مشاهیر فلاسفه قرن یازدهم و دوازدهم

فارسی 8736 نمایش |

مشهورترین حکمای طبقه بیست و یکم عبارتند از: میر محمدباقر داماد، شیخ بهاء الدین عاملی و میرفندرسکی.
میر محمدباقر داماد
میرداماد معروف تر از آن است که نیازمند به معرفی باشد. پس از حمله مغول، به عللی که فعلا روشن نیست، جز در فارس، حوزه علمی قابل توجهی به چشم نمی خورد. البته در هرات و سمرقند و جاهای دیگر احیانا افرادی بوده اند ولی حوزه گرم ظاهرا منحصر به شیراز بوده است. متأسفانه حوزه شیراز فوق العاده خصلت جدلی دارد، در طول تقریبا دو قرن و نیم بیشتر کوشش ها صرف مجادلات می شده است، بر گفته های یکدیگر شرح و حاشیه می نوشته اند و بر آن حاشیه ها نیز حواشی دیگر و همچنین حاشیه بر حاشیه... در عین حال دوره شیراز دوره آمادگی بوده است. در زمان شاه عباس کبیر با طلوع افرادی مانند میرداماد و شیخ بهائی و میر فندرسکی، اصفهان مرکز علوم عقلی اسلامی گشت به طوری که شخصی مانند ملاصدرا از وطنش شیراز مهاجرت می کند و برای کسب فیض به اصفهان می آید. همچنانکه با مهاجرت علمای جبل عامل از قبیل محقق کرکی به ایران حوزه ای بسیار عالی فقهی در اصفهان تشکیل شد. از مشخصات حوزه فلسفی اصفهان این است که دیگر از آن بحث و جدل ها که غالبا کم فایده بود خبری نیست، فلسفه به وسیله میرداماد رنگ و بوی دیگری می گیرد که اکنون جای بحث آن نیست. میرداماد اگر از حکمای طراز اول اسلامی به شمار نرود لااقل در طراز دوم هست. وی علاوه بر اینکه فیلسوف بود، فقیه و ریاضیدان و ادیب و رجالی هم بود. در مجموع مردی جامع بود و خود را (معلم ثالث) می خواند. وی حوزه درس باشکوه و گرم و پربرکتی تشکیل داد، در طبقه بیست و دوم بعضی از شاگردان او را معرفی خواهیم کرد. درست معلوم نیست که میرداماد تحصیلات فلسفی خویش را چگونه و نزد چه کسانی انجام داده است.

مشهورترین اساتید میرداماد:
اساتید او را که شمرده اند عبارتند از شیخ عبدالعالی کرکی، سید نورالدین عاملی، تاج الدین حسین صاعد طوسی، فخرالدین استرآبادی سماکی سه نفر اول اهل معقول نبوده، استاد منقول میر بوده اند، تنها شخص اخیر است که اهل معقول بوده است. آقای سیدعلی بهبهانی در مقاله ای که تحت عنوان فلسفه و شرح حال و نقد آثار میرداماد نوشته اند می گویند فخرالدین محمد حسینی استرابادی معاصر شاه طهماسب (918 - 984) به نوشته اسکندربیک از بزرگان سماک استراباد بوده، از فحوای کلام وی استفاده می شود که میرداماد مجلس درس او را دریافته ولی از لحاظ زمان هم طراز او نبوده، وی را در مقابل محقق فخری می گفته اند. (دفتر سوم و چهارم مقالات و بررسی ها نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی صفحه 27)
محدث قمی در الکنی و الالقاب نیز از این شخص به عنوان استاد میرداماد یاد می کند، همچنین ریحانة الادب. ولی اتفاقا از فرد دیگری نیز عینا به همین نام (فخرالدین استرابادی حسینی) در همین عصر یاد شده که او نیز اهل معقول بوده، الهیات و جواهر و اعراض شرح تجرید قوشجی را حاشیه کرده است (ریحانةالادب ج 4 ص 304). و بنابر نقل آقای علی دوانی، حاشیه دوانی بر تهذیب المنطق را نیز حاشیه کرده است (شرح حال جلال الدین دوانی صفحه 165). ابتدا به نظر می رسد که دو نفر به این نام نیست یک نفر است، ولی صاحب الذریعه (الذریعه ج 1 ص 99) تصریح می کند که این ها دو نفرند: به علاوه فخرالدین سماکی محمدبن الحسن است و آن دیگری محمدبن الحسین.
ما اطلاع بیشتری از اساتید معقول میرداماد نداریم، اینکه فخرالدین سماکی (محقق فخری) نزد چه کسی تحصیل کرده و شاگردان دیگرش چه کسانی بوده اند و در چه سالی درگذشته است چیز درستی نمی دانیم. گویند شاگرد غیاث الدین منصور دشتکی بوده است (بنابر یادداشتی که آقای عبدالله نورانی از فضلای معاصر فرستاده و از فردوس شوشتر ص 61 نقل کرده اند. علیهذا میرداماد با دو واسطه شاگرد صدرالدین دشتکی است).

برخی علما و حکمای مدرسه شیخ لطف الله اصفهانی:
محمدباقر خوانساری صاحب روضات در ذیل نام ملازمان بن ملا کلبعلی تبریزی می نویسد: وی کتابی دارد به نام «فرائدالفوائد فی احوال المدارس و المساجد» که در ایام اقامتش در مدرسه شیخ لطف الله در مشرق میدان شاه اصفهان تألیف کرده و نام گروهی را که در این مدرسه پربرکت تحصیل کرده اند برده است.
از جمله این علما: آقا حسین خوانساری، ملاشمسای گیلانی، ملاحسن لنبانی گیلانی (او نیز مردی حکیم و عارف بوده و مثنوی را شرح کرده و در همین طبقه است) و گفته ملاحسن لنبانی در فضیلت و تقوا نظیر نداشت... و از آن جمله است زبده المحققین و اسوه السالکین ملا رجبعلی تبریزی و شاگردش میرقوام الدین طهرانی (رازی) صاحب کتاب عین الحکمة.
صاحب روضات آنگاه می گوید: و از آن جمله است فاضل محقق حکیم بارع ملاابوالقاسم بن محمد ربیع گلپایگانی، صاحب تعلیقات لطیفه بر کتاب معقول و منقول که گویا شاگرد علامه محمدباقر مجلسی بوده است (روضات صفحه 287) ملا حسن لنبانی فوق الذکر پدر ملاحسین لنبانی است که شاگرد مرحوم مجلسی بوده است.


مشهورترین حکمای طبقه بیست و دوم:
عبارتند از: میرزا رفیعا، ملاصدرا، ملاشمسا، خلیفة السلطان، سیداحمد عاملی، قطب الدین اشکوری، سیدامیر فضل الله استرآبادی.
1- رفیع الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبائی نائینی مشهور به میرزا رفیعا، شاگرد شیخ بهائی و میرفندرسکی بوده از سادات طباطبائی نائین و زواره و اردستان است. مرحوم میرزای جلوه، فیلسوف معروف عهد قاجار و متوفا در 1314 از اولاد و احفاد او است. رساله ای در اقسام تشکیک دارد که مورد توجه متأخران است. شرح اشارات، خواجه نصیرالدین طوسی و شرح حکمةالعین شریف جرجانی را حاشیه کرده است و رساله ای در حل شبهه استلزام که در کتب فلسفه مطرح است نوشته است. رساله ای به نام «ثمره شجره الهیه» در اصول عقائد با پاره ای از مقدمات فلسفی اخیرا از او بوسیله آقای عبدالله نورانی از فضلای معاصر چاپ و منتشر شده است. میرزا رفیعا در سال 999 متولد و در سال 1083 در سن 85 سالگی درگذشته است.
2- سلطان العلماء آملی مازندرانی معروف به خلیفةالسلطان، شاگرد شیخ بهائی و میرداماد بوده است. شاه عباس دخترش را به او داد و مدتی وزارت شاه صفی و شاه عباس ثانی را داشته است. وی مردی است محقق، حواشی او بر معالم و شرح لمعه نمونه یک کار تحقیقی است. بدون حشو و زوائد چیز می نوشته است، بر حاشیه خفری بر شرح تجرید قوشجی نیز، حاشیه نوشته است. وی در سال 1064 در سن 64 سالگی درگذشته است.

مشهورترین حکمای طبقه بیست و سوم عبارتند از: ملامحسن فیض کاشانی، ملاعبدالرزاق لاهیجی، ملارجبعلی تبریزی، محقق سبزواری، محقق خوانساری، شیخ حسین تنکابنی و محمدبن علیرضا آقاجانی.
1- ملا محسن فیض کاشانی، حکیم و عارف و محدث مشهور. شاگرد و داماد ملاصدرا بوده و حکمت را نزد وی آموخته است از او رساله هائی در حکمت و فلسفه باقی است، کتاب اصول المعارف او اخیرا چاپ شده است (به همت آقای سید جلال آشتیانی). آنچه در این زمینه از فیض به ما رسیده است عینا تلخیص گفته های استاد است، مرحوم فیض در سال 1091 درگذشته است. ما ضمن احوال مفسران و محدثان نیز از مرحوم فیض یاد کردیم.
2 - ملاعبدالرزاق لاهیجی صاحب شوارق الالهام و گوهر مراد، شاگرد و داماد دیگر ملاصدرا. ملا عبدالرزاق، برعکس ملامحسن فیض، مثل این است که از استاد خود کمتر متأثر شده است، نوشته هایش رنگ و بوی حکمای قبل از صدرا از قبیل علامه دوانی و غیاث الدین دشتکی را دارد، نه رنگ و بوی فلسفه ملاصدرا، وی در سال 1071 یا سال 1072 درگذشته است.
3 - ملا رجبعلی تبریزی اصفهانی، صاحب روضات از صاحب ریاض العلماء نقل می کند که وی نزد شاه عباس ثانی و صاحبان مقامات مملکتی، محترم بوده که به دیدارش می رفته اند. ملا رجبعلی شاگردانی داشته از آن جمله مولی محمد تنکابنی و حکیم محمدحسین قمی و قاضی سعید قمی (طبق یادداشتی که آقای عبدالله نورانی نوشته اند رساله اثبات واجب ملا رجبعلی و با مقدمه ای در شرح حال و ذکر آثار او وسیله خود ایشان در نامه آستان قدس شماره 6 در سال 1344 به چاپ رسیده است). وی شاگرد میرفندرسکی بوده و در سال 1080 درگذشته است (مقدمه الشواهد الربوبیه صفحه 91).
4 - ملامحمد باقر معروف به محقق سبزواری. هم حکیم است و هم از اعاظم فقهاء، شاگرد شیخ بهائی (روضات صفحه 116) و میرفندرسکی (ریحانةالادب ج 5 صفحه 242) بوده است و بر الهیات شفا، حاشیه متینی نوشته است که مورد استفاده است، صاحب روضات می گوید: محقق خوانساری (آقا حسین و ملامحمد تنکابنی معروف به سراب از محضر درسش استفاده کرده اند. ولی ظاهرا محقق خوانساری در منقول شاگرد او بوده نه معقول. وی در سال 1090 درگذشته است (روضات صفحه 117).
5 - آقا حسین خوانساری معروف به محقق خوانساری، شوهر خواهر محقق سبزواری و شاگرد او در منقول بوده است، در معقول شاگرد میرفندرسکی بوده است (ریحانةالادب ج 5 ص 241). حاشیه معروفی بر الهیات شفا دارد که در دست است، و همچنین شرح اشارات خواجه، و شرح تجرید قوشچی، و محاکمات را حاشیه کرده است. وی در سال 1098 درگذشته است.
مشهورترین حکمای طبقه بیست و چهارم عبارتند از: محمد سعیدبن محمد مفید قمی، ملامحمد تنکابنی، آقاجمال خوانساری، قوام الدین حکیم، محمد رفیع پیرزاده و علی قلی خان.
1 - محمد سعید بن محمد مفید قمی، معروف به قاضی سعید و ملقب به حکیم کوچک. از شاگردان ملامحسن فیض و ملا عبدالرزاق لاهیجی و ملا رجبعلی تبریزی بوده است. شاگردیش نزد ملا رجبعلی در اصفهان بوده و مطابق نقل صاحب روضات مانند استادش نزد شاه عباس محترم بوده است، ولی شاگردیش نزد ملاعبدالرزاق در قم بوده و احتمالا نزد فیض نیز در قم تحصیل کرده است.
صاحب روضات و صاحب ریحانة الادب نسبت به تاریخ وفات وی اظهار بی اطلاعی کرده اند ولی در حاشیه روضات از الذریعه نقل کرده که تولد وی در سال 1049 و وفاتش در سال 1103 بوده است.
2 - ملا محمد تنکابنی سراب. شاگرد ملارجبعلی تبریزی (روضات ص 312) و محقق سبزواری (روضات ص 619) بوده است.
3 - جمال الدین خوانساری معروف به آقا جمال خوانساری. فرزند آقا حسین خوانساری، و شاگرد او و شاگرد دائی خود محقق سبزواری بوده. وی بر طبیعیات شفا حاشیه زده که با چاپ سنگی چاپ شده و البته مختصر است و همچنین شرح اشارات را نیز حاشیه کرده است. مردی محقق و جامع المعقول و المنقول بوده و در سال 1121 درگذشته است (رسائل فلسفی و کلامی فارسی او را آقای نورانی تصحیح و برای چاپ آماده کرده اند).
4 - قوام الدین محمد رازی معروف به قوام الدین حکیم. آقای همائی در مقدمه شرح مشاعر ملاجعفر لنگرودی می گوید: وی شاگرد ملارجبعلی تبریزی و استاد شیخ عنایت الله گیلانی بوده است. آقای سید جلال الدین آشتیانی در جلد دوم (منتخباتی از آثار حکمای ایران بعد از میرداماد و میرفندرسکی تا عصر حاضر) آثاری از این مرد چاپ و منتشر کرده و خود او را معرفی کرده اند.
5 - محمد رفیع پیرزاده. این شخص نیز از شاگردان ملارجبعلی تبریزی و با یک واسطه شاگرد میرفندرسکی است. بعضی از آثار او در جلد دوم منتخبات آثار حکمای ایران چاپ شده است (منتخبات ج 2 ص 449 - 451)
6 - علی قلی خان فرزند قرچقای خان خلجی قمی. وی شاگرد آقا حسین خوانساری و ملاشمسای گیلانی و ملا رجبعلی تبریزی بوده است. در کتاب تربت پاکان تألیف آقای مدرسی طباطبائی صفحات 235 - 240 رساله های فلسفی بسیاری از او نام برده است. علی قلی خان در سال 1020 متولد شده و در سال 1097 حیات داشته است. مدرسه خان قم از آثار فرزند دانشمند این مرد مهدی قلی خان است.

منـابـع

مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 517-509

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد