ویژگی هاى جن از نظر قرآن

یکى از موجودات غیر محسوس این عالم جن است که در آیات قرآن به وجود برخى از ویژگی هاى آن اشاره شده است. از موجودات غیر محسوس دیگر عالم، بجز فرشتگان، که قرآن نام مى برد و براى ما در شرایط عادى، قابل درک حسى نیست، یکى نیز جن است، جن که در اصل معنا، گویا مفهوم «پوشیدگى» دارد، به همین مناسبت که از چشم انسان پوشیده است، گاهى جان هم نامیده مى شود. در قرآن هر دو بکار رفته و شواهدى وجود دارد که مقصود از هر دو کلمه در قرآن، یکى است. از جمله ى این شواهد آنکه گاهى در مقابل انسان، جن و گاهى جان بکار مى رود: «یا معشر الجن و الانس»؛ «اى گروه جن و انسان...» (الرحمن/33) و «فیؤمئذ لایسئل عن ذنبه انس و لا جان»؛ «پس آن روز، گناه انسان و جن پرسیده نشود...» (الرحمن/39) به علاوه در قرآن داریم که جان از آتش آفریده شده است و شیطان نیز ـ که از جن است ـ اعتراف مى کند که از آتش آفریده شده است و این نیز تأییدى دیگر است. به هر حال، درباره ى این موجود، در قرآن بحث هایى شده است از جمله اینکه ماده خلقت اینان «نار» است، اما آیا منظور همین آتشى است که در اثر ترکیب اجسام قابل احتراق با اکسیژن به وجود مى آید یا چیزى شبیه به آن، همان طور که در مورد «ماء» گفتیم که اصل خلقت موجودات زنده از آنست، یا همین ترکیب اکسیژن و هیدروژن مراد است و یا چیزى شبیه آن، چنان که درباره ى نطفه هم در قرآن، ماء اطلاق مى شود. خداوند می فرماید: «و الجان خلقناه من قبل من نار السموم»؛ «جان را از پیش از آتش زهر آگین، آفریدیم.» (حجر/27) این آیه دلالت دارد بر اینکه «جان» از آتش آفریده شده و نیز خلق آن پیش از انسان بوده است و «و خلق الجان من مارج من نار»؛ «و جن را از آمیخته ى از آتش آفرید.» (الرحمن/ 15)
به جز نکته هاى آیات مذکور در فوق، از آیه اى در سوره ى انعام نکته ى سومى نیز در مى یابیم و آن اینکه تعدادى از جن می توانند انسان هایى را تابع خویش بکنند. خداوند می فرماید: «یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس»؛ «اى گروه جن، غلبه کرده اید بر آدمیان» (انعام/ 128) استدلال به این آیه براى کثرت تعداد جنیان نسبت به انسان، تمام نیست بلکه این آیه ظاهرا به همان معناست که در متن گفتیم؛ یعنى بسیارى از انسان ها را تابع خود کردید. به قول زمخشرى معنى این آیه، از باب «قد استکثر الامیر من الجنود» است یعنى امیر، بسیارى از سپاه را زیر فرمان خود آورد. نکته ى مهم دیگرى که از آیات در مى یابیم، اینست که جن نیز مانند انسان، «مکلف» است، موجودى است مختار و انتخاب گر و بر سر دو راهى قرار مى گیرد و باید یکى را انتخاب کند. اگر حق را پذیرفت به پاداش نیک مى رسد و اگر باطل را، به عذاب: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»؛ «ما جن و انس را نیافریدیم مگر براى آنکه (خدا را) عبادت کنند.» (ذاریات/56) دلالت دارد بر اینکه جن و انس در تکلیف به عبادت، شریک هستند.
و از این آیه سوره ى انعام نیز بر مى آید که بر جن نیز پیامبرانى مبعوث بوده و پیام الهى را به آنان رسانده اند: «یا معشر الجن و الانس، الم یائکم رسل منکم یقصون علیکم ایاتى؟»؛ «اى گروه جن و آدم، آیا پیامبرانى از میان شما بر نخاسته اند که آیات مرا بر شما حکایت نمایند؟» (انعام/130) قرآن، از قول خود جن، نقل مى فرماید که آنان دو دسته اند و خوب و بد دارند: «و انا منا الصالحون و منا دون ذلک کنا طرائق قددا»؛ «و اینکه از ما (گروهى) شایستگانند و گروهى جز آن، ما دسته هاى گوناگونیم» (جن/11) و «و انا منا المسلمون و منا القاسطون، فمن اسلم فاؤلئک تحروا رشدا* و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا»؛ «و اینکه برخى از ما مسلمان و برخى «قاسط» هستند، پس آنان که مسلمانند، رستگارى را پى جستند و اما «قاسط» ها هیزم دوزخند.» (جن/15ـ 14). از این دو آیه، نیز معلوم مى گردد که اینان هم مکلفند و هم اگر کسانى از ایشان کافر شوند به همان عذاب دوزخى که انسان ها دچار مى شوند، دچار مى گردند و حتى تعبیر هیزم دوزخ که براى آنان در این آیات بکار رفته در جاى دیگر، براى انسان نیز، بکار برده شده است: «وقودها الناس و الحجارة»؛ «سوخت آن (دوزخ) آدمى و سنگ است.» (بقره/24، تحریم/6) چند آیه صریح نیز داریم که برخى از جن، به دوزخ مى روند، از جمله این آیه: «قال ادخلوا فى امم قد خلت من قبلکم من الجن و الانس فى النار»؛ «گفت (به مجرمان): شما نیز در زمره ى کسانى که پیش از شما وارد آتش شدند از جن و انس، به دوزخ بروید!» (اعراف/38)

بنابراین کلمه "جن" به معناى نوعى از مخلوقات خداست که از حواس ما مستورند و قرآن کریم وجود چنین موجوداتى را تصدیق کرده، و در آن باره مطالبى بیان کرده:
اول اینکه: این نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده اند. دوم اینکه: این نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده اند، همچنان که نوع بشر از جنس خاک خلق شده اند و در این باب فرموده: «و الجان خلقناهم من قبل من نار السموم»؛ «جان را ما قبلا از آتشى سموم آفریده بودیم.» (حجر/27) سوم اینکه: این نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قیامت دارند و در این باب فرموده: «اولئک الذین حق علیهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس»؛ «اینان کسانیند که همان عذاب هایى که امت هاى گذشته جنى و انسى را منقرض کرده بود، برایشان حتمى شده» (احقاف/18) و چهارم اینکه: این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تکاثر دارند و در این باره فرموده: «و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن»؛ «و اینکه مردانى از انس بودند که به مردانى از جن پناه مى بردند.» (جن/6) پنجم اینکه: این نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است و علاوه بر این، کارهایى سریع و اعمالى شاقه را مى توانند انجام دهند، که از نوع بشر ساخته نیست، همچنان که در آیات مربوطه به قصص سلیمان (ع) و اینکه جن مسخر آن جناب بودند و نیز در قصه شهر سبأ آمده است. ششم اینکه: جن هم مانند انس مؤمن و کافر دارند، بعضى صالح و بعضى دیگر فاسقند و در این باره آیات زیر را مى خوانیم: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»؛ «من جن و انس را خلق نکردم مگر براى اینکه مرا عبادت کنند.» (ذاریات/56) «انا سمعنا قرءانا عجبا* یهدى الى الرشد فامنا به»؛ «بگو: به من وحى شده است که جمعى از جن به سخنانم گوش فرا داده اند، سپس گفته اند: «ما قرآن عجیبى شنیده ایم ...» (جن/1 و 2) «و انا منا المسلمون و منا القاسطون»؛ «و اینکه گروهى از ما مسلمان و گروهى ظالمند، هر کس اسلام را اختیار کند راه راست را برگزیده است (جن/14) «و انا منا الصالحون»؛ «و اینکه در میان ما، افرادى صالح و افرادى غیر صالحند و ما گروه هاى متفاوتى هستیم.» (جن/11) و «قالوا یا قومنا انا سمعنا کتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بین یدیه»؛ «گفتند: «اى قوم ما! ما کتابى را شنیدیم که بعد از موسى نازل شده، هماهنگ با نشانه هاى کتاب هاى پیش از آن، که به سوى حق و راه راست هدایت مى کند. (احقاف/ 30)


منابع :

  1. محمدتقی مصباح یزدى- معارف قرآن جلد 1و 3- صفحه 295

  2. سید محمد حسین طباطبایی- تفسیرالمیزان جلد 20- صفحه 60

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/29119