صبر و شکر، از زمینه سازهای معرفت و شناخت از دیدگاه قرآن
فارسی 2402 نمایش |آگاهی بر صفات و اعمالی که زمینه ساز معرفت در انسان می شود و روح او را جلا می بخشد، یکی از مسائل مهم در مبحث شناخت می باشد. صبر و شکر به عنوان اصل های مهم در زمینه های معرفت در قرآن مطرح شده اند، خداوند منان می فرماید:
1- «و لقد ارسلنا موسی بآیاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بآیام الله ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور» (سوره ابراهیم / آیه5)
2- «الم ترآن الفلک تجری فی البحر بنعمه الله لیریکم من آیاته ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور» ( سوره لقمان / آیه 31)
3- «فقالوا ربنا باعد بین اسفارنا وظلموا انفسهم فجعلنا هم احادیث ومزقنا کل ممزق ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور» ( سوره سبا/ آیه 19)
4- «و من آیاته الجوار فی البحر کالا علام- ان یشاء یسکن الریح فیضللن رواکد علی ظهرهان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور» ( سوره شوری/ آیات 32- 33)
ترجمه:
1- «ما موسی را با آیات خود فرستادیم ( و دستور دادیم ) قوم خود را از ظلمات به سوی نور بیرون آور، و ایام الله را به آنها متذکر شو، در این نشانه هائی است برای هر صبر کننده شکرگزار».
2- «آیا ندیدی کشتیها بر صفحه دریا به فرمان خدا و به برکت نعمت او حرکت می کنند؟ تا بعضی آیاتش را به شما نشان دهد، در اینها آیات و نشانه هائی است برای کسانی که شکیبا و شکرگزارند».
3- «ولی ( آن ناسپاس مردم) گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما دوری بیفکن ( تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیا سفر کنند! و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنها را اخبار و داستانی (برای دیگران ) قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشی ساختیم، در این ماجرا آیات و نشانه های عبرتی است برای هر صابر شکرگزار».
4- «از نشانه های او کشتیهائی است همچون کوهها که در دریا حرکت می کنند، اگر اراده کند باد را ساکن می سازد تا آنها بر پشت دریا متوقف شوند، در این نشانه هائی است برای هر صبر کننده شکرگزار».
تفسیر و جمع بندی
نخستین آیه از «بنی اسرائیل» سخن می گوید، در آن زمان که پیامبرشان موسی (ع) مأمور هدایت آنها شد و با آیات الهی و معجزات آشکار به سراغ آنان آمد، او مأمور بود آنان را از ظلمتهای شرک و کفر و فساد به نور توحید که منبع همه برکات است، رهنمون کند، و ایام الله را یادآوری کند، در پایان آیه می فرماید: «در این ماجرا آیات و درسهای عبرت مهمی برای صابران شکرگزار نهفته است» (ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور). در اینکه منظور از «ایام الله» چیست؟ در میان مفسران گفتگو است. بعضی به معنی نعمتها و بلاهای الهی گرفته اند و بعضی به معنی روز های پیروزی پیامبران و امتهای صالح، و بعضی اشاره به روزهای عذاب اقوام سرکش می دانند. ولی ظاهرا در میان این تفسیرها تضادی وجود ندارد و همه اینها از «ایام الله» است. اصولا «ایام » به معنی روزها است، و اضافه آن به خداوند به اصطلاح «اضافه تشریفی» است، و منظور از آن هر روزی است که اهمیت و فوق العادگی دارد، یا از این نظر که نعمتهای عظیمی شامل حال اقوامی شده، پیروزیهای بزرگ بر سپاه شرک و ظلم، نجات از چنگال ظالمان و طاغوتها، و موفقیت برای انجام یک جهاد یا فریضه بزرگ دیگر. و یا از این نظر که عذاب الهی دامان قوم سرکشی را گرفته، و آنها را به نابودی کشانده، و یا تازیانه های مجازات برای بیدار کردن امتها از خواب غفلت بر دوش آنها نواخته شده، همه اینها «ایام الله» است و در مفهوم وسیع و گسترده آن داخل است. اما چرا بهره گیری از این آیات الهی و درسهای عبرت را مخصوص صابران و شاکران می کند ( توجه داشته باشید «صبار» و «شکور» هر دو صیغه مبالغه است یکی فزونی صبر و استقامت را می رساند و دیگری فزونی شکرگزاری نعمت را) به خاطر آن است که بررسی دقیق این حوادث و ریشه های آنها از یکسو، و نتایج آنها از سوی دیگر نیازمند به صبر و حوصله و شکیبائی است. به علاوه آنهائی می توانند بهره کافی از این حوادث بگیرند که قدر این نعمتها را می دانند و در برابر آن سپاسگذارند، و به این ترتیب «صبر» و «شکر» دو زمینه مناسب برای معرفت و آگاهی بیشتر است. این احتمال نیز وجود دارد که ذکر صبر و شکر در این آیه در کنار یکدیگر به خاطر آن است که این افراد در برابر مصائب با سلاح صبر و شکیبائی مجهز می شوند، و در برابر نعمتها با سلاح شکر، و به این ترتیب نه در برابر مصیبت زانو می زنند، و نه در مقابل نعمت مغرور می شوند، و در هرحال خویش را گم نمی کنند، به همین دلیل توانائی بر اندوختن معروفت و گرفتن درس عبرت از این حوادث بزرگ دارند.
در آیه دوم و چهارم این جمله را «ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور» بعد از مسأله حرکت کشتیها بر صفحه اقیانوسها می آورد که به فرمان خدا و با استفاده از وزش منظم بادها به سرعت مسافتهای دور و دراز را طی کرده، و به سر منزل مقصود می رسند. مسلما این موضوع یکی از آیات تکوینی، و نشانه نظم آفرینش و قدرت خداوند عالم در پشت این صحنه است. ولی آیا بهره گیری از این نشانه های الهی که در نظام عالم هستی حتی در وزش بادها منعکس است برای همه ممکن است؟ یا مخصوص کسانی است که با دقت و حوصله و صبر و شکیبائی تمام ریزه کاریهای این نظام عجیب را تا آنجا که عقل و دانش بشر اجازه می دهد مورد برسی قرار می دهند؟ از سوی دیگر انگیزه «شکر منعم» عامل حرکت و تلاش آنها در طریق معرفت و شناخت او می گردد. «قرطبی» در تفسیر خود می گوید: آیات در اینجا به معنی علامات است، و این علامات و نشانه ها در قلب همه آشکار نمی شود، بلکه مخصوص کسانی است که در برابر بلاها صابر و در مقابل نعمتها شاکر باشند. و در «تفسیر روح البیان» آمده است «صبار» به معنی کسی است که در برابر مشقتهای سخت مقاومت می کند، و خویشتن را برای تفکر در آیات انفسی و آفاقی به تعب می افکند. جالب اینکه هوائی که اطراف کره زمین را فرا گرفته است از لطیف ترین موجودات است، اما هنگامی که در این جسم لطیف تحرکی ایجاد شود نه فقط کشتیهای عظیم را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در می آورد، بلکه ابرهائی را که سرچشمه باران حیاتبخش است با خود به سوی بیابانهای خشک و مرده می برد، و آنها را زنده می کند، با منتقل ساختن هوای گرم به مناطق سرد، و هوای سرد را به مناطق گرم، کره زمین را برای زندگی انسان آماده می سازد، علاوه بر این بذرها و دانه های گیاهان را با خود حمل کرده به همه جا می برد، و گردهای گلها را جا به جا نموده، بارور می سازد، آیا اینها آیات الهی نیست؟ و جز صابران شکور چه کسی می تواند از اینها بهره گیرد؟ در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) آمده است که فرمود: "الایمان نصفان نیصف صبرو نصف شکر"، «ایمان دو بخش است نیمی از آن صبر است و نیم دیگر شگر». این حدیث تاکیدی است بر مفهوم آیات فوق.
بالاخره در سومین آیه اشاره به داستان قوم سبأ می کند هنگامی که توفیق الهی شامل حالشان شد و توانستند با ایجاد سد عظیمی در میان کوههائی در سرزمین «یمن» آبهای فراوانی ذخیره کنند، و باغهای بسیار سرسبز و خرم فراهم سازند، زندگانی آنها غرق نعمت و شادی شد، ولی راه ناسپاسی پیش گرفتند، گروهی مرفه بر گروهی مستضعف ظلم و ستم روا داشتند، و سرانجام آن سد عظیم شکست، باغهایشان ویران گشت، و چنان پراکنده شدند که قرآن مجید در این آیه می فرماید: ما آنها را اخبار و داستانهائی برای دیگران قرار دادیم (فجعلنا هم احادیث) و جمعیتشان را به کلی متلاشی ساختیم (و مزقناهم کل ممزق) سپس می افزاید: در این داستان آیات و نشانه ها و درسهای عبرتی است برای هر صبر کننده شکرگزار (ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور) زیرا آنها با دقت و تأمل، نکات بسیاری از این ماجرا به دست می آورند. از یکسو این حقیقت ثابت می شود که فاصله زندگی و مرگ انسان بسیار کم است تا آنجا که مرگ او در دل زندگی نهفته است، همان آبهای فراوانی که آن آبادی و عمران و تمدن قوم سبا را به وجود آورد یک روز وسیله نابودی آنها شد! از سوی دیگر نهایت ضعف این انسان مغرور را نشان می دهد، چرا که می گویند سد عظیم قوم سبا که «سد مأرب» نام داشت، به وسیله موشهای صحرائی سوراخ شد، روزنه کوچکی به وجود آمد و با عبور آب تدریجا وسیعتر گشت، و سرانجام سد را درهم شکست، و به این ترتیب می بینیم چند مو صحرائی تمدن عظیمی را به نابودی کشاندند! و از سوی سوم مستکبران قوم سبا که نمی توانستند توده های جمعیت را در کنار خود ببینند و گمان می کردند باید میان اقلیت اشرافی و اکثریت مستضعف همیشه سد عظیمی به بزرگی «سد مارب» باشد، از خدا تقاضا کردند که شهرها و آبادی آنها را از هم دور سازد تا افراد عادی نتوانند به راحتی بار سفر ببندند و در کنار آنها به مسافرت پردازند و این امتیاز برای آنها همیشه باشد! (فقالوا ربنا باعدبین اسفارنا) ولی خداوند آنها را چنان متلاشی کرد که این پندارها را برای همیشه از سر بدر کنند. از سوی چهارم زندگی مرفه، آنها را از یاد خدا غافل ساخت، و هنگامی از مستی غرور به هوش آمدند که همه چیز پایان یافته بود و زبان حالشان این بود:
ای روزگار عافیت! شکرت نگفتم لاجرم دستی که در آغوش بود اکنون به دندان میگزم!
به این ترتیب با حوصله و شکیبائی و استفاده از عقل و خرد می توان به آیات فراوانی در این داستان دست یافت.
نتیجه:
از آیات چهارگانه فوق این حقیقت به وضوح روشن می شود که هرکس در مطالعه اسرار آفرینش و همچنین اسرار زندگی اجتماعی بشر دقیق تر و شکیباتر باشد و روح شکرگزار یعنی استفاده از وسائل معرفت بر وجود او حاکم گردد سهم بیشتری از معرفت و شناخت نصیب او می شود و به همین دلیل صبر و شکر از جمله زمینه های موثر معرفت است.
منـابـع
آیت الله مکارم شیرازی- پیام قرآن جلد اول- از صفحه 446تا 452
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها