این روایت از طرفی می نویسد پیغمبر (ص) در محو کردن از علی کمک خواست، از طرف دیگر می نویسد پیغمبر (ص) محو کرد و نوشت. ممکن است در ابتدا به نظر برسد که پس از محو، خود پیغمبر اکرم (ص) نوشت، ولی مسلما مقصود ناقل حدیث این است که علی نوشت، زیرا در متن خود حدیث آمده است که پیغمبر (ص) برای محو از علی کمک خواست.
از تاریخ طبری و کامل ابن اثیر و از روایت دیگر بخاری در باب الشروط تقریبا به صراحت استفاده می شود که کلمه دوم را خود پیغمبر (ص) به خط خود نوشت، زیرا نوشته اند "فاخذه رسول الله و کتب" یعنی پیغمبر (ص) از علی (ع) گرفت و خود نوشت. در عبارت طبری و ابن اثیر یک جمله اضافه دارد به این ترتیب: "«فأخذه رسول الله و لیس یحسن ان یکتب فکتب»؛ رسول خدا از علی گرفت و در حالی که نوشتن را نمی دانست، نوشت". روایت طبری و ابن اثیر تأیید می کند که رسول خدا نمی نوشته است و در حدیبیه به طور استثنائی نوشته است. این روایت شاید نظر کسانی را تأیید کند که می گویند پیغمبر (ص) به تعلیم الهی اگر می خواست بنویسد می توانست بنویسد ولی نمی نوشت، همچنانکه پیغمبر (ص) هرگز شعر نسرود و حتی شعر دیگری را نیز قرائت نکرد. احیانا اگر تک بیتی از دیگری می خواست بخواند، آن را "حل" می کرد، یعنی کلمات را مقدم و مؤخر و یا در الفاظ شعر کم و زیاد می کرد که از صورت شعری خارج شود، زیرا خداوند شعر را شایسته مقام او نمی دانست: «و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له ان هو الا ذکر و قرآن مبین»؛ «و ما به او شعر نیاموختیم و در خور وی نیست. این سخن جز یادآوری و قرآنی روشن نیست.» (یس/69).
به طوری که ملاحظه می شود نقلها در جریان حدیبیه یکنواخت نیست، و هر چند از بعضی نقل ها استفاده می شود که در آن جریان، کلمه "بن عبدالله" را که به منزله جزئی از امضای آن حضرت شمرده می شود به دست خود نوشته است، ولی همان نقل ها تأیید می کند که جنبه استثنائی داشته است.
منـابـع
مرتضی مطهری- پیامبر امی- صفحه 99-97
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها