در پوشش هدایت و پناه خداوند

فارسی 2509 نمایش |

خداوند در سوره ی ضحی به چند موضوع از رویدادهای دوران کودکی حضرت رسول (ص) اشاره می کند: «أ لم یجدک یتیما فاوى* و وجدک ضالا فهدى؛ آیا تو را یتیم نیافت پس جاى و پناه داد؟ و آیا تو را یگانه زمان و تنها نیافت، پس جهانى را به دورت جمع نمود؟ و تو را ناآگاه (از معارف دینى) یافت پس (به وسیله وحى) هدایت نمود.» (ضحی/ 6- 7)
ضلالت به معنای گمراهی و «هدایت» به معنای «راهنمایی» اکنون باید دید این کدام ضلالت است که منافی با عصمت نمی باشد؟ مفسران در این مورد، نظریه های گوناگونی نقل کرده اند که غالبا با ظاهر آیه تطبیق نمی کند، ولی با توجه به این که محور بحث، رویدادهای دوران کودکی و آغاز زندگی رسول گرامی (ص) است.
باید گفت ضلالت در آیه، به معنی «حالت نفسانی» و «صفت وجودی» در روح و روان نیست زیرا چنین حالتی در دوران بزرگی و پس از بلوغ پیدا می شود، یعنی آنگاه که انسان می تواند از هدایتهای الهی درونی (عقل) و بیرونی (پیامبران) بهره بگیرد، در این موقع است که تیرگی و تاریکی خاصی فراگیر قلب و دل می گردد و انسان به صورت یک موجود ضال و گمراه در می آید.
از آنجا که محور بحث در این آیات، تشریح وضع دوران کودکی و آغاز حیات پیامبر است، طبعا نمی توان آن را به صورت یاد شده تفسیر کرد، بلکه باید گفت مقصود، بیان واقعیتی است که پیامبر و همه ی انسانها ی جهان را فرا می گیرد و آن اینکه: هر انسانی در حد ذات، فاقد هدایت است و اگر هدایت و راهنمایی خدا شامل حال انسان نگردد، تمام افراد بشر در گمراهی باقی می مانند و به بیانی دیگر: هر انسانی به حکم اینکه «ممکن» است، در حد ذات فاقد هر نوع کمال می باشد و هر چه دارد، و یا بعدا به دست می آورد همگی در پرتو عنایات او است و زبان حال هر موجودی این است که: «اللهم ما بنا من نعمة فمنک؛ پروردگارا، هر نعمتی (اعم از روحی و جسمی) از ناحیه ی تو است.»
پیامبر گرامی (ص) به حکم اینکه «انسان و موجودی ممکن» است، هر نوع کمالی را (از آن جمله کمال هدایت و نعمت راهنمایی را) از خدا دارد و او در حد ذات خود، با قطع نظر از هدایت الهی که پیوسته شامل حال او بوده است ضال (یعنی فاقد هدایت) بود و در پرتو الطاف الهی از نخستین دوران حیات، هدایتهای الهی، فطری و تشریعی نصیب حال او گردید.
روی این بیان، مفاد آیه ی دیگری که مخالفان عصمت آن را مستمسکی انگاشته اند روشن می گردد، آنجا که می فرماید: «ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان؛ تو نمی دانستی که کتاب و ایمان چیست.» (شوری/ 52)

منـابـع

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 82

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد