جرجی زیدان

جرجی زیدان، ادیب، مورخ و روزنامه نگار لبنانی مسیحی. در جمادی الآخر سال 1278 هـ ق، در خانواده ای فقیر و تنگدست در بیروت به دنیا آمد. نام پدرش حبیب بود و اهل روستای «عین عنوب» که با خانواده اش به بیروت مهاجرت کرده و آنجا در یک اغذیه فروشی کار می کرد. او بیسواد بود و فقط خواندن و نوشتن و کتاب مقدماتی را ضروری می دانست. از این رو، زیدان را در 5 سالگی به مدرسه «کشیش الیاس شفیق» مسیحی فرستاد تا بعدا در اغذیه فروشی به او کمک کند. زیدان بعد از دو سال درس های اولیه، مدرسه «الشوام» رفت و در آنجا حساب، صرف و نحو، خوش نویسی و کمی زبان فرانسه را یاد گرفت، در نه سالگی به یک مدرسه دیگر رفت و در 11 سالگی با اصرار پدرش، تحصیل را رها کرد. یکسال در اغذیه فروشی پدر و دو سال در یک کارگاه کفاشی کار کرد و دوباره به مغازه پدرش برگشت! او در 15 سالگی به مدرسه شبانه رفت و با تلاش زیادی، زبان انگلیسی را یاد گرفت که همان زمان تألیف فرهنگی انگلیسی به عربی را شروع کرد ولی ناتمام ماند.
زیدان در همان اغذیه فروشی با بزرگانی چون «ابراهیم الیازجی» شاعر، روزنامه نگار و منتقد، و عبدالله بستانی شاعر و نمایشنامه نویس آشنا شد و به عضویت گروه «جمعیة شمس البر» که شعبه ای از جمعیت جوانان مسیحی در انگلستان بود، درآمد. در این گروه، باز با افراد دیگری از جمله اسکندر البارودی آشنا شد که با تشویق ها و راهنمایی های او، تصمیم گرفت به دانشکده پزشکی برود. دو ماه دروس مقدماتی را نزد بارودی خواند و در 1298 در رشته پزشکی به کالج «پروتستان سوری» رفت. در همان سال اول، شاگرد ممتاز شد. در سال دوم با چند دانشجوی دیگر، نسبت به احقاق حقوق خود وکالتی های دانشکده، به عنوان اعتراض، به کلاس نرفت که پس از کشمکش های زیاد، دانشگاه تصمیم گرفت و دانشجویان معترض را اخراج کرد! زیدان در خاطراتش، این واقعه را اولین جنبش دانشجویی در شرق می داند. او در سال 1300، در رشته دارو سازی امتحان داد و مدتی این رشته را خواند ولی آن را رها کرد و برای ادامه تحصیل به مصر رفت. بعضی ها می گویند که قبل از سفر به مصر، به عضویت فراماسونری، درآمده بود ولی به گفته «فیلیپ» این وابستگی در بیروت سندی ندارد ولی بدون شک در مصر، او عضو خاص این گروه شد. ابتدا می خواست که در مصر، رشته پزشکی خود را ادامه دهد ولی با پیشنهاد صاحب روزنامه "الزمان" مشغول کار شد و در همان سال در حمله انگلیس به سودان و قیام مهدی سودانی، به سمت مترجم امنیتی به ارتش انگلیس پیوست! در سال 1302 مجددا به بیروت برگشت و زبان های عبری و سریانی را یاد گرفت و به عضویت «المجمع العلمی الشرقی» درآمد. سال 1303، اولین کتاب او با عنوان «الالفاظ العربیه والفلسفه اللغویه» در بیروت چاپ شد که بعد از انتشار آن، عضو انجمن سلطنتی آسیایی شد. در همان سال به لندن مسافرت کرد و در آنجا با آثار مستشرقان آشنا شد و دوباره به قاهره برگشت و در مجله «المقنطف» استخدام شد! او در آنجا کارهای اجرایی می کرد به طوریکه بعد از یک سال و نیم همکاری، فقط یک مقاله به چاپ رساند. سال 1306، از سمت خود کناره گرفت و دو سال معلم عربی در مدرسه شد. در سال 1308 ازدواج کرد و سپس با مشارکت یکی از دوستانش چاپخانه کوچکی تأسیس کرد ولی یک سال بعد از او جدا شد و خودش به تنهایی مشغول کار در چاپخانه شد. او در سال 1309، مجله «الهلال» را تأسیس کرد و دفتر این مجله محل رفت و آمد مستشرقانی چون «نولدکه» «مارگلیوت» و کسانی که به مصر می آمدند، بود! جرجی زیدان، از سال 1326 تا 1331، سفرهایی به استانبول، اروپا، و فلسطین داشت. اگرچه در سال 1328، دانشگاه قاهره از او برای تدریس تاریخ اسلام دعوت کرد ولی با اعتراض شدید مسلمانان روبرو شد که انتخاب یک مسیحی برای تدریس تاریخ اسلام، شایسته نبود. لذا او از این سمت، کناره گیری کرد. او در شعبان سال 1332 هـ ق، در سن 54 سالگی در منزل خود در قاهره، به طور ناگهانی درگذشت. جرجی زیدان آثار زیادی از خود به جای گذاشته است. او را می توان از پرکارترین و برجسته ترین نویسندگان ادبی قرن سیزدهم و آغاز چهاردهم که مساوی با نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، دانست!

آثار:
1- داستان های تاریخی که بیشتر شهرت او به سبب همین است. او 22 داستان تاریخی دارد که اولی آنها «المملوک الشارد» و آخری «شجرة الدر» می باشد.

2- در زمینه زبان و تاریخ ادبیات عرب: تاریخ آداب اللغة العربیة، الفاظ العربیه و الفلسفه اللغویه، تاریخ اللغة العربیة، البلغة فی اصول اللغة.

3- در زمینه تاریخ: تاریخ الماسونیه که شرح تاریخ فراماسونرهاست، تاریخ التمدن الاسلامی.

4- در زمینه تراجم و سرگذشت ها: تراجم مشاهیر شرق.

5- مجله الهلال. این مجله در صدر مجله های پیشرو و پر شمار کشورهای عربی است، بیشتر به مسائل ادبی و اجتماعی و تاریخی می پرداخت و کمتر به مسائل سیاسی!

بعد از مرگ او، دو فرزندش انتشار آن را به عهده گرفتند.


منابع :

  1. موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي- دانشنامه جهان اسلام- جلد 10

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/27273