حریم عفاف

آیه 59 - 60 سوره احزاب چنین است: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما* لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا؛ ای پیغمبر به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جلبابهای (روسریها) خویش را به خود نزدیک سازند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیمار دلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود می آورند، از کارهای خود دست بر ندارند ما تو را علیه ایشان خواهیم برانگیخت. در آن وقت فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.»
در این آیه دو مطلب را باید مورد دقت قرار داد: یکی اینکه جلباب چیست و نزدیک کردن آن یعنی چه؟ دیگر اینکه آنچه به عنوان علت و فایده این دستور ذکر شده که: "شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند" چه معنی دارد؟ اما مطلب اول: در اینکه جلباب چه نوع لباسی را می گویند، کلمات مفسرین و لغویین مختلف است و به دست آوردن معنای صحیح کلمه دشوار می باشد. و اما مطلب دوم یعنی بحث در علتی که برای این دستور ذکر شده است؛ مفسرین گفته اند: گروهی از منافقین، اوائل شب که هوا تازه تاریک می شد، در کوچه ها و معابر مزاحم کنیزان می شدند. البته برای کنیزان چنانکه قبلا گفتیم پوشانیدن سر واجب نبوده است. گاهی از اوقات این جوانان مزاحم و فاسد، متعرض زنان آزاد نیز می شدند و بعد مدعی می شدند که ما نفهمیدیم آزاد زن است و پنداشتیم کنیز است. لذا به زنان آزاد دستور داده شد که بدون جلباب یعنی در حقیقت بدون لباس کامل از خانه خارج نشوند تا کاملا از کنیزان تشخیص داده شوند و مورد مزاحمت و اذیت قرار نگیرند.
بیان مذکور خالی از ایراد نیست، زیرا چنین می فهماند که مزاحمت نسبت به کنیزان مانعی ندارد و منافقین آن را به عنوان عذری مقبول برای خود ذکر می کرده اند، در حالی که چنین نیست. اگرچه پوشانیدن موی سر بر کنیزان واجب نبوده است، شاید رمز آن هم این بوده که وضع کنیز معمولا جالب و تحریک آمیز نیست و مورد رغبت کسی واقع نمی شود و به علاوه کارشان خدمت بوده چنانکه قبلا اشاره کردیم، ولی در هر حال این مزاحمتها حتی در مورد کنیزان نیز گناه محسوب می شده است و منافقین نمی توانسته اند کنیز بودن را عذر خود قلمداد کنند.
احتمال دیگری که در معنای این جمله داده شده این است که وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم، جرأت نمی کنند متعرض آنها شوند.
بنا به احتمال اول معنی جمله: «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین» این است که بدین وسیله شناخته می شوند که آزادند نه کنیز، پس مورد آزار و تعقیب جوانان قرار نمی گیرند. ولی بنا به احتمال دوم معنی جمله این است که بدین وسیله شناخته می شوند که زنان نجیب و عفیف می باشند. و بیماردلان از اینکه به آنها طمع ببندند چشم می پوشند زیرا معلوم می شود اینجا حریم عفاف است، چشم طمع کور، و دست خیانت کوتاه است.
در این آیه حدود پوشش بیان نشده است. از این آیه نمی توان فهمید که آیا پوشیدن چهره لازم است یا نه؟ آیه ای که متعرض حدود پوشش است آیه 31 سوره نور است که قبلا درباره آن بحث شد.
مطلبی که از این آیه استفاده می شود و یک حقیقت جاودانی است این است که زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و وقار و سنگینی و پاکی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود، و در این وقت است که بیماردلان که دنبال شکار می گردند از آنها مأیوس می گردند و فکر بهره کشی از آنها در مخیله شان خطور نمی کند. می بینیم که جوانان ولگرد همیشه متعرض زنان جلف و سبک و لخت و عریان می گردند. وقتی که به آنها اعتراض می شود که چرا مزاحم می شوی؟ می گویند اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی آید. این دستور که در این آیه آمده است مانند دستوری است که در بیست و پنج آیه قبل از این آیه خطاب به زنان رسول خدا وارد شده است: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ یعنی در سخن گفتن رقت زنانه و شهوت آلود که موجب تحریک طمع بیماردلان می گردد به کار نبرید. (احزاب/ 32) در این دستور، وقار و عفاف در کیفیت سخن گفتن را بیان می کند و در آیه مورد بحث، دستور وقار در رفت و آمد را.
ما قبلا گفتیم که حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنی دار است و به زبان بی زبانی می گوید دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن. گاهی بر عکس با بی زبانی می گوید دست تعرض از این حریم کوتاه است. به هر حال آنچه از این آیه استفاده می شود این است نه کیفیت خاصی برای پوشش. از نظر کیفیت پوشش فقط آیه 31 سوره نور است که مطلب را بیان می فرماید و با توجه بدینکه این آیه بعد از آیه سوره نور نازل شده است می توان فهمید که منظور از «یدنین علیهن من جلابیبهن» این است که دستور قبلی سوره نور را کاملا رعایت نمایند تا از شر آزار مزاحمان راحت گردند.
در آیه قبل از این آیه می فرماید: «و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتانا و اثما مبینا؛ آنانکه بدون جهت مردان و زنان با ایمان را آزار می رسانند بهتان و گناه بزرگی مرتکب می گردند.» (احزاب/ 58) این آیه رسما به کسانی پرخاش می کند که مردان و زنان مسلمان را آزار می رسانند. بلافاصله به زنان دستور می دهد که در رفتار خود وقار و سنگینی را کاملا رعایت کنند تا از آزار افراد مزاحم مصونیت پیدا کنند. توجه بدین آیه، بهتر به فهم مقصود آیه مورد بحث کمک می کند.
مفسران غالبا هدف جمله «یدنین علیهن من جلابیبهن» را پوشانیدن چهره دانسته اند، یعنی این جمله را کنایه از پوشیدن چهره دانسته اند. مفسران قبول دارند که مفهوم اصلی "یدنین" پوشانیدن نیست اما چون غالبا پنداشته اند که این دستور برای باز شناخته شدن زنان آزاد از کنیزان بوده است، اینچنین تعبیر کرده اند. ولی ما قبلا گفتیم که این تفسیر صحیح نیست. به هیچ وجه قابل قبول نیست که قرآن کریم فقط زنان آزاد را مورد عنایت قرار دهد و از آزار کنیزان مسلمان چشم بپوشد.
آنچه عجیب به نظر می رسد این است که مفسرانی که در اینجا چنین گفته اند غالبا همانها هستند که در تفسیر سوره نور با کمال صراحت گفته اند که پوشانیدن چهره و دو دست لازم نیست و آن را امر حرجی دانسته اند، از قبیل زمخشری و فخر رازی. چطور شده است که این مفسران متوجه تناقض در سخن خود نشده اند و ادعای منسوخیت آیه نور را هم نکرده اند. حقیقت این است که این مفسران تناقضی میان مفهوم آیه نور و آیه احزاب قائل نبوده اند. آیه نور را یک دستور کلی و همیشگی می دانسته اند خواه مزاحمتی در کار باشد یا نباشد ولی آیه سوره احزاب را مخصوص موردی می دانسته اند که زن آزاد یا مطلق زن مورد مزاحمت افراد ولگرد قرار می گرفته است.

مجازات مزاحمت نوامیس
نکته ای از آیه مورد بحث استفاده می شود، و آن این است که افرادی که در کوچه ها و خیابانها مزاحم زنان می گردند، از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شدیدی می باشند. تنها مثلا آنها را به کلانتری جلب کردن و تراشیدن سر آنها کافی نیست. بسیار سخت تر باید مجازات شوند.
قرآن کریم می فرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا؛ اگر اینها دست از عمل زشت خود بر ندارند تو را فرمان می دهیم که به آنها حمله بری که دیگر جز اندکی در پناه تو نخواهند بود.» حداقل آنچه از این آیه مفهوم می شود تبعید آنها از جامعه پاک اسلامی است. جامعه، هر اندازه برای عفاف و پاکی احترام بیشتری قائل باشد برای خائنان مجازات شدیدتری قائل می شود، و عکس آن.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- مسئله حجاب- صفحه 158-157 و 164-161

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/24868