پرورش فرهنگ وفای به عهد در کودکان
فارسی 2048 نمایش |وفاء به عهد یکی از ارکان سعادت بشر و یکی از بزرگترین سجایای اخلاقی انسان است. در کشوری که مردم به تعهدات خود وفا دارند امور اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی، جریان صحیح و طبیعی دارد، در آنجا زندگی بر پایه اطمینان و اعتماد استور است و تماس مردم با یکدیگر بر اساس فضیلت و انسانیت است، برعکس در اجتماعی که افراد به وعده های خو یش بی اعتنا یا کم اعتنا هستند و احساس مسئولیت شدید در انجام تعهدات نمی کنند امور از مسیر طبیعی خود خارج می شود و مشکلات به صورت مختلف دامنگیر مردم می گردد، در آنجا سازمان های قضائی و قوانین انتظامی ضامن اجرای تعهدات می شود، اخلاق و وظیفه شناسی خای خود را به حاکم قضائی می دهد و پیمان شکنی ها به صورت پرونده های حقوقی و جزائی در آمده و نیروهای انسانی و مالی کشور را به هدر می دهد، در آنجا برای حل و فصل امور باید به سازمان های اجرائی و به زور و زندان متوسل شد. علی علیه السلام در ضمن تعالیم خود به مالک اشتر توصیه فرمود: از عهد شکنی برحذر باش.
"و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس"
«خلف وعده و نقض پیمان باعث خشم خداوند مردم است."
بدون تردید عهد شکنی شخصیت آدمی را درهم می شکند. عهد شکن، هر قدر در جامعه بزرگ و مورد احترام باشد در اثر نقض پیمان، حقیر و کوچک می شود. هر انسانی از هر ملت و نژاد به الهام طبیعی درک می کند که عهدشکن مرتکب عمل نادرستی شده است، فقیر و غنی، بزرگ و کوچک به خود اجازه می دهند کسی را که از تعهدات خویش سرپیچی نمود مورد نکوهش و اعتراض قرار دهند و این خود دلالت دارد که بشر وفاء به عهد را بالفطره درک می کند و تخلف از آنان را تخلف از قانون فطرت می داند. برای اینکه وفاء به عهد در جامعه احیا شود و تمام طبقات خود را در انجام این وظیفه انسانی مسئول بدانند لازم است از دوران کودکی، از زمانی که اطفال معنی وعده و عهد را درک می کنند با این سجیه انسانی تربیت شوند و این درس را قولا و عملا فرار گیرند تا در روان آنان به صورت ملکه ثابتی مستقر شود، باید کودکان را طوری پرورش داد که از اول زندگی وفاء به عهد را از وظایف قطعی و غیرقابل اجتناب خود بدانند. نه تنها عملا عهدشکنی نکنند بلکه این فکر شوم هرگز در خاطر آنها خطور ننماید و این قسم تربیت تنها در محیط پاک و بی آلایش زندگی برای کودک تامین می شود. محیطی که از ناپاکی و پلیدی، از فریب و عهد شکنی مبری باشد. طفل هر سخن خوب یا بدی را که می شنود، هر عمل درست یا نادرستی را که می بیند سرمشق خود قرار می دهد و عملا از آن پیروی می کند. کودک در محیط خانواده بیشتر از هر چیز و هرکس تحت تاثیر رفتار و گفتار پدر و مادر است. در خانواده ای که پدر و مادر، به وعده های خود وفا دارند، عهد شکنی نمی کنند، کودک را فریب نمی دهند، طبعا کودکان در آن خانواده با سجیه وفاء به عهد تربیت می شوند و به پیمان های خود پای بند خواهند بود و برعکس در محیطی که مشهودات کودک آلوده و پلید باشد، پدر و مادر مرتکب اعمال نادرست و برخلاف فضیلت شوند قهرا کودک به نادرستی خو گرفته و با همان وضع ناپسند تربیت می شود.
خانواده به منزله اولین مدرسه تربیت کودک است و ایجاد شرائط مساعد در محیط خانواده به عهده پدر و مادر است. روایات اسلامی پدران و مادران را همواره به مسئولیت عظیم پرورش اطفال متوجه نموده و به آنان اندرزهای لازم را داده است. اسلام درباره هر یک از سجایای اخلاقی و صفات انسانی از آن جمله وفاء به عهد جداگانه سخن گفته و برای حسن تربیت فرزندان، وظائف پدر و مادر و مربی را بیان فرموده است.
"عن ابی عبد الله علیه السلام قال رسول الله (ص): احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففوالهم فــا نهم لا یـــرون الا انــکم ترزقونهم."
«کودکان را دوست بدارید و با آنان عطوف و مهربان باشید، وقتی به آنها وعده ای می دهید حتما وفا کنید زیرا کودکان، شما را رازق خود می پندارند.»
"عن کـــلیب الصــیداوی قال قال ابوالحسن علیه السلام: اذا وعدتم الصبیان فــا نهم یـــرون انــکم الــذین ترزقونهم ان الله عـــزو جـــل لیس یغضب لـــشیء کغضــبه للنساء و الصبیان"
«کلیب صیداوی از حضرت ابوالحسن (ع) حدیث می کند که فرمود: چون به اطفال وعده ای دادید وفا کنید و تخلف ننمائید زیرا کودکان گمان می کنند شما رازق آنها هستید. خداوند برای هیچ چیز، به قدر تجاوز به حقوق زنان و کودکان غضب نمی کند.»
"عن علی بن ابی طالب علیه السلام قال رسول الله (ص): اذا واعدا احدکم صبیه فلینجز"
«علی علیه السلام از رسول اکرم (ص) روایت کرده است که فرمود: وقتی یکی از شما به فرزند خود وعده ای داد البته به آن وفا کنید و از عهد خود تخلف ننماید.»
"عن علی علیه السلام قال: لا یصلح الکذب جد و لا هزل و لا ان یعـــد احدکم صبیه ثم لا یفی له."
«شایسته نیست آدمی به جد یا به شوخی دروغ بگوید، شایسته نیست کسی به فرزند خود وعده ای بدهد و به آن وفا ننماید.»
فطریات اولیه انسان سرمایه هائی است که خداوند حکیم به منظور تامین سعادت بشر در نهاد هر کودک بو جود آورده و او را با همان سرمایه ها آفریده است. اگر فطریات، از کودکی با پرورش های صحیح و حمایت های عالمانه تقویت شوند و از قوه به فعلیت آیند در پر تو آن اساس سعادت کودک پی ریزی می شود و تا پایان زندگی ضامن خوشبختی او خواهد بود. برعکس اگر مربی عملا به فطریات طفل توجه ننماید و او را با روش های ناپسند و غیرانسانی تربیت کند رفته رفته به پلیدی و انحراف خو می گیرد و در نتیجه سرمایه های سعادت بخش فطری را فراموش می کند و برای جامعه عضو فاسد و نادرستی بار می آید.
یکی از فطریات بشر، درک لزوم وفاء به عهد است. وفاء به عهد یکی از اساسی ترین پایه های خوشبختی بشر است، همانطور که حب ذات و شهوت جنسی، خواهش های آب و خواب و غذا برای ادامه حیات ضروری است و خداوند تمایل آن را به صورت غریزه در سرشت آدمی آفریده است، وفاء به وعده نیز برای تعالی معنوی و سعادت اجتماعی بشر ضروری است و خداوند درک لزوم آنرا به طور فطری در باطن هر انسانی قرار داده است. درک فطری وفاء به عهد مانند بذری است که حضرت حق در زمین دل کودک افشانده است. روش های صحیح پدر مادر به منزله آبیاری و پرورش این بذر است. اگر کودک را در عهد و پیمان فریب ندهند، عملا به وعده های خود وفادار باشند، بذر فطرت در نهاد کودک تقویت می شود و این سحیه انسانی در دل او ریشه می کند، به عهد خود پای بند و وفادار می گردد و هرگز به فکر پیمان شکنی نمی افتد. ولی آنجائی که پدر و مادر، خود عهد شکن باشند، کودک را فریب دهند، به او وعده کنند و وفا ننمایند، یا در مقابل کودک به نفع دیگران تعهد کنند و عملا نقص نمایند، کودک لاابالی و فریب کار بار می آید، به تعهدات خود بی اعتنا می شود و در خویش احساس مسئولیت نمی نماید.
پدر و مادر پیمان شکن با رفتار نادرست خود، به کودک درس نقض عهد می دهند و عملا به او می آموزند که آدمی می تواند دروغ بگوید، مردم را بفریبد، صریحا عهد کند و در مقام عمل، آن را نقض نماید. فکر کنید هنگامی که ما موفق نمی شویم ار زاه عادی و طبیعی کودکی را آرام و تسلیم کنیم چقدر او را فریب می دهیم، به چه وعده های توخالی متشبث می شویم و چقدر او را تهدید می کنیم. چقدر مادرها هنگامی که می خواهند از منزل خارج شوند برای اینکه زود داد و فریاد و گریه کودکی را که به بیرون رفتن آنها اعتراض دارد خاموش کنند به او وعده می دهند که می خواهم بروم برایت اسباب بازی بخرم، اما کودک پس از ساعت ها انتظار سوزان و پرهیجان آنها را در بازگشت دست خالی می یابد، چه بسا از مادرها هنگامی که می خواهند داروی تلخی را بخورد کودک بدهند به او اطمینان می دهند که این دارو شیرین است. از این نمونه ها آن قدر زیاد است که متاسفانه می توان صحائف طولانی را صرف این بحث کرد، آن قدر ما به این طفلک ها دروغ می گوئیم که هزاران مثال می توان در این باره یاد کرد.
اتومبیل آماده است، پدری می خواهد از ییلاق به شهر برود. در لحظه ای که می خواهد سوار شود پسر کوچولویش به سوی او می دود و خواهش می کند او را هم به شهر ببرند، اصرار می کند، التماس میکند، و چون این کودک هرگز نیاموخته است که (نه) را به عنوان یک جواب منفی قطعی و تغییر ناپذیر تلقی کند، دست از سماجت برنمی دارد و پدر که احساس می کند منصرف کردن او کار آسانی نیست به سرعت تمهیدی به کار می برد. جان من، این طور که نمی توانی به شهر بیائی، برو لباست را عوض کن و بیا. طفلک با اعتماد طبیعی که به پدرش دارد می دود تا لباس هایش را عوض کند، اما همینکه باز می گردد در انتهای جاده جز گرد و غباری که اتومبیل پشت سر گذارده چیز دیگری نمی بیند، کودک به این صحنه نگاه می کند، از جا در می رود، بی طاقت می شود، فریاد می زندک تو درغگوئی، دروغگو.
او راست می گوید پدرش دروغگو است و خیلی شانس هست که این طفلک هم به نوبه خود دروغگو ببار آید. در تمام کشورهای غربی و شرقی امروز جهان مانند اداور گذشته، پدران و مادران بسیاری هستند که به تربیت صحیح فرزندان خویش توجه ندارند، دانسته یا ندانسته آن را به خلقیات ناپسند آلوده می کنند، پدران و مادران که دروغ می گویند، عهدشکنی می کنند، کودکان را فریب می دهند، به وعده های خود وفا نمی کنند، با اعمال زشت خویشتن به آنها نادرستی می آموزند و از این راه به فرزندان و خانواده و اجتماع ستم غیر قابل جبرانی می نمایند.
مغز کودک مانند فیلم عکاسی، از تمانم اقوال و اعمال پدر و مادر و اطرافیان خود، عکسبرداری می کند، مشهودات و مسموعات دوران کودکی برنامه زندگانی فردای او خواهد بود. عهدشکنی با کودک علاوه بر تمام مفاسد، دارای اثر سوءتربیت است، خلف وعده اطفال را متجری و پیمان شکن بار می آورد و او را در راه دروغ و فریبکاری سوق می دهد. به همین جهت در روایات اسلامی تاکید شده است به وعده ای که به کودکان می دهید حتما وفا کنید.
منـابـع
محمدتقی فلسفی- کودک از نظر وراثت و تربیت (جلد 2)- از صفحه 22 تا 30
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها