اهمیت و محتوای کتاب بهگودگیتا در دین هندویی

فارسی 7387 نمایش |

بهگودگیتا، نغمه الهى، جزئى از مجموعه عظیم مهابهاراتا، بزرگ ترین حماسه شعرى جهان، است که جنگ فرزندان بهاراتاى بزرگ، یعنى کوروان و پاندوان، را به تصویر مى کشد. میدان رزم دشت کوروکشتره، کشتزار کوروان، است که مکان مقدسى به شمار مى رود. کریشنا، که تجسم خداى ویشنوست، ارابه ران ارجونه در سوى سپاه پاندوان است. جنگ پس از هجده روز با پیروزى پاندوان پایان مى یابد. آنجا که دو سپاه در برابر هم صف آراسته و پهلوانان آماده نبرد ایستاده اند، ارجونه را تشویش و دودلى فرا مى گیرد، چه دوست و دشمن از یک قبیله و خویشاوندان هم اند. برادرکشى بر ارجونه سخت گران مى آید. مى خواهد روى از جنگ برتابد. کریشنا او را به وظیفه اى که دارد یادآور مى شود. کتاب گیتا، گفت و گویى است که در آن هنگام میان ارجونه و کریشنا روى داده است. سنجیه، راننده گردونه دریتره شتره، آنچه را در ناوردگاه مى گذرد بر شهریار کور کهنسال باز مى گوید. در واقع گیتا گزارش سنجیه از وقایع جنگ با شاه نابیناى کوروان، دریتره شتره، است. اشعار گیتا در 18 فصل در کتاب ششم حماسه مهابهاراتا گنجانده شده است. ادبیات کهن دینى در هند را معمولا در دو دسته جاى مى دهند. بعضى را شروتى مى دانند، یعنى «وحى» و بدور از خطا، که از لحاظ لغوى به معناى «شنیده شده» یا «مسموع» است و معتقدند که متونى نظیر وداها و اوپه نیشدها توسط خدایان به حکماى کهن وحى شده و آنان به گوش جان آن را دریافته اند. دسته دیگر سمریتى است، به معناى «یاد آورده شده». متون سمریتى از طریق شفاهى منتقل شده است. و حماسه ها و پورانه ها و سوتره هاى مختلف را در این گروه جاى مى دهند. حماسه مهابهاراتا سمریتى است. اما، گیتا که بخشى از آن است، از نظر هندوان شروتى محسوب مى شود. زیرا شامل توضیحات کریشنا درباره سرشت واقعیت و باطن جهان است. شنکره، گیتا را لب وداها و دانشى مى داند که به موکشه و آزادى از تعلقات دنیوى مى انجامد. رامانوجه گیتا را وحى الهى تلقى مى کند و راما کریشنا مانند مفسران جدید دیگر، مدعى است که این کتاب عصاره همه متون مقدس است. لذا کتاب گیتا، پس از شکوفایى شیوه بکتى (عشق) در سنت هندو، به عنوان وحى پذیرفته شد. تاریخ تصنیف گیتا را محققان از سده پنجم تا میانه هاى سده دوم پیش از میلاد تخمین زده اند. استدلال هایى که در این زمینه شده است، از طرفى بر پایه قراین زبانشناسى و از طرف دیگر براساس تجزیه و تحلیل مضمون کتاب و مقایسه آن با جریانات مذهبى و فلسفى هند بوده است. زبان گیتا از دیگر اجزاى حماسه مهابهاراتا ممتاز است و مضمون آن نیز با قسمت هاى دیگر فرق دارد. نخستین بخش گیتا لحنى حماسى دارد، اما دیگر بخش ها با بیانى شاعرانه به مباحث فلسفى و دینى مى پردازد که نه سبک آن با سبک رزمنامه مهابهاراتا هماهنگى دارد و نه مضمون آن با موقعیت جنگ و ناوردگاه سازگار مى نماید. به نظر مى رسد، سراینده گیتا، داستان جنگ را بهانه و دستاویز بیان اندیشه هاى خود ساخته است. بسیارى از محققان غرب معتقدند، کتاب گیتا ساخته و پرداخته یک شاعر نیست بلکه به مرور زمان به شکل کنونى درآمده است. بعضى حدس زده اند که گیتا در اصل اثرى بوده است، وابسته به مکتب سانکیه و بعضى هم گفته اند که در اصل اوپه نیشدى بوده که بعدها شاعرى از پیروان مذهب کریشنا در آن دست برده، به صورت کنونى درآورده است. در هر حال، سراینده گیتا، درصدد تلفیق عقاید ودائى و تعالیم اوپه نیشد و اصول سانکیه و یوگا بوده، زیرا رد پاى همه این جریان هاى فکرى به وضوح در این کتاب دیده مى شود.

مندرجات گیتا
منبع اصلى الهام گیتا، اوپا نیشادهاست. این کتاب هنر تعمق مکتب یوگا، ثنویت مکتب سانکیه، خداپرستى آیین بگوته و آموزه مطلق اوپه نیشد را جمع آورى کرده است. وحدت با خدا از طریق جنیانه یوگا (راه معرفت) بکتى یوگا (راه عشق) و کرمه یوگا (راه عمل) ممکن مى گردد. معرفت و عشق و عمل، چه قبل از رسیدن به هدف و چه بعد از آن، مکمل یکدیگرند. براى صعود به قله، راه هاى متفاوتى وجود دارد. اما منظره اى که از آنجا دیده مى شود، براى همگان یکسان است. در این کتاب، کریشنا که یک اوتاره و تجسم خداى ویشنوست، علاوه بر یارى به ارجونه، قصد دارد آموزه رستگارى در جهان، یا «یوگا عمل مبرا از نفس پرستى را به او بیاموزد.» سه روش فوق الذکر، بدین ترتیب در کتاب گیتا مطرح شده اند: 1- کرمه یوگا، فصول 1 تا 6، 2ـ جنیا یوگا، فصول 7 تا 12، 3 ـ بکتى یوگا، فصول 13 تا 18.
در مرحله اول، کریشنا ارجونه را به ایفاى وظایفى که در برابر صنف خود دارد متوجه مى کند و سستى در انجام آن را گناهى عظیم مى شمرد و با ذکر این که روح جاودانه است او را تسلا مى بخشد. آنگاه طریقه عمل و معرفت را براى او تشریح کرده و خاطر نشان مى سازد که هیچکس نمى تواند در هیچ لحظه اى خالى از عمل باشد. اما عمل بدون تعلق به نتایج آن است که انسان را از گردونه سنساره رهایى خواهد بخشید. در اینجاست که کریشنا پرده از چشم ارجونه برمى دارد تا او حقایق امور و باطن جهان را نظاره کند. به دنبال این مکاشفه، کریشنا که ارجونه را آماده مى بیند حقایق دیگرى را درباره حضور خود در جهان و طریق محبت و اخلاص در اختیار او مى نهد و در پایان با تجلى لطف بیکران و جمال نامتناهى اش قلب ارجونه را مملو از عشق و سکون و امید مى سازد. گیتا شامل فصلى درخشان درباره ذات مطلق است که «راز همه رازها» نامیده شده است. همان طور که پیداست، گیتا براى وحدت بخشیدن به جریان هاى مختلف فکرى در یک نظام واحد مى کوشد که اساس آن، این است که «هر چیزى جزئى از آن ذات یگانه است.» کرمه یوگا، یا عمل به وظیفه بدون غرض، انجام اعمال و وظایف رسمى دینى است که موجد طهارت است و به جنیانه یوگا مى انجامد که تمرکز جان بر معبود است. این عمل و معرفت به بکتى یوگا مى انجامد که در آن عابد پر از ایمان است و چیزى جز الوهیت نمى بیند. عشق و ایمانى که متوجه معبود است، تنها وسیله نجات است. این عشق مى تواند متوجه یکى از تجسدهاى خدا هم باشد. اما اعمال تا چه حد براى نجات لازمند؟ گیتا مى گوید: اعمال به صورت غیر مستقیم در نجات دخیل اند. هر کارى، خوب یا بد، نتیجه اش را ببار مى آورد. کار خوبى که به خاطر نتیجه اش انجام شده باشد به روح زندگى شادمانه اى مى بخشد، اما او را از گردونه زاد و مرگ (سنساره)، خارج نمى کند. فقط عمل بى تعلق یا خالصانه است که چنین اثرى دارد. عملى که فقط به خاطر معبود و از سر عشق به او سر زده باشد مقبول آن معبود خواهد شد و سرشت جاودانى او را خواهد پذیرفت. بدینسان خود معبود وارد قلب عابد مى شود و فضیلت بکتى را در آن ایجاد مى کند و این بکتى است که نجات نهایى را فراهم مى سازد».

مزیت گیتا
گیتا در قیاس با حماسه بزرگ مهابهاراتا حجم کوچکى از آن را اشغال کرده است، اما این کتاب محدود، نزد هندوان منزلتى عظیم دارد و در سیر فلسفى و عرفانى جامعه هندو، اثرى بزرگ داشته است. کتاب گیتا، یکى از منظومه هاى برگزیده ادبیات جهان است و نزد هندوان از هر کتاب دینى و عقلى دیگرى محبوب تر و معززتر است. راز این محبوبیت در چیست؟ پاسخ هاى مختلفى به این سؤال مى توان داد. براى خوانندگان یا شنوندگان گیتا، فهم همه کلمات آن، اهمیت چندانى نداشته است، بلکه آنچه بر ایشان مهم بوده احساس و تجربه مضمون آن بوده، هندوان در این تجربه سهیم مى شوند و مى گذارند تا گیتا زندگى روزمره شان را قداست ببخشد و به هنگام مرگ در لابلاى عبارت هاى آن تسلاى دلشان را مى یابند. صحنه جنگ در گیتا، همان وجدان بشرى است و کدام انسانى است که در کشاکش زندگى دچار تردید و اضطراب و نومیدى و یأس نشده باشد؟ سؤال ها و جواب هایى که در گیتا به صورت گفتگو میان کریشنا وارجونه مطرح شده اند، تازگى خود را از دست نداده اند. انسان امروز، على رغم کارهاى بزرگى که انجام داده است، همچنان نومید و دستخوش اضطراب است. نکته اى که گیتا بر آن تأکید مى ورزد این است که انسان مى تواند و باید در همین جهان و در همین بدن به شادى و آرامش معنوى دست یابد. این متن مقدس، مى تواند با اقتدار تمام به هر انسانى بیاموزد که چگونه با بردبارى به وظایف خود بپردازد و در خلال همین انجام وظیفه، به معرفت و عشقى عمیق و نجات بخش برسد. بسیارى از ما خود را در قالب ارجونه مى بینیم که به خاطر ضعف اراده و جهل و ناتوانى قادر به انجام وظایف دنیوى مان نیستیم. گیتا ما را یارى مى کند تا درخشش انوار الهى را به تدریج در جان و جهان درک کنیم. راز عظیم محبوبیت گیتا در قلوب هندوان، این است که با تأکید بر طریق بکتى و عمل خالصانه، به هر کس که در این راه قدم بردارد، وعده رستگارى مى دهد و نظام طبقاتى را، که در جامعه هند سخت ریشه دوانده است، عامل تعیین کننده همه چیز نمى شمرد. حجم کم آن امتیاز بزرگى است که مطالعه آن را آسان مى کند و آهنگین بودنش باعث مى شود تا راحت تر به خاطر سپرده شود. گذشته از آن، تشویق بسیار به شرکت فعال در صحنه زندگى عامل مهمى در موفقیت آن بوده است، زیرا از دیرباز دین هندو را دینى کناره جویانه مى شمردند، اما گیتا با آموزه کرمه یوگا، عمل بدون تعلق خاطر، و تحقق نفس حقیقى از طریق تفکر و تأمل (جنیانه یوگا) و تقدیم همه اعمال به معبود یگانه (بکتى یوگا) به این انتقاد پاسخ روشنى مى دهد. در واقع گیتا شهرى عرفانى است که به سرشت جان و تن انسان، ارتباط انسان با خدا و راه یا راه هایى که از طریق آن، انسان مى تواند به نجات دست یابد، مى پردازد. این متن بیشتر شاعرانه، عرفانى و دینى است تا منطقى و فلسفى، و آموزه هاى مختلفى را در برمى گیرد. اما ویژگى مهم گیتا دیدگاه عملى آن است که روان شناسى خوب نویسنده آن را نشان مى دهد. جستجوى حقیقت، نه به خاطر خود آن، بلکه به عنوان وسیله اى براى نجات انسان مورد نظر است. گیتا به امور عاطفى و ملموس بیشتر اهمیت مى دهد تا به امور عقلى و انتزاعى. زیر این امور زودیاب تر و آسان ترند. دردسر احساس کردن از فکر کردن کمتر است. محبوبیت زیاد گیتا در هند تا حد زیادى مدیون این امر است که گیتا آماده مواجهه با انسان متعارف در اوضاع و احوال عادى اوست و در صدد است تا نجات را تا حد ممکن براى او آسان کند. شاید این امر از دیدگاه عقلى مقبول نباشد. چون نمى توان گفت هر چه آسان تر است لزوما درست تر است. اما از دیدگاه عرفانى گیتا، انسان آن چیزى است که حس مى کند؛ اگر احساس مى کند که با خدا یگانه است، همین طور هست، یا دست کم باید باشد و عملا هم موضع گیتا موجه است. زیرا میلیون ها انسان تسلاى دینى خویش را در آن یافته اند و نجات از طریق تعالیم آن را متوقع بوده اند. چه کسى مى تواند بگوید، آنان نومید بوده اند؟ و اگر فرض کنیم که نبوده اند که همین طور هم هست آیا گیتا ثابت نکرده است که آموزه هایش سودمند است و عملا حقیقت دارند؟گیتا آموزه هاى مختلفى را مطرح کرده است که شاید در نظر اول ناهماهنگ با هم جلوه کنند. اما از آنجا که دیدگاه گیتا فلسفى نیست، در انجام تام و تمام آن ها و منطقى جلوه دادن گفته هایش نمى کوشد، بلکه با لحنى عرفانى و عاطفى انسان را به غرقه شدن در عبادت عاشقانه خداوند مى خواند و حکمت حقیقى را نور ازلى و لطف پرجذبه الهى مى داند که در اثر توجه کامل قلبى به او و خدمت تمام عیار به خدا حاصل مى شود. امور دیگر در این راه اهمیتى ندارند.

تفسیر گیتا
قدیمى ترین تفسیر گیتا متعلق به شنکره، عارف نامدار هندى، قرن هشتم میلادى است. او معتقد است که گیتا حقیقت واحد غایى (advaita) را مى آموزد. از رامانوجه (قرن یازدهم) و مدوه (قرن سیزدهم) تفاسیرى از گیتا در دست است، که برخلاف تفاسیر دیگر، با متن گیتا مطابقت بیشترى دارد. تجدد گرایان هندى مدعى اند که در گیتا دعوت به مشارکت اجتماعى و سیاسى را مى توان یافت. مخصوصا ویوکاننده تیلک، گاندى و اوروبیندو بعضى از علماى معاصر، مانند راداکریشنان، بر تعالیم گیتا درباره عمل و معرفت، بیش از عشق و پرستش تأکید مى کنند. «به عقیده شنکره، گیتا طریق جنیانه یوگا را تعلیم مى دهد، اما رامانوجه بکتى یوگا را مرکز ثقل تعالیم گیتا مى داند. شنکره بین روح و برهمن یگانگى مى بیند و جهان کثرت ها را وهم مى شمارد. لذا بکتى را در درجه دوم قرار مى دهد و آن را وسیله مناسب کسى مى داند که هنوز به روشنى یافتگى (اشراق) نرسیده و در جهان وهم (مایا) اسیر است. شهود عرفانى، یگانگى با آن ذات یگانه، ثمره طریق جنیانه (معرفت) است».

ترجمه گیتا
گیتا، در اواخر قرن هجدهم، اول بار به انگلیسى و سپس به زبان هاى دیگر اروپایى ترجمه شد و مورد توجه غربیان قرار گرفت. اکنون بیش از صد ترجمه انگلیسى از این کتاب در دست است. بعضى از صاحب نظران آن را به عنوان «عمیق ترین و بلندترین اثرى که در جهان به وجود آمده است» ستوده اند. به قول راداکریشنان گیتا را نمى توان تنها به یکى از مذاهب هندى وابسته دانست، چه این کتاب «نماینده همه مذاهب هندى، بلکه نماینده دین، به طور کلى، فارغ از زمان و مکان است». «در میان ایرانیان، نخستین کسى که کتاب مهابهاراتا و گیتا را شناخت، ابوریحان بیرونى بود که در کتاب معروف خود، تحقیق ماللهند، در بیش از بیست جا، از گیتا نقل مطلب کرده است. متن مهابهاراتا در دوره اکبرشاه به فارسى ترجمه شد. پاره اى از آن را نقیب خان و بدایونى، پاره اى دیگر را نقیب خان و ملا شیرى ترجمه کردند و بقیه را ملا ابراهیم نامى ترجمه کرد و شیخ ابوالفضل دکنى مقدمه اى بر آن افزود و نام کتاب را «رزمنامه» نهاد. اما نخستین ترجمه کامل فارسى که از گیتا در دست است، تاریخ ندارد. برخى آن را به داراشکوه و برخى به شیخ ابوالفضل دکنى و دیگران نسبت داده اند. ترجمه منظومى هم از گیتا پرداخته شده که به فیضى شاعر منسوب است. ظاهرا ترجمه منثورى که به کوشش اجمل خان در هند چاپ شده، تحریرى است از همان ترجمه شیخ ابوالفضل دکنى». ترجمه اى از گیتا به زبان فارسى به قلم دکتر محمد على موحد منتشر شده که از چندین ترجمه و تفسیر گیتا به زبان انگلیسى مدد گرفته است. ترجمه فارسى قدیم هم که به کوشش محمد اجمل خان، تنقیح شده و در هند چاپ شده است، همواره مورد استفاده و مراجعه ایشان بوده است.

منـابـع

گیتا (بگودگیتا) سرود خدایان- ترجمه محمد على موحد- تهران- خوارزمى- 1374

فروزان راسخى- فصلنامه هفت آسمان- مقاله علم النفسِ گیتا- شماره 16

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد