جنین شناسی در قرآن

نطفه نر، مبدأ پیدایش جنین می باشد. اجزای نطفه، به طور منظم، در همه جانداران، جنین را به وجود می آورند. هر جزئی از اجزای نطفه، عضوی از اعضای جنین می شود. جنین سازی نطفه، از روی تصادف نیست. زیرا، این قانون همگانی است و در همه سلسله های جانداران، به اجزا در آمده است. و تصادف با قانون تضاد دارند. نمی توان گفت: جنین سازی از تدبیر و عقل نطفه می باشد، زیرا خود نطفه فاقد عقل و فاقد تدبیر، می باشد.
آیا ممکن است که نطفه جنین کاری در وقت نطفه بودن، انجام دهد، ولی هنگامی که به حد کمال رسید و انسانی کامل شد و یا حیوانی تمام عیار گردید، عاجز از این کار باشد؟ هرگز. آیا دنیای علم با آن همه ترقی و تکامل، با آن همه آلات و ادوات، با آن همه دانشمندان و محققین، نمی تواند اجزای نطفه را بشناسد و بگوید: کدام زبان می شود، کدام دهان می شود، کدام سر، می شود، کدام پا؟ موجودی که نطفه را در جنس نر، پرورش داد، همه اینها را پیش از اینها می داند. ولی انسان سرکش و خودخواه، نمی خواهد بفهمد چیزی را که با اندک تأملی می تواند بفهمد.
قرآن کریم می فرماید: «فلینظر الانسان مم خلق؛ پس باید انسان توجه کند به چگونگی خلقت خود.»  (طارق/ 5) از ابتدای آفرینش یعنی مرحله خلقت انسان از خاک تا آخرین مرحله یعنی مرحله ولوج روح که انسان را از بقیه موجودات متمایز می کند و او را تبدیل به خلقتی دیگر می نماید. در این مرحله خالق هستی بخش ادعای احسن الخالقین بودن خود را به اثبات می رساند و روح الهی خود را در او می دمد تا او را آماده به دوش کشیدن رسالتی عظیم نماید.
ابتدایی ترین مرحله خلقت که بارها در آیات متعدد بیان شده، مرحله خلقت انسان از خاک است، به عنوان نمونه: «الذی احسن کل شی ء خلقه و بدأ خلق الانسان من طین؛ اوست که همه چیز را به نیکوترین وجه خلق نمود و شروع کرد خلقت انسان را از گل.» (سجده/ 7)
این آیه و امثال آن اشاره به خلقت اولیه انسان دارد اما مطمئنا اسرار دیگری هم در آن نهفته است زیرا امام صادق (ع) راجع به آفرینش انسان از خاک می فرماید: تمام چیزهایی که در خاک است در بدن آدمی وجود دارد اما نه به یک اندازه بعضی از آنها در بدن انسان خیلی زیاد است و بعضی از آنها خیلی کم. در بین چیزهایی که در بدن خیلی زیاد است مساوات وجود ندارد و بعضی از آنها از بعضی دیگر کمتر است. ایشان فرمودند: چهار چیز است که در بدن انسان زیاد می باشد. هشت چیز است که در بدن انسان کم است و هشت چیز دیگر در بدن خیلی کم است.
به طوری که امروز این نظریه به اثبات رسیده است، آن هشت چیزی که در بدن خیلی کم است این عناصر می باشند: مولیبدن، سلسیوم، فلئور، کوبالت، منگنز، ید، مس، روی. آن هشت چیز که بالنسبه زیادتر است عبارتند از: منیزیم، سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر، کلر، گوگرد، آهن. و آن چهار عنصر که خیلی زیاد است عبارتند از: اکسیژن، کربن، هیدروژن، ازت.
پی بردن به این عناصر کار یک روز یا دو روز نبوده و این کار از آغاز قرن هیجدهم میلادی با کالبد شکافی شروع شد و دو ملت فرانسه و اتریش در این کار پیشقدم شدند. در کشورهای اروپایی کلیساهای ارتودوکسی و کاتولیکی و پروتستانی مخالفت می کردند. اما این کشورها این کار را می کردند بدون اینکه تظاهر به مخالفت با دستور کلیسا بکنند.
کالبد شکافی تا زمان ما را دانشمند و پزشک نیمه دوم قرن هجدهم میلادی ادامه داشت هر چند به موفقیت زیادی دست نیافتند اما ما را با کمک چند تن از دانشمندان فرانسوی دیگر از جمله لاووازیه (معروف به پدر علم شیمی که در سال 1894 میلادی که سرش با گیوتین قطع شد) نسوج بدن را تجزیه می کردند تا بدانند بدن آدمی از چه عناصری تشکیل یافته است پس از ما را شاگردانش کار او را ادامه دادند و این کار در تمام قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم ادامه داشت و در سایر ممالک متداول گردید و امروز در هر جا که کالبد شکافی هست راجع به عناصری که در بدن وجود دارد تحقیق می شود و گاهی نتیجه تحقیق دو مرکز در ارقام جزئی با یکدیگر اختلاف پیدا می کنند اما ارقام بزرگ اختلافی ندارد و تناسبی که امام جعفر صادق (ع) فرمود در تمام کشورها در مورد تمام افراد سالم محفوظ است.
مرحله دوم: «ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین؛ آنگاه نژاد نوع بشر را از آبی بی مقدار مقرر گردانید». سلاله در زبان عرب به هر چیزی که به آرامی از چیز دیگر جدا شده و بیرون کشیده شود، گفته می شود، بنابراین می توان موجود زنده در منی مرد و زن که همان اسپرم و تخمک است را سلاله نامید، زیرا از میان صدها میلیون اسپرم که به طور معمول در منی مرد وجود دارد تنها یک اسپرم جدا شده و تخمک را بارور می کند همچنان که تخمک از تخمدان جدا شده و با اسپرم در لوله رحم تلاقی می کند. «ماء مهین؛ سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید.» (سجده/ 8)
ماء مهین: همان منی است که ظاهرا آبی بی مقدار می نماید و در شریعت از آن به عنوان عین نجاست یاد می شود ولی خالق مهربان راز بقای انسان را در این آب بی مقدار نهاده است. این آب حاوی اسپرم ها و ویتامین ث و قند فروکتوز که مسئول تغذیه اسپرم هاست می باشد. یکی از خصوصیات نطفه جهنده بودن آن است: «خلق من ماء دافق؛ خلق شد از آبی جهنده» (طارق/ 6)
منی که حاوی اسپرم هاست هنگام انزال حالتی جهنده دارد یک دلیل آن اینست که دهانه واژن حالت اسیدی دارد و محیط مناسبی برای حضور اسپرم ها نیست در حالی که دهانه رحم حالت قلیایی است و محیط مناسبی برای ماندن اسپرم هاست.
لذا می بایست اسپرم ها هر چه سریعتر از محیط اسیدی بگذرد و به محیط قلیایی برسد و خصوصیت جهندگی در مورد تخمک هم صدق می کند به این شکل که سطح تخمدان به طور موضعی شروع به برجستگی کرده و در قله آن یک نقطه بدون رگ به نام استیگما ظاهر می شود و در نتیجه ضعیف شدن و تحلیل رفتن موضعی سطح تخمدان، افزایش فشار داخل فولیکولی و انقباض ماهیچه ای در دیواره تخمدان، تخمک بیرون می افتد.

خصوصیات تخمک:
تعداد اووسیت های ابتدایی در زمان تولد تخمین از هفتصد هزار تا دو میلیون می باشد که بیشتر آنها طی سال های کودکی تحلیل می روند، در شروع بلوغ فقط چهار صد هزار باقی می ماند و کمتر از پانصد عدد در طی زندگی باروری زن تخمک گذاری می گردد.

ساختمان تخمک:
تخمک متشکل از سلول های تاجی ـ شعاعی، پرده شفاف غشای پلاسمایی، سیتو پلاسم و هسته می باشد. تخمک رسیده سلولی درشت به قطر تقریبی یک دهم میلی متر، به طوری که با چشم غیر مسلح می توان آن را دید.
تخمک خود قادر به حرکت نیست و حرکات جدار لوله رحم و مژک های این جدار سبب جا به جا شدن آن می شود و با سرعتی حدود یک میلی متر در ساعت حرکت می کند. تخمک پس از رهایی از تخمدان باید وارد لوله رحم بشود. دهانه لوله رحم که در حوالی تخمدان قرار دارد، باز است و حالت یک شیپور را دارد با لبه های چین خورده و مژک هایی که به طرف داخل زنش دارد. این حرکات به خصوص هنگام تخمک گذاری شدید تر می شود. تخمک در اثر این حرکات به درون لوله رحم کشیده می شود. در چند ساعتی که تخمک در ابتدای لوله رحم است از نظر فیزیولوژی بهترین شرایط را برای لقاح دارا است و موقعی که تخمک به انتهای لوله به داخل رحم برسد شرایط خود را برای لقاح از دست می دهد (اووسیت و اسپرماتوزوئید در دستگاه باروری جنس مونث تخمینا 24 ساعت زنده می ماند)

ساختمان اسپرم:
اجزای اسپرم متشکل از اکروزوم، پلاسما، نوکلئوزدرسر، اسپرم و گردن و دم. اینک نوبت اسپرم هاست که وارد میدان شوند. در این میدان حدود 200 تا 300 میلیون اسپرم با سرعتی حدود 3 میلی متر در دقیقه برای تصرف تخمک به سوی آن حرکت می کند که از آن تعداد فقط 300 تا 500 عدد آن به ناحیه باروری می رسند اولین اسپرمی که موفق شود پوسته تخمک را بشکافد وارد آن می شود.
بدین ترتیب که پوشش گلیکوپروتئین پلاسمایی تومابی (منوی) از غشای پلاسمایی که روی منطقه اکروزومی اسپرماتوزوئید را پوشانده با گلیکو پروتئین های منطقه شفاف روی تخمک ترکیب چسبنده ای تشکیل می دهند که موجب می شود اسپرم در پیرامون تخمک باقی بماند.
پس از اتصال، واکنش آکروزومی جهت آزادسازی آنزیم های مورد نیاز صورت می گیرد. آنزیم ها عبارتند از: آکروزین و مولد شبه تریپسین که برای نفوذ به منطقه شفاف لازم است. از طرفی دم اسپرم که در تمام این مدت در حال حرکت است، اسپرم را مرتبا به جلو می راند.
پس از اینکه اسپرم از موانع اطراف تخمک گذشت و غشاهای پلاسمایی اسپرم و تخمک به یکدیگر رسیدند، دو غشاء با هم ترکیب می شوند و تدریجا سر اسپرم به طور کامل وارد سیتوپلاسم تخمک میشود. در این موقع جدار مخصوصی به نام جدار لقاحی دور تخمک به وجود می آید تا از ورود اسپرم های دیگر جلوگیری شود پس از ورود اسپرم به سیتوپلاسم تخمک، هسته اسپرم با هسته تخمک ادغام شده و سلول تخم را بوجود می آورد.
اینجا است که قرآن کریم می فرماید: «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج؛ همانا ما خلق کردیم انسان را از نطفه ای مختلط (انسان/ 2) و صراحتا اعلام می دارد که: «انا خلقناکم من ذکر و انثی؛ همانا ما خلق کردیم شما را از مرد و زن.» (حجرات/ 13) و در بیش از 14 قرن پیش نقش زن و مرد را در ایجاد نسل یکسان می داند بر خلاف نظر دانشمندان قرن هجده که نقش زن و مرد را یکسان نمی دانستند (هر چند که نقش زن در مراحل بعدی بسیار بیشتر است.)
سلول تخم در واقع اولین مرحله از آفرینش انسان و شروع مرحله پیش رویانی (مرحله پیش رویان که از ساعت صفر رشد تا پایان هفته دوم را می گویند، مرحله رویانی که از آغاز هفته سوم تا پایان هفته هشتم را می گویند، مرحله جنینی که از آغاز هفته نهم تا موقع تولد را می گویند) است.
با توجه به مطالب فوق اولین مرحله از نظر قرآن کریم مرحله ایجاد نطفه است این مراحل در سوره مؤمنون آیات 12 تا 14 به روشنی بیان شده است: «ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین؛ سپس قرار دادیم آن را نطفه ای در جایگاهی محکم.» سلول تخم یا همان نطفه ابتدا به دو سلول تقسیم می شود سپس به چهار، هشت، شانزده و روز سوم تا 32 سول تقسیم میشود تا اینکه به شکل کره توپری که شبیه یک قطعه توت است درمی آید.
در همین حال به آرامی مسیر لوله رحم را طی کرده، وارد رحم شده و مرحله حساسی است زیرا برخی مواقع لانه گزینی در محله ای غیر عادی صورت می گیرد که در اکثر بارداری ها نابه جا در حدود ماه دوم منجر به مرگ رویان شده و سبب خونریزی های شدید همراه با درد شکمی مادر می شود.
سلول تخم پس از تقسیمات متوالی تبدیل به کره توپری میشود که به آن مرولا گفته میشود. در این مرحله پوسته اطراف سلول تخم حل می شود و پیش رویان در مایع مغذی که توسط غده های موجود در دیواره رحم ترشح می شود، شناور می شود.
در این مدت که سه چهار روز طول میکشد، عده ای از سلول ها به اطراف مهاجرت کرده و شکل کره تقریبا تو خالی را پیدا می کند سه چهارم از سلول ها در درون کره، توده سلولی داخلی را بوجود می آورد در واقع این توده به وجود آورنده جنین است و یک چهارم دیگر که به اطراف مهاجرت کرده اند. این مرحله را بلاستوسیت و سلول های اطراف آن را ترفوبلاست می گویند.
از روز ششم پیش رویان شروع به چسبیدن به دیواره رحم مادر می کند، به این ترتیب که سلول های تروفوبلاست آنزیم هایی به نام پروتئولیتیک ترشح می کند که مسیر خود را هضم می کند و جای خود را در دیواره رحم باز میکند مخاط دیواره رحم هم فعالیت پروتئولیتیک خود را افزایش می دهد.
بنابراین می توان گفت که لانه گزینی نتیجه همکاری متقابل تروفوبلاست و دیواره رحم است و در واقع اولین محلی است که مادر با فرزند خود ارتباط برقرار می کند. بدین ترتیب آنزیم های ترشح شده در طی هفته دوم قسمتی از مویرگ های مادری را پاره کرده و مقداری خون در تماس مستقیم با سلول ها قرار می گیرد و امکان تغذیه فراهم می شود.
این عملیات در روز نهم پایان می پذیرد و محل نفوذ بلاستوسیت با لخته فیبرین بسته می شود و با رشد سلول های پوششی روی آن پوشیده می شود. اینجا است که نطفه در قرار مکین مستقر شده و قول خداوند کریم محقق گشته است. در این رابطه امام باقر (ع) می فرمایند: نطفه 9 روز طول می کشد تا در قرار مکین استقرار یابد.
مرحله سوم: از این مرحله تا مرحله آخر که مرحله ولوج روح است، کمک می گیریم از آیه 14 سوره مؤمنون: «ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین؛ پس خلق کردیم علقه را از نطفه و علقه را به مضغه و مضغه را به استخوان تبدیل کردیم و سپس روی آن را با گوشت پوشاندیم و بعد از آن ایجاد کردیم خلقتی دیگر. پس آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده. با توجه به این آیه علقه در سومین مرحله قرار می گیرد. علقه به دو معناست: 1ـ خون لخته شده 2ـ زالو

بررسی علمی این مرحله
در مرحله جایگزینی گفتیم که بلاستوسیت (پیش رویان) با تخریب قسمتی از مویرگ های مادری در تماس مستقیم با رگ های خونی مادر قرار می گیرد. این مویرگ ها متسع و پرخون بوده و به عنوان سینوزوئیدها شناخته می شود و حوضچه هایی به نام حوضچه های سن سی سیال وجود دارد که به سینوزوئیدها پیوسته و خون مادری به داخل حوضچه ها می ریزد. همانگونه که تروفوبلاست به تخریب بیشتر و بیشتر سینوزوئیدها ادامه می دهد. خون مادری در میان دستگاه تروفوبلاستی شروع به جریان می کند.
با جریان خون در سلول های پیش رویان شکل ظاهری آن شبیه به لخته خون می شود، از طرفی این شکل ظاهری شباهت زیادی به زالو دارد. پروفسور کیت مور استاد جنین شناس کانادایی این مرحله را در زیر میکروسکوپ هایی قوی مشاهده کرد و دریافت که علقه نه تنها از نظر ظاهر شبیه به زالوست بلکه از نظر عملکرد هم به آن شباهت دارد و همانگونه که زالو با تخریب سلول های پوششی با رگ های میزبان ارتباط برقرار می کند و از آن تغذیه می نماید، علقه هم دقیقا همان عمل را انجام می دهد.


منابع :

  1. پژوهش مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ فرانسه- ترجمه ذبیح الله منصوری- امام جعفر صادق (علیه السلام) مغز متفکر جهان شیعه

  2. محمد باقر مجلسی- بحار الانوار جلد57- صفحه 364

  3. سیدرضا صدر- نشانه هایی از او جلد 1- صفحه 244-245

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/28576