اهمیت مسئله شناخت در عصر حاضر

از نظر قرآن مسئله شناخت یا نظریه شناخت و به تعبیر علمای امروز عربی زبان «نظریة المعرفة» امروز اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده است، و کمتر مسئله ای به اندازه مسائل مربوط به مسئله شناخت، امروز مهم شناخته می شود، چرا؟ اول باید علت اهمیت این مسئله را بیان کنیم، بعد وارد خود مسئله شویم. امروز فلسفه اجتماعی، مکتب ها، ایدئولوژی ها و ایسم ها اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده است و هر کسی که می خواهد نوعی تفکر داشته باشد و زندگی خودش را بر اساس یک منطق منطبق کرده باشد، دم از مکتب و ایدئولوژی می زند.
مکتب ها و ایدئولوژی ها و ایسم ها، امروز با یکدیگر در نبرد و ستیز هستند، هر مکتبی برای خود حامی می خواهد و به حمایت حامیان خودش برمی خیزد. جنگ افکار و عقاید همیشه در دنیا بوده است، ولی در دوران سابق چون غالبا افکار و عقاید در اطراف مسائل نظری محض بود، از میان خواص، آن هم خاص الخاص ها تجاوز نمی کرد، ولی امروز چون فلسفه های اجتماعی پا به میدان گذاشته اند، بازار جنگ عقاید، یعنی جنگ مکتب ها و ایدئولوژی ها و ایسم ها داغ تر و گرم تر است.
این شناختن مساوی با یقین است، و الا شک که شناختن نیست. شناخت یعنی به نقطه ‏ای برسیم که فکر کنیم چنین است و شک نکنیم در این که‏ آنچه که فکر می‏کنیم چنین است، درست است. در درست بودن آن شک نکنیم، زیرا اگر شک کنیم دیگر برای ما شناخت نیست، "آیا" است. "آیا چنین است"، "نمی‏دانم"، "شاید هست"، "شاید نیست"، حرف "لا ادری" هاست. شناخت آن وقت شناخت است که شک در آن نباشد، اگر شک باشد "لا ادری" می‏ شود.

اجمال نظر افلاطون و ارسطو در باب شناخت
اگر کسی از ما بپرسد: افلاطون در باب‏ شناخت به چه ابزاری معتقد بود؟ می‏ گوییم او در این باب، مکتب انحصاری‏ دارد و می‏ گوید یگانه ابزار شناخت، عقل است و با عقل می‏ شود شناخت، و موضوع شناخت هم از نظر افلاطون کلی‏ است نه جزئی.
اصلا جزئی از نظر او حقیقت نیست، چیزی نیست تا موضوع‏ شناخت واقع شود. پس او به یک نوع شناخت عقلانی قائل است که آن‏ شناخت عقلانی را دیالکتیک نام گذاشت. به یک نوع دیالکتیک در شناخت‏ قائل بود که در دیالکتیک افلاطون، ابزار شناخت عقل است و موضوع شناخت‏ یعنی آنچه که حقیقت است کلیات است نه جزئیات. پس ما نظر افلاطون را اجمالا دانستیم.
یا اگر کسی بپرسد نظر ارسطو در این‏ باره چیست می ‏گوییم: ارسطو معتقد است که خیر، آن که قابل شناخت است هم کلیات است و هم جزئیات. جزئی حقیقت است و کلی هم به نوعی حقیقت است، هر دو حقیقت است و حس ابزار شناخت است. ارسطو برای عقل هم ارزش قائل است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- شناخت- صفحه 12-13

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/21227