تفسیر بسم الله ابتدای سوره های قرآن

فارسی 1982 نمایش |

قرآن در آغاز هر سوره ( به جز سوره برائت) و در خلال چندین آیه دیگر به ما آموخته که هر کار را با نام خدا آغاز کنیم، و فضای روح و جان خویش را با نامش عطر آگین سازیم. به نام «الله» که جامع همه صفات کمالیه است. به نام خداوندی که «رحمن» و «رحیم» است. به نام او که بر هر چیز قادر و توانا است. به نام او که از همه چیز و از همگان با خبر و آگاه است. این نام مقدس قلب را جلا، روح را صفا، و جان را نشاط می بخشد. یادآوری رحمت عام و خاصش دنیائی از امید به همراه می آورد. و یادآوری قدرت و توانائیش به انسان در برابر انبوه مشکلات قدرت و توان می دهد. و بالاخره یادآوری علم و آگاهیش از همه کس و از همه چیز به ما نوید می دهد که ما هرگز تنها نیستیم. مسلما هرکاری را با این روحیه آغاز کنیم به انجام می رسد، و هر جهاد و تلاشی را با این برنامه شروع نمائیم پیروز خواهیم شد.

آیات

1- بسم الله الرحمن الرحیم ( تمام سوره های قرآن جز سوره برائت)

2- إقرا باسم ربک الذی خلق (سوره علق /آیه1)

3- و قال أرکبوا فیها بسم الله مجراها ومرساها ان ربی لغفور رحیم(سوره هود/آیه 41)

4- قالت یاایها الملا انی القی الی کتاب کریم- انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم- الا تعلوا علی واتونی مسلمین(سوره نمل /آیات 29-30-31)

ترجمه

1-  به نام خداوند بخشنده و مهربان

2- بخوان بنام پروردگارت که آفرید.

3-« (نوح) گفت: به نام خدا بر آن سوار کشتی سوار شوید، و هنگام حرکت و توقف آن، یاد او کنید که پروردگارم آمرزنده و مهربان است.

4- (ملکه سبا ) گفت: ای اشراف! نامه با ارزشی به سوی من افکنده شده !، این نامه از سلیمان است، و چنین می باشد، به نام خداوند بخشنده و مهربان، پیام من این است که برتری جوئی نسبت به من نکنید و به سوی من آئید در حالی که تسلیم ( حق ) هستید!

شرح مفردات
اسم- بسیاری از علمای لغت معتقدند که این واژه در اصل از ماده «سمو» ( بر وزن «علو» به معنی ارتفاع و بلندی گرفته شده، و از آنجا که نامگذاری سبب معرفت و شناخت و علو مقام هر چیز  است واژه اسم در این معنی به کار رفته.

«رحمان» و «رحیم» - این دو وازه از ماده « رحمت» گرفته شده، و معرف این است که «رحمان» کسی است که رحمتش عام است، و همگان را شامل می شود، در حالی که «رحیم» به کسی گفته می شود که رحمتش خاص است، بنابراین رحمانیت خداوند سبب شده است که فیض نعمتش دوست و دشمن، و مومن و کافر را شامل شود، ولی رحیمیت او ایجاب می کند که مومنان را مشمول مواهب خاصی در دنیا  و آخرت قرار دهد که دور افتادگان از خدا و بیخبران از آن محرومند.

شاهد این تفاوت امور زیر است:

1- « رحمان» صیغه مبالغه است، و رحیم صفت مشبهه، و ضیغه مبالغه تاکید بیشتری را می رساند و دلیل بر گستردگی این نوع رحمت است، ولی بعضی هر دو را صفت مشبهه و یا هر دو را صیغه مبالغه دانسته اند، اما با این حال تصریح کرده اند که رحمان مبالغه بیشتری را می رساند.

2- بعضی نیز گفته اند چون «رحیم» صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و استمرار دارد  مخصوص مومنان است ولی «رحمان» که صیغه مبالغه است چنین دلالتی ندارد.

3- «رحمان» نام مخصوص خدا است و به غیر او اطلاق نمی شود، در حالی که «رحیم» هم به او گفته می شود و هم به غیر او ، و این دلیل بر آن است که مفهوم «رحمان» رحمت گسترده تری است.

4- این قاعده در ادبیات عرب معروف است که زیاده المبانی تدل علی زیاده المعانی، یعنی واژه ای که حروفش بیشتر است مفهوم آن نیز بیشتر است و چون «رحمان» پنج حرفی، و «رحیم» چهار حرفی است بنابراین مفهوم رحمان وسعت بیشتری دارد.

5- این تفاوت را بعضی، از آیات قرآن نیز استفاده  کرده اند، زیرا «رحمان» در قرآن غالبا به صورت مطلق آمده، در حالی که «رحیم» در بسیاری از موارد مقید است، مانند ان الله بالناس لــرووف رحیم: «خداوند نسبت به مردم مهربان و رحیم است» (سوره بقره/ آیه143و کان بالمومنین رحیما: «خداوند نسبت به مومنان رحیم است» (سوره احزاب/ آیه 43ان الله کان بکم رحیما: «خداوند نسبت به شما رحیم است» (سوره نساء / آیه 29)، در حالی که «رحمان» بدون این قیود ذکر شده دلیل بر عمومیت رحمت او است.

6- بعضی از روایات نیز شاهد این تفاوت است، در حدیث پرمعنائی از امام صادق (ع) می خوانیم: الرحمن اسم خاص بصفه عامه، و الرحیم اسم عام بصفه خاصه، «رحمن» اسم خاص است (مخصوص خداوند) اما با وصفی عام (مفهوم رحمتش دوست و دشمن را در برمی گیرد) ولی رحیم اسم عام است به صفت خاص ( این اسم هم بر خداوند و هم غیر او اطلاق می شود، ولی مفهومش رحمت است مخصوص مومنان) اما با تمام اینها نمی توان انکار کرد که گاهی این دو واژه به یک معنی به کار می رود، مانند آنچه در دعای عرفه از امام حسین (ع) نقل شده است: یا رحمن الدنیا و الآخره و رحیمهما: «ای خدایی که رحمان دنیا و آخرت و رحیم  هر دوئی». ولی این ممکن است استثنا بوده باشد،  بنابراین منافاتی با تفاوت فوق ندارد.

-«مجراها» و «مرساها»
این هر دو واژه اسم زمان یا اسم مکان است به معنی موقع حرکت» و «موقع توقف» یا «محل این دو»، اولی از ماده «جریان» و دومی از ماده «رسو» (بر وزن رسم) به معنی ثبات و قرار است، و لذا به کوهها «رواسی» ( جمع راسیه) گفته می شود، زیرا دارای ثبات و استقرار کامل هستند.

تفسیر جمع بندی آیات
در آیه اول (بسم الله الرحمن الرحیم) که در آغاز تمام سوره های قرآن (جز سوره برائت) آمده، اعلام می کنیم که کار خود را به نام خداوند رحمن رحیم آغاز می کنیم، و در انجام برنامه های خوی از او یاری می جوئیم. کار و برنامه ما هرچه باشد فانی و ناپایدار است، محدود و کوچک است، اما هنگامی که آن را به ذات پاکی پیوند می دهیم که پایدار و جاویدان و نامحدود و بی انتها است، رنگ او را به خود می گیرد، و از عظمت و جاودانگی او بهره مند می شود. نیروی ما هرچه باشد ضعیف است، اما هنگامی که این قطره های ناچیز به اقیانوس پرعظمت قدرت الهی ضمیمه شود عظمت پیدا می کند، و روح و درک و آمادگی تازه ای به ما می بخشد، و این است که رمز بسم الله در آغاز هر کار!

در آیه دوم سخن از خطاب «جبرئیل امین» در آغاز بعثت به پیغمبر اکرم (ص) است، آنجا که پیامبر را در آغوش گرفت و فشرد و گفت: «بخوان بنام پروردگارت که جهان را آفرید» و به این ترتیب جبرئیل نیز نخستین برنامه رسالت  خود را به هنگام بعثت پیغمبر اکرم (ص)  با نام خدا شروع کرد.

آیه سوم از داستان نوح سخن می گوید: هنگامی که لحظه طوفان و مجازاتهای کوبنده الهی نسبت به قوم کافر و سرکش فرا رسید و کشتی را آماده حرکت ساخت و به یاران اندک خود که از هشتاد نفر تجاوز نمی کردند دستور داد سوار کشتی شوند، و گفت: «به نام خدا بر آن کشتی سوار شوید، هم حرکت شما با نام خدا باشد، و هم توقف شما با یاد او» سپس از غفران و رحمت الهی کمک می گیرد و می گوید: ان ربی لغفور رحیم.

در آخرین آیه سخن از نامه ای است که «سلیمان»، بعد از آنکه «هدهد» او را از قوم «سبا» و بت پرستی آنان را با خبر ساخت؛ برای ملکه سبا نوشت. هنگامی که این نامه به دست ملکه سبا رسید اطرافیان و درباریان را جمع کرد و به آنها گفت: «این نامه با ارزشی است که از سلیمان به من رسیده است، و مضمون آن این است: به نام خداوند بخشنده مهربان، برتری جوئی برمن نکنید و به سوی من آئید و تسلیم حق باشید».

از مجموع چهار آیه فوق به خوبی استفاده می شود که آغاز هرکار باید به نام خدا صورت گیرد، خواه این کار تعلیم و هدایت الهی باشد (مانند سوره های قرآن) یا نیابش بندگان در برابر ذات پاک او ( سوره حمد) یا آغاز دعوت رسالت و نخستین پیام وحی (مانند آغاز سوره علق) و یا این کار آغاز حرکت برای نجات از بحران و طوفان و آغاز توقف برای پیاده شدن از کشتی و شروع برنامه جدید باشد(مانند داستان نوح) و یا آغاز نامه و دعوت به تسلیم در برابر حق (مانند نامه سلیمان براب ملکه سبا).

خلاصه خواه آغاز کار از سوی «خدا» باشد، یا از سوی «خلق» یا از سوی «جبرئیل» باشد، و یا پیامبرانی همچون «نوح» و «سلیمان» یا افراد عادی انسانها همه در آغاز هر کار بدون استثنا باید به نام او شروع کنند، و خود را به ذات پاک او مرتبط سازند و از این دریای بیکران علم و قدرت آگاهی و توانائی جویند. و این است معنی حدیث معروف پیامبر( ص) "کل امرذی بال لم یذکرفیه بسم الله فهو ابتر"، «هرکار با اهمیتی نام خدا بر آن برده نشود بی عاقبت و نافرجام است.»

نکته قابل توجه اینکه اوصافی که بعد از نام خدا در آیات فوق ذکر شده درست مناسب همان کاری است که بسم الله در آغاز آن گرفته، مثلا در داستان نوح سخن از «غفور و رحیم» بودن خداوند به میان آمده، که اشاره ای به شمول رحمت الهی نسبت به یاران نوح، و در داستان نزول اولین بارق وحی سخن از خداوندی به میان آمده که خالق انسان و مربی و پروردگار او است، و می دانیم مسأله وحی نیز آغاز یک تربیت است، بنابراین «تربیت تشریعی» با «تربیت تکوینی» هماهنگ می شود. و به هرحال استفاده از اوصاف مناسب آموزشی است برای همه ما و همه انسانها به هنگام یاد خدا در آغاز کارها.

منـابـع

آیت الله مکارم شیرازی- پیام قرآن جلد اول- از صفحه 35 تا 41

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد