ابوالجارود زیاد بن منذر

ابوالجارود

«زیادبن منذر (ابی زیاد)» ملقب به «ابوالجارود»، «ابوالنجم» «عبدی»، از مردان سیاسی و مذهبی نیمه اول سده دوم قمری بود، که از او به عنوان یکی از اصحاب امام باقر و امام صادق (ع) و همچنین بنیان گذار فرقه جارودیه نام برده شده است. او را منسوب به قبیله «همدان» و به ویژه از تیره «خارف» می دانند. اطلاعات پراکنده ای حاکی از ایرانی تبار بودن ابوالجارود وجود دارد که باید با احتیاط تلقی شود.
باتوجه به اینکه ابوالجارود از ابوالطفیل عامر بن واثله (وفات حداکثر 110ه.ق) روایت کرده، قدیمی ترین تاریخی که برای تولد او می توان ذکر کرد، سالهای پایانی سده اول هجری است، اما روایتی که در آن، او خطاب به امام محمد باقر (ع) خود را «کبیرالسن» خوانده است، با این تخمین سازگاری ندارد.

درک محضر ائمه اطهار (ع)

در اینکه ابوالجارود، محضر امام سجاد (ع) را درک کرده باشد، تردید وجود دارد. به ویژه با توجه به اینکه او در روایت از امام سجاد (ع) با واسطه فرزند ایشان، عبداللـه، روایت می کند.
ابوالجارود از اصحاب امام محمد باقر (ع) بود و از روایات زیادی که از آن حضرت نقل کرده، می توان به ارتباط نزدیک او با آن امام پی برد. با اینهمه او، گویا به سبب اندیشه های خاص و عدم پایبندی به تقیه که شیعیان در آن دوره به آن ملزم بودند، از سوی امام (ع) طرد شد و گفته اند که امام (ع) به او «سرحوب» (شیطان کور ساکن دریا) لقب داده بود.
ابوالجارود در دوران امامت حضرت صادق (ع) هم به دلیل حفظ عقایدش، مورد طعن و نکوهش آن حضرت قرار گرفت. نگرش ابوالجارود به مسئله امامت و عدم پایبندی به تقیه، او را از امام باقر و امام صادق (ع) دور کرد و موجب شد تا به سمت زیدبن علی گرایش پیدا کند. بعضی روایات او از زیدبن علی جالب توجه است که از آن جمله خطبه زید به هنگام خروج و روایات و پرسشهایی فقهی و تفسیری از زیدبن علی به روایت او، قابل ذکر است.

همراهی با زیدبن علی

ابوالجارود در پی قیام زیدبن علی، حدود سال 122ه.ق، به او پیوست، ولی بعضی روایات موجود درباره فعالیتهای او در جریان قیام زید، چندان قابل اعتماد نیست. از طرف دیگر، نقل شده که در جریان قیام زید، از کسی به نام «زیاد نهدی» نام برده اند که پس از شکست قیام، جسدش همراه پیکر زید به دار کشیده شد. اینکه بعضی منابع ابوالجارود را «نهدی» دانسته اند، باعث شد که «زیاد نهدی» مزبور را با ابوالجارود یکی و چنین تصور کنند که ابوالجارود در جریان قیام زید کشته شده است.
نقش ابوالجارود در جریان قیام زیدبن علی هرچه بود، در صورت پذیرش حیات او پس از قیام، از فعالیتهای او در این دوره پایانی از زندگی و رابطه اش با زیدیه و امامیه چیزی مشخص نیست. وفات ابوالجارود، بین 150 تا 160ه.ق اتفاق افتاد.

شخصیت و موقعیت

ابوالجارود در کتابهای رجالی اهل سنت، سرزنش شده است، تا جایی که روایت حدیث از او را روا ندانسته اند. عبارات کتابهای رجال امامیه هم غالبا با نقل اقوال ائمه (ع) در لعن و ذم او همراه است. اما از طرف دیگر شیخ مفید، او را در زمره رجالی می شمرد که احادیث فقهی از آنان روایت می شود. از این رو عجیب نیست که روایات او، در سطح گسترده ای در کتب معتبر امامیه نقل شده است.
دو اثر به ابوالجارود نسبت داده شده است: یکی «اصل» و دیگری «التفسیر» که او مدعی بود مضامین آنها را از امام محمد باقر (ع) شنیده است. «اصل» منسوب به ابوالجارود را کثیر بن عیاش روایت کرده که گفته اند در ماجرای خروج ابوالسرایا در سال 200ه.ق شرکت داشت. از «تفسیر» او که بیشتر به تفسیر امام محمد باقر (ع) شهرت دارد، بخشهایی در کتاب تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی نقل شده است.
طبق روایات، ابوالجارود معتقد بود که پیغمبر اسلام (ص) به جانشینی امام علی (ع) و سپس امام حسن و امام حسین (ع) تصریح کرده است. به عقیده او، پس از حسنین (ع) نص قطع شه است، اما امامت از فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) خارج نشدنی است. او می پنداشت هر که از فرزندان حضرت فاطمه (س) مردم را به سوی خود بخواند، امام «مفترض الطاعه» است و بر مردم واجب است که او را امام بدانند. به همین دلیل او از ابوبکر و عمر اعلام برائت کرد و آنان را غاصبان خلافت خواند.
به عقیده ابوالجارود که در این قسمت، با عقیده دیگر زیدیان مشترک است، تشخیص دقیق امام افضل، به سبب کثرت فرزندان حضرت فاطمه (س) مشکل است و از این رو، شرط امامت، «خروج» است.
او همچنین معتقد بود که امام به هنگام بروز حوادث، آنچه را باید انجام دهد، به او الهام می شود. دور از انتظار نیست که عقاید منسوب به فرقه جارودیه، با عقاید ابوالجارود، به عنوان بنیان گذار آن، در منابع فرقه شناختی تفکیک پذیر نیست.


منابع :

  1. سيد مصطفى حسينى دشتى- معارف و معاریف

  2. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی

  3. محمدجواد مشکور- فرقه‌ها

  4. احمد بن یحیی بلاذری- انساب‌الاشراف- بخش مربوط به امام حسن و امام حسین(ع)- ترجمه محمدباقر محمودی

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/118037