وضعیت و جایگاه دین در چین جدید

شاید یکى از بى ثبات ترین و پیش بینى ناپذیرترین حوزه ها در زندگى چینى مدرن، جایگاه دین تحت سلطه سوسیالیسم با رنگ و بوى مخصوص چینى است. بعد از باز شدن درهاى چین به روى سرمایه گذارى و فرآیند اقتصادى غربى در سال 1979ـ1980، سیاست هاى روشن فکرانه دنگ ژیا ئوپینگ (دنگ- شیائو) مقدار خاصى آزادى عمل دینى در چین پدید آورد که دوباره بعد از جنبش دموکراسى و تظاهرات در میدان تیان من در ماه هاى مه ـ ژوئن 1989، تا اندازه اى محدود شد. موقعیت دین در چین از ژوئن 1989 تا 1996 با دوره 1980ـ1989 کاملا متفاوت است. باز شدن درهاى چین به روى اقتصاد بازار در اوایل دهه 1980، در قالب واژه های دنگ ژیا ئوپینگ(دنگ شیائو پینگ) «اصلاحات و آدم های ناچیزی» را به همراه آورده است؛ یعنى مقدار خاصى آزادى دینى به بار آورد که به شکل غیر قابل اجتنابى با بازار آزاد، شغل هاى کوچک شخصى و تجارت فردى همراه دیده مى شد. دانشمندان آکادمى علوم اجتماعى به سرعت خاطر نشان کردند که اولین اساسنامه سوسیالیستى چین، که اصلاحاتى در ارزش هاى فرهنگى و اجتماعى چین را پایه گذارى کرد، احیاى ماده قانونى «آزادى دین» را امکان پذیر کرد. نظرسنجى هایى که این آکادمى در بین سال هاى 1984 و 1988 انجام داد، نشان مى دهد که هر جا به دین عمل مى شد، «تولید عالى بود، طلاق کم بود، ارزش هاى خانوادگى محفوظ بود، و وفادارى به حکومت و مبانى اش حمایت مى شد».

نظرسنجى صاحب نظران آکادمى علوم اجتماعى
نظرسنجى پیرامون دین که آن را شاخه شانگ هاى آکادمى علوم اجتماعى با عنوان پرسش دینى در عصر سوسیالیستى منتشر کرد. و خاطرنشان کرد که دیگر نمى توان دین را در چین، «افیون ملت ها» خواند؛ زیرا چین سوسیالیست دیگر طبقه سرمایه دار ندارد که بتواند از دین به عنوان ابزارى براى ظلم به طبقه کارگر استفاده کند. دین براى چینیان کلا جشن بود، نه نظام عقیدتى.

پنج دین بزرگ و رسمى در چین
پنج دین بزرگى که دولت چین به طور رسمى تأیید مى کند، عبارت اند از: آیین هاى بودا، دائو، اسلام، کاتولیک و پروتستان. راهبان، روحانیان، کشیشان و ملایان هریک از این سنت ها به خرج دولت در محیط بسته دولتى و مدارس با سوبسید دولتى آموزش مى بینند. در چین، به رغم رفتار رسمى حکومت و حزب کمونیست با دین، اصول مارکسیستى لنینیستى «جبهه متحد» (یعنى متحد کردن اهداف حزب با آیین هاى دینى) به عنوان اصول راهنما براى برخورد با پرسش هاى دینى استفاده مى شود. از سال 1980 ترویج دوباره اقلیت قومى همانند حقوق دینى، الهام بخش نگرش بازترى به سوى ایمان و عمل دینى در چین بود. این حقیقت که به حقوق دینى به عنوان هم ارز حقوق اقلیت قومى مى نگرند، از منظر رسمى هم موجب نوعى آزادى عمل دینى شده است و هم نوعى محدودیت.

دین اسلام در چین مدرن
اولین و آشکارترین حوزه مطالعه دانشگاهى و سر و کار حکومتى، حزبى در چین با اسلام است. سیاست سلسله یوآن (1261ـ1365) در به کارگیرى اقلیت هاى اسلامى و دیگران در غلبه بر چینیان هان موجب هجوم گسترده صاحب منصبان نظامى عرب، فارس، ترک و دیگران به چین در قرن سیزدهم و چهاردهم شد. این صاحب منصبان حامى سلسله یوآن در اکثر مکان ها با زنان چینى هان ازدواج کردند و تبدیل به گروه قومى مجزایى (از اصل و نسب چند نژادى) شدند که در چین در طبقه هویى یعنى از اصل و نسب اسلامى، جاى گرفتند. سلسله مینگ (1365ـ1644) این گروه تغییر نژاد یافته را در مقام صاحب منصبى کشورى به کار نگماشت، اما به کارگیرى هویى را به عنوان متخصصان نظامى ادامه داد. از طرف دیگر، سلسله چینگ بر ضد آنها تبعیض قائل شد و هویى را کاملا از تمام مقام هاى کشورى و لشگرى برکنار کرد که این امر موجب نا آرامى بزرگى در میان اقوام مسلمان در چین گردید که در حکومت بیگانه کینگ (منچو)، به طغیان ها، جنگ ها و کشتارهاى دسته جمعى منجر شد. چین سوسیالیستى روشن فکر، بعد از اصلاحات سال 1980، تصمیم گرفت تا مقدار کمى خود مختارى براى تمام نواحى اسلامى در چین منظور کند تا حوزه هاى علمیه و مدارسى را بسازند که قرآن و مطالعات اسلامى، عربى و ایرانى را تعلیم مى داد و ملایان را به خرج دولت تربیت مى کرد. این سیاست نه تنها براى اقلیت هویى اعمال مى شد (هویى اصطلاحى است که براى نامیدن مردمى داراى باورها یا تبارى اسلامى در چنین مناطق مجزاى گسترده اى همچون یونان، هونان، فوجیان، شان دونگ، بیجینگ، گنسو و نینگ زیا (منطقه خودمختار هویى) به کار مى رفت) بلکه همچنین براى یویى گهور، خزک، سله (گروه اسلامى مهاجرى که از سمرقند در دوران سلسله یوآن به ایالت کینگهاى آمدند)، باوان و دیگر اقلیت هاى اسلامى. این گروه ها به خاطر حفظ کردن دسته بندى هاى قدیمى همچون روش «بلند» و آهسته خواندن قرآن، مذاهب صوفى اهل سنت و حتى شیعه (آن چنان که بین گروه نژادى قرقیز داراى تبار ایرانى رایج است) چشمگیر هستند. بین گروه هاى اسلامى چین و ملل اسلامى خاورمیانه روابط عمیقى برقرار است. حکومت چین براى زیارت سالانه به مکه اجازه سفر صادر مى کند.

آیین بودا در چین مدرن و تبت
آیین بودا نیز حوزه اى کاملا آشکار از ذینفع بودن و حمایت شدن به وسیله سیاست دولت مرکزى است. انجمن مطالعات بودایى از بازسازى معابد بودایى، جمع آورى منافع مالى فراوان از جهانگردى براى مکان هاى مقدس بودایى و تعلیم رهروان زن و مرد براى اشتغال در محیط هاى منتخب رهبانى و معبدى در مکان هاى عبادت عمومى در سراسر چین حمایت مى کند. مراکز بزرگ بودایى نظیر پوتوو شن با دل بستگى به گوان یین (همان آولکیتش وره، مظهر همدردى)، جیوهوا شن (و زیارتگاهش براى دیزانگ وانگ، همان کسیتیگهاربو، مظهر نجات از رنج) سى سیاشن، در حومه نانجینگ، امئى شن، ووتائى شن و دیگر مراکز بزرگ، به سنت مراقبه چن، سرود پاک بوم و نیایش عمومى که مشتمل بر شعایر جائودو است، ادامه دادند. شعایر جائودو عبارت است از پرستش براى صعود ارواح اموات از برزخ بودایى به پاک بوم. آیین بوداى تبتى به خاطر مسئله حساس استقلال فرهنگى و دینى تبت در مقایسه با جدایى سیاسى کامل که حکومت چین آن را مسئله اى قابل مذاکره تلقى نمى کند، موردى خاص است. به خاطر این دلیل بسیار مهم و حساس، تولد دوباره دین تبتى با هجوم رهروان مرد و زن به صومعه هاى سنتى، بازسازى معابد بزرگ (که به طور کامل در دوران انقلاب فرهنگى خراب شدند) و شمار بسیارى از زائران که با طواف کردن و سجده کردن به شیوه قدیمى، چرخ هاى آیین را به گردش درمى آورند، آشکار مى سازد که تبت، جینگهائى، گنسو، یونان و سزجوان غربى (که پادشاهى تبت باستان را تشکیل مى دادند) در معرض بازسازى تقریبا کامل نظام دینى سنتى قرار گرفته است. معبد جهوکنگ در لهاسه، درپونگ، کومبون، رانگ وو و دیگر صومعه هاى بزرگ سنت «بوداى زنده»، گذشته را دوباره رواج داده اند. همه جا از بازدیدکنندگان خارجى عکس دالائى لاما، رهبر روحانى تبت و برنده جایزه صلح نوبل، را درخواست مى کنند که هم اکنون در هند در تبعید به سر مى برد. احیاى دین در تمام مناطقى که به زبان تبتى صحبت مى کنند، در میان پیر و جوان، به یک اندازه دیده مى شود.

آیین دائو (تائو) در چین مدرن
آیین دائو به خاطر مشقات زندگى صومعه اى مجردانه و سال هاى طولانى تعلیم مورد نیاز براى عابدان تائویى که شعایر گذر را براى روستاها و شهرهاى چینى برگزار مى کنند، کمترین توجه را در میان نظام هاى دینى سنتى چینى به خود اختصاص داده است. حکومت کاملا مراقب کوهستان هاى تائویى است که از جهانگردان و زائرانى که به این زیارتگاه هاى مشهور و مرموز مى آیند، اجرت دریافت مى کنند. تائویى ها در صومعه «ابر سفید» (باى یون گوان) وابسته به دولت در بی جینگ به سبک گوان ذن (چوان ـ چن) آموزش مى بینند، نه بر طبق مراسم سنتى تر معلم آسمانى، مراقبه هاى شانگ چینگ و شعایر عمومى سنت هاى لینگ باؤو. مراکز بزرگ تائوئى مائوشن، لونگهو شن، کینگ چنگ گوان، وودانگ شن و بسیارى دیگر بازسازى شده و به اجتماعات قانونى تائوییان در محیط هاى دیدنى شان خدمات ارائه مى دهند. روحانیون تائوئى در «کانون گرم خانواده» (متأهل) که به عنوان متخصصان شعایر روستاها و شهرها فعالیت مى کنند، در سراسر فوجیئن، جه جیانگ، گووانگ جوو، جیانگ سى، و دیگر شهرهاى جنوب غربى یافت مى شوند.

مسیحیت در چین مدرن
مسیحیت در اشکال پروتستان و کاتولیک، بیشترین رشد را نسبت به تمام ادیان در چین مدرن، براى خود ثبت کرده است. داوطلبان به دانشگاه هاى دینى که به خرج دولت آموزش مى دهند، هجوم مى برند. کنترل سیاسى مذهب پروتستان از طریق سازمانى درونى تأمین مى شود که جنبش «خود سه جانبه» نامیده مى شود، حال آنکه کاتولیک ها به دقت به وسیله «انجمن میهن پرست» (آى گووهویى) زیر نظر هستند. اگرچه این گروه اخیر حامى دولت، به طور رسمى، خود را کلیساى جدایى طلب اعلام کرده است که برترى پاپ رم را به رسمیت نمى شناسد، در حقیقت، تمام مؤمنان، تقریبا تمام روحانیون و بیشتر از هفتاد درصد اسقف هاى انتصابى حکومت، برترى رم را به رسمیت مى شناسند. وابستگى به انجمن میهن پرست در نزد اغلب روحانیون صرفا وسیله اى است براى اینکه به نحوى ازآزادى دینى برخوردار باشند. اما تعداد معتنابهى از کاتولیک ها و پروتستان ها، کلیسایى «زیر زمینى» را که هیچ شکلى از فعالیت طبقه بندى شده توسط دولت به عنوان «جبهه متحد» را قبول نمى کند، تداوم مى بخشد. کلیساهاى زیرزمینى به طور رسمى ممنوع اعلام شده اند و آنگاه که فعالیتشان علنى شود، اعضایشان دستگیر و زندانى مى شوند. به رغم این مشکلات، مسیحیت در چین آن چنان در حال شکوفا شدن است که هرگز در گذشته زیر لواى تبلیغ مذهبى برون مرزى، این گونه نبوده است. مردم در چین بیش تر از تایوان، هنگ کنگ، ژاپن، کره یا مناطق تحت نفوذ یک اسقف در ایالات متحده و اروپا، به کلیسا مى روند.

جلوگیری از پیشرفت و رشد دین در چین
سه هیئت مستقل از مقامات رسمى مراقب رشد دین در چین هستند. بزرگ ترین آنها، یعنى «انجمن جبهه متحد» (تونگ جانبو)، تشکیلات حزب رسمى است. دومین هیئت، «دفتر مسائل دینى» است که به ظاهر تشکیلات محلى یا ایالتى با اداره مرکزى در حکومت مرکزى در شهر بى جین است. در حقیقت، اکثر مقامات «دفتر مسائل دینى» اعضاى حزب کمونیست هستند که وقت خویش را وقف نابودى نهایى دین در حکومت سوسیالیستى ایدئال آینده کرده اند. با وجود این، هیئت کوچکى از کادر مرکزى دلسوز وجود دارد که در حقیقت، براى آزادى و رشد دین در چین کار مى کند. سرانجام، هر یک از این پنج گروه دینى، تشکیلات نظارتى دارد که از درون عمل مى کند: مسیحیان «خود سه جانبه» سابق الذکر، کاتولیک هاى «میهن پرست» و انجمن هاى مطالعات ودایى، تائویى و اسلامى. در هر یک از این گروه ها یعنى حزب کمونیست، حکومت و هیئت دینى، مردان و زنان دلسوزى هستند که به دین در چین به عنوان بخشى از میراث فرهنگى آن مى نگرند و بنابراین به رغم مخالفت با آن، براى رشد و عملکرد راحت آن در درون اقتصاد بازار و جامعه به طور روز افزون مصرف کننده محور «سوسیالیسم با رنگ و بوى مخصوص چینى» کار مى کنند. در حقیقت، در چین تعداد مردمى که به شعایر گونه اى از دین عمل مى کنند، تقریبا معادل تعداد اعضاى حزب است، که هر یک بالغ بر شش درصد جمعیت مى شود.


منابع :

  1. مایکل ساسو، دیوید رِید- ادیان چین و ژاپن- مترجم محمدعلى رستمیان- ناشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- تاریخ نشر 1385

  2. جان ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- جلد 2- صفحه 902-895

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/113712