کرامت و بزرگواری، محور اخلاق اسلامی

فارسی 4012 نمایش |

شهید مرتضی مطهری میگوید: می آئیم روز عاشورا، می بینیم تا آخرین لحظات حیات حسین (ع) مکرمت و بزرگواری یعنی همان محور اخلاق اسلامی، محور تربیت اسلامی در کلمات او وجود دارد. در جواب فرستاده عبیدالله بن زیاد می گوید: «لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا اقر اقرار العبید؛ من مانند یک آدم پست، دست بدست شما نمی دهم، مانند یک بنده و برده هرگز نمی آیم اقرار بکنم که من اشتباه کردم، چنین چیزی محال است».
بالاتر از این در همان حالی که دارد می جنگد یعنی در حالیکه تمام اصحابش کشته شده اند، تمام نزدیکان و اقاربش شهید شده اند، کشته های فرزندان رشیدش را در مقابل چشمش می بیند، برادرانش را قلم شده در مقابل چشمش می بیند و به چشم دل می بیند که تا چند ساعت دیگر می ریزند در خیام حرمش و اهل بیتش را هم اسیر می کنند، در عین حال در همان حال که می جنگد شعار می دهد، شعار حکومت سیادت و آقائی اما نه آقایی به معنی اینکه من باید رئیس باشم و تو مرئوس (بلکه به این معنی که) من آقائی هستم که آقائیم به من اجازه نمی دهد که به یک صفت پست تن بدهم:
الموت خیر من رکوب العار *** و العار اولی من دخول النار
ترجمه: مرگ بهتر از پذیرش و تسلیم شدن در برابر ننگ است و ننگ و خواری در دنیا بهتر از وارد شدن به آتش دوزخ است.
این است معنی بزرگواری روح و این است تفاوت بزرگان با بزرگواران. البته بزرگواران، بزرگان هم هستند اما همه بزرگان بزرگوار نیستند. همه بزرگواران بزرگند. این است که وقتی ما در مقابل این بزرگواران می ایستیم همه اش از بزرگواریشان می گوئیم نه از بزرگی منهای بزرگواری: «اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر؛ گواهی می دهم که تو نماز را به پا داشتی و زکات را دادی و امر به معروف و نهی از منکر را انجام دادی».
ما اگر در مقابل نادر شاه بخواهیم بایستیم چه باید بگوئیم؟ باید از بزرگیش بگوئیم. باید بگوئیم: ما گواهی می دهیم که تو رفتی هند را غارت کردی و الماس نور برایمان آوردی، دریای نور برایمان آوردی، کوه نور را برایمان آوردی اما به حسین می گوئیم که ما شهادت می دهیم که تو زکات دادی نه اینکه ثروت جمع کردی و آوردی. تو امر به معروف کردی نهی از منکر کردی، تو نماز را که اساس پیوند بنده با خداست زنده کردی، تو در راه خدا کوشیدی نه در راه شکم خودت، نه در راه جاه طلبی خودت. تو یک جاه طلبی بزرگ نبودی، تو یک انتقام بزرگ نبودی، تو یک کینه توزی بزرگ نبودی، تو یک ثروت طلب بزرگ نبودی تو یک مجاهد فی سبیل الله بزرگ بودی. تو کسی بودی که خود فردی و حیوانی را فراموش کردی و آن خودی را که ترا به خدایت پیوند می دهد زنده کردی. «اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده؛ ما گواهی می دهیم که تو کوشیدی، جهاد کردی ولی جهادت نه در راه شهوت و نه در راه جاه و مقام بود، بلکه در راه حق و حقیقت بود».
خدایا ترا به حقیقت حسین بن علی (ع) قسم می دهیم که از آن روحی که محور خلق اسلامی و تربیت اسلامی است یعنی مکرمت و بزرگواری، نصیب همه ما مسلمانان بگردان. پرتوی از عظمت و شرافت و آن احساس بزرگواری حسینی را در دلهای همه ما بتابان. خدایا ما مسلمانان را نسبت به سرنوشت خودمان آگاه و بینا و علاقمند بگردان.

منـابـع

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 213-215

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد