پرتوی از ولایت در تامین سعادت جامعه

فارسی 2842 نمایش |

امام صادق (ع) در ترسیم جامعه ای که ولایت در اداره ی آن متجلی است، می فرماید: «جامعه ای که از شش اصل برخوردار باشد، نظام زندگی آنها، نظام زنده ی اسلامی است و مردم آن از زندگی سعادتمند برخـوردارند.» سه اصل از این اصول، به مزایای طبیعی بر می گردد و از منافع مادی به شمار می رود، که در این باره فرمود: «لاتطیب السکنی إلا بثلاث: بالهواء الطیب والماء الغزیر العذب والأرض الخوارة؛ زندگی در سرزمینی گواراست که دارای هوای سالم و آب فراوان و زمین آماده ی کشت باشد.» مردم چنین جامعه ای که هم دارای شرایط زیست محیطی و بهداشتی مساعد است و هم دارای زمینه های اقتصادی مناسب، خودکفا خواهند بود.
سه اصل دیگر آن به مسائل معنوی بر می گردد، که در این باره فرمود: «ثلاثة لا یستغنی أهل کل بلدة منهن: فقیه عالم ورع، طبیب بصیر ثقة، امیر خیر مطاع؛ هیچ جامعه ای از این سه اصل بی نیاز نیست و اگر جامعه ای این سه اصل را از دست داد، زندگی آنها، زندگی و حیات انسانی نخواهد بود، اگرچه از هوای سالم و آبهای فراوان و از سرزمین حاصل خیز برخوردار باشند.»
یکی از آن سه اصل، فقاهت و دانایی و پارسایی است: "فقیه عالم ورع". فقیه جامعه باید هم فقه اکبر را که اصول دین، معارف الهی و علوم عقلی است، خوب بداند و هم به فقه اصغر که فروع و احکام دین و حدود الهی است، آشنایی کامل داشته و گذشته از مقام فقاهت به مسائل مورد نیاز اجتماع، آگاه باشد و نیز از نظر اخلاقی و تهذیب روح، پارسا و وارسته باشد. در عقل نظری، فقیه و عالم و در عقل عملی وارسته و پارسا باشد.
یعنی نه علم زده باشد و نه علم را زمینه رسیدن به مال قرار دهد تا "مستأکل به علم" گردد. نه فریب دهد، که "دست زهد فروشان خطاست بوسیدن" و نه فریب خورد، که انسان ساده ی فریب خور، شایستگی تصدی اداره امور مسلمانان را ندارد.
اصل دیگر، تخصص در علم طب، در کنار وثاقت و طمأنینه است: "طبیب بصیر ثقة"، یعنی از رأی عالمانه ی او جامعه آرامش خاطر داشته باشد؛ زیرا او، هم در علم و هم در اخلاق و تعهد، شایسته ی اطمینان است. طبیب اگر مرض را تشخیص نداد و دستور آمرانه نسبت به استعمال دارو و درمان صادر کرد، یا خودش مباشر علاج آن بیمار شد و بیمار بهبود نیافت همه ی خسارتها را شرعا ضامن است. همان طور که اگر طبیب مرض را تشخیص نداد، باید بگوید: "نمی دانم" و یا اگر در حد گمان بیماری را تشخیص داد دستور آمرانه نسبت به استفاده از دارو و درمان ندهد و نیز شخصا به معالجه مباشرت نکند بلکه به صورت پیشنهاد راهنمایی کند.
اصل سوم از اصول سه گانه ی مزبور، فرمانروای خیرخواه نافذ الکلمة است: "أمیر خیر مطاع". حاصل آن که اگر جامعه ای در کنار آن سه اصل طبیعی و مادی، فرمانروای خیرخواه که مردم و نیروهای مسلح از او اطاعت کنند و نیز طبیبی صادق و امین و فقیهی آگاه و پارسا داشت، آن جامعه، متمدن راستین خواهد بود.

منـابـع

عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 9 صفحه 191

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد