بررسی مسائل مرتبط با میزان و ترازوی اعمال در روایات اسلامی

فارسی 3137 نمایش |

مرحوم «شیخ مفید» می گوید: «معنی میزان آن گونه که گروهی از اخباریین جامد فکر می کنند که ترازوهای اعمال همچون ترازوهای دو کفه ای این جهان هستند، نیست، بلکه همان گونه که در خبر وارد شده امیرمومنان و امامان (علیهم السلام) از ذریه او   ترازوهای سنجش در قیامتند، آنها هستند که موازنه میان اعمال و پاداش و کیفر آنها را برقرار می سازند».

ولی بعضی از مفسران این سخن را نپذیرفته و معتقدند ترازوئی همچون ترازوهائی سنجش این جهان در آن روز برپا می شود و اعمال انسان دارای وزن خواهند بود و یا نامه اعمال را که دارای وزن است با آنها می سنجند. بعضی نیز مانند مرحوم علامه مجلسی (رضوان الله علیه) می گویند: «ما به میزان به طور اجمال ایمان داریم اما درباره جزئیات و چگونگی آنها از پیش خود چیزی نمی گوئیم».

قابل توجه اینکه در خبری آمده است که داود علیه السلام از خداوند تقاضا کرد که میزان را به او ارائه دهد، خداوند میزان را به او نشان داد، هرکدام از کفه های آن به اندازه فاصله مشرق تامغرب بود! هنگامی که داود این منظره را مشاهده کرد مدهوش شد، هنگامی که به هوش آمد عرض کرد خدای من چه کسی می تواند کفه آن را از حسنات پر کند؟ خطاب آمد ای داود! من هنگامی که از بنده ام راضی باشم آن را با یک دانه خرما ( که در راه خدا انفاق کند) پر می کنم.

در حدیث دیگری از امام صادق(ع) آمده است که وقتی از معنی میزان از حضرتش سوال کردند فرمود: «ترازوی سنجش همان عدالت است». در اینجا این سوال مطرح می شود که جمع میان این احادیث چگونه است؟ در بعضی از آنها «میزان» به معنی وجود مقدس امامان معصوم(ع) و در حدیث اخیر به معنی عدل، و در حدیث داود چیزی که کفه های آن تمام زمین و آسمان را پر کرده است تفسیر شده، و این سه در ظاهر با هم متضادند. ولی با توجه به یک نکته این تضاد صوری برطرف می شود و آن اینکه حقیقت میزان همان عدل الهی است، و پیغمبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ع) نمونه و مظهر عدل او هستند، و از سوی دیگر می دانیم قانون عدل سراسر زمین و آسمان را زیر بال و پر گرفته (بالعدل قامت السموات و الارض) و از اینجا روشن می شود که چرا داود از مشاهده عظمت میزان مدهوش شد، زیرا عظمت مقام عدل و مقامات محمد و آل محمد (ع) به قدری بود که اعمال خود را در مقابل آن ناچیز یافت، و جالب اینکه این ترازوی با آن عظمت با یک دانه خرما که روح اخلاص در آن باشد و موجب خشنودی حق شود پر می گردد.

بعضی از محققان معتقدند که پیشوایان معصوم و اولیاء خدا به منزله یک کفه ترازو هستند، و خود انسانها با اعمال و عقائد و نیاتشان به منزله کفه دیگرند که در قیامت این دو با هم موازنه و سنجیده می شود، و این سنجش را می توان از تعبیرات قرآن که می گوید: «من خفت موازینه» (کسانی  که میزانهای آنها سبک است) یا «فمن ثقلت موازینه» (کسانی که میزان آنها سنگین است) یا تعبیری که در سوره کهف آیه 105 آمده که درباره گروهی از کافران می گوید: «فلا نقیم لهم یوم القیامه وزنا» (روز قیامت برای آنها وزنی برپا نمی کنیم) استفاده کرد، چرا که سبک بودن میزان به خاطر نداشتن اعتقادات حق و اعمال صالح از سوی گروهی، و سنگین بودن آن به خاطر داشتن این سرمایه های وزین از سوی گروه دیگر است، و به هرحال انسانها از یکسو و اولیاء الله از سوی دیگر، با هم موازنه می شوند و به هراندازه ما شباهت و نزدیکی به عقائد و اوصاف و اعمال آنها داشته باشیم میزان عمل ما سنگین تر است (دقت کنید).

چه اعمالی در میزان سنگین است؟
در روایات اسلامی تعبیرات مختلفی درباره اعمالی که در میزان عدل الهی در قیامت سنگین و مایه نجات و رو سفیدی است دیده می شود که در حقیقت بیانگر نظام ارزشی اسلام در مسائل مختلف است:

1-  از جمله در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم: «چیزی در میزان عمل سنگین تر از حسن خلق نیست، و صاحب حسن خلق به خاطر آن به درجه صاحب نماز و روزه می رسد».

2- در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است که در باب شهادت به یگانگی خدا و نبوت
پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: «میزانی که این دو از آن برداشته شوند سبک است، و میزانی که این دو در آن گذاشته شوند سنگین است»!

3- در حدیث دیگری از امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام) آمده است: «چیزی در ترازوی عمل سنگین تر از صلوات بر محمد و آل محمد (ص) نیست، و کسانی هستند که تمام اعمالشان را در میزان می گذارند، میزان آن را سبک نشان می دهد، در اینجا صلوات بر پیامبر(ص) را بیرون می آورد و بر آن می افزاید میزانش سنگین می شود».

4- در بعضی از روایات نیز آمده است که اذکاری همچون الحمدلله و سبحان الله والله اکبر و همچنین لا اله الاالله میزان عمل را در قیامت پر می کند. از این تعبیرات به خوبی استفاده می شود که گاه اعمال ظاهرا کوچکی به قدری در پیشگاه خدا ارزش دارد که ترازوی عمل را سنگین می کند و آن را پر می سازد، و این به خاطر اهمیتی است که این امور از نظر اسلام  دارد. «حقیقت توحید» «حقیقت حمد» «حقیقت تسبیح»  و همچنین «ارتباط و پیوند معنوی با محمد و آل محمد(ص)» و «حسن خلق» همه از این امور است. در بعضی از احادیث گذشته خواندیم که گاه یک دانه خرما که از روی اخلاص کامل در راه خدا انفاق شده است تمام کفه ترازوی عدل الهی را که به پهنه آسمان و زمین است پر می کند!

5- از پاره ای از روایات نیز استفاده می شود که در آن روز انسانها را نیز در میزان سنجش می نهند و وزن می کنند. از جمله مرحوم طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه 105 کهف می گوید: در روایت صحیح داریم که پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «در روز قیامت  مردان فربه بزرگ جثه ای در دادگا خدا حاضر می شوند که وزنشان حتی به اندازه بال مگسی نیست»! چرا که اعمال و افکار و شخصیتشان در این جهان علی رغم حسن ظاهرشان همه تو خالی و پوک بوده است.

ازچه چیزها سوال می شود؟
باز در اینجا روایات زیادی داریم که درباره نخستین اموری که مورد سوال و حساب قرار می گیرد بحث می کند که هر کدام تعبیر پر معنائی مخصوص به خود دارد، و مطالعه آنها در تربیت انسان و نشان دادن ارزشهای اسلامی بسیار موثر است از جمله:

1- در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) آمده است: در قیامت هیچ یک از بندگان قدم از قدم برنمی دارد تا از چهار چیز بازپرسی شود، از عمرش که در چه راهی آن را صرف کرده؟  و از جوانیش که در چه راهی آن را از دست داده؟ و از مالش که از کجا آورده و در چه راهی مصرف کرده؟ و از محبت ما اهل بیت»!

2- در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم (ص) آمده است که روز قیامت برای هر بنده ای از بندگان خدا برای هر روزی از ایام عمرش بیست و چهار خزانه گشوده می شود به تعداد ساعات شب و روز. خزانه ای را مملو از نور و سرور می بیند و به هنگام مشاهده، آن چنان خوشحالی و انبساطی به او دست می دهد که اگر بر تمام اهل دوزخ تقسیم کنند درد آتش را فراموش می کنند، و این همان ساعتی است که  پروردگارش را اطاعت کرده. سپس خزانه دیگری را برای او می گشایند پس آن را تاریک و متعفن و ترسناک می یابد، و چنان ترسی و وحشتی به او دست می دهد که اگر تقسیم بر اهل بهشت بشود لذت نعمتهای آن را فراموش می کنند، و آن ساعتی است که در آن معصیت  خدا کرده! سپس خزینه دیگری را برای او می گشایند آن را خالی می بیند، نه در آن اسباب سرور است و نه ناراحتی، و این ساعتی است که در آن خوابیده یا مشغول اعمال مباح دنیا بوده، چنان حالت تأسف  و احساس غبن به او دست می دهد که قابل توصیف نیست زیرا می توانست آن را از حسنات پرکند و نکرد، و این است که خداوند می فرماید: (ذلک یوم التغابن).

3- باز در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم آمده است که: «من نخستین کسی هستم که به پیشگاه خدا حاضر می شوم سپس کتاب الله (قرآن) بر من وارد می شود، پس اهل بیتم وارد می گردند، بعد امتم بر من وارد می شوند، آنها می ایستند و خداوند از آنها می پرسد با کتاب من و اهلبیت پیامبرتان چه کردید؟

4- در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است: «نخستین چیزی که بندگان باید حساب آن پس دهند نماز است که اگر قبول شود بقیه مقبول خواهد شد».

5- در حدیث دیگری آمده است: «نخستین چیزی که بنده در قیامت از آن سوال می شود درباره همنشینان او است». ممکن است در میان احادیث مربوط به نخستین  چیزی که انسان از آن سوال می شود تضادی احساس شود که اگر این یکی اول است آن یکی چگونه اول می تواند باشد، ولی ظاهرا منظور این است که یک گروه از کارها است که در مرحله اول از آنها سوال می شود و تمام آنچه در این احادیث آمده جزو همان گروه است. ضمنا این احادیث اهمیت موضوعات مزبور را از دیدگاه اسلام روشن می سازد یعنی «مسأله توحید، ایمان به نبوت، محبت اهلبیت، نماز،  همنشین،...». این احتمال نیز وجود دارد که در قیامت مواقفی است که در هر موقف اولین چیزی که از آن سوال می شود یکی از این امور است.

6- در حدیثی نیز از امیرمومنان علی (ع)  آمده است که فرمود: «از خدا بترسید و پرهیزکاری را در مورد بندگان خدا و شهرها و آبادیش پیشه کنید، چرا که شما در پیشگاه خدا حتی از اراضی و حیوانات سوال می شوید». این حدیث نشان میدهد که انسان حتی در برابر ویرانگری در محیط زیست و کشتن بی دلیل حیوانات مسئولیت دارد و در آن روز بازخواست می شود.

منـابـع

ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- از صفحه 171 تا178

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد