آسیب های جهان معاصر و راهبرد نجات بشریت

فارسی 3237 نمایش |

نگاهی به رخدادهای سیاسی کنونی، نشانگر معضلات و کاستی هایی است که بشر معاصر از آن در رنج است. تأمل در بحران های سیاسی- اجتماعی نظام جهانی حکایتگر آن است که بشر به رغم پیشرفت های مادی و ادعای روشنفکری و تمدن همچنان گرفتار جاهلیتی به مراتب خطرناک تر از جاهلیت پیش از اسلام است. و اگر جاهلیت پیش از اسلام به مدد پیام بعثت رخت بربست، بشر دنیای معاصر همچنان نیازمند آموزه های بعثت است. پیام دین نسخه درمان دردهای مزمنی است که بشر را در رنج و سختی انداخته است و تشخیصی درست از درد و محنت های بشری است. بر همین اساس است که همواره دربردارنده الگوهای نجات و رهایی بخشی است. شاخصه های وضعیت کنونی ما که نشانگر بحران فکری- سیاسی است را می توان در محورهای زیر برشمرد.

آسیب شناسی

ماهیت نظام سلطه

امروز نظام سلطه در دنیا ثروت را می مکند، امکانات را می مکند، اختیارات سیاسى و اقتصادى و اجتماعى را در کشورها می مکند و در اختیار می گیرند و در مقابل، گاهى هیچ چیز نمی دهند، گاهى چیز مضرى می دهند، گاهى هم یک چیزکى به آن کشور نقطه مقابل می دهند. الان بافت سیاسى دنیا این است: سلطه گر و سلطه پذیر.

الف) مادی گرایی
امروز مکاتب کنونى دنیا (آن چیزى که امروز سخنگویان سیاست بین المللى در کشورهاى قدرتمند، آن را مطرح می کنند) نمی تواند بشر را به سعادت برساند. علاوه بر اینکه آن شعارهایی هم که به وسیله مسئولان و مدیران قدرتهاى بین المللى مطرح می شود، شعارهاى واقعى نیست. امروز بشر دچار دو درد بزرگ است: یکى اینکه راهى که به بشر نشان داده مى شود (راه مادیت) راه غلطى است. دوم اینکه آن کسانى که گردانندگان امور بشریتند، مردمان صالحى نیستند. شما نگاه کنید به اوضاع دنیا، ظلمى را که به ملتها می شود، ظلمى که به امت اسلامى می شود، ظلمى که در فلسطین می شود، در عراق می شود، در افغانستان می شود، ظلمى که به احکام اسلامى می شود، اینها را ملاحظه کنید.
آن کسانى که منشأ ترور و منشأ فساد و منشأ جنگ و خونریزى هستند، اسلام را متهم می کنند به تروریسم! اسلام را متهم می کنند به ارتجاع؛ آن کسانى که حکومت مطلقه خود را بر کل بشریت می خواهند تحمیل بکنند! امروز ایالات متحده امریکا، این قدرت طاغوتى شیطانى مستکبر، در صدد بلعیدن همه دنیاست. در صدد توسعه قدرت خود به تمام زوایاى زندگى انسانهاست. آن وقت اینها، ادعاى دمکراسى می کنند؛ ادعاى حقوق بشر می کنند! فاسدترین انسانها، پرچم اصلاح بشریت را در دست گرفته اند. این گرفتارى بزرگى است براى بشر.

ب ) علم سکولار
علمى که از دین جدا شد و خودش را متعهد به دین ندانست، نتیجه اش همین می شود که امروز در دنیا رایج است؛ علم وسیله زورگویى است، وسیله استثمار است، وسیله تخریب حرث و نسل است و محصول علم، بمب اتم است از یک طرف؛ از طرف دیگر، محصول علم، این مواد مخدر کذایى است؛ محصول علم، روى کار آمدن سیاستمداران دور از همه احساسات انسانى است در خیلى از کشورهاى دنیا. علم را باید با دین همراه دانست. علم را براى خدا و در راه خدا باید تحصیل کرد و به کار گرفت. این، جزو تعالیم اولیه ما باید باشد؛ در همه جا.

ج) خلأ عدالت
استقرار عدالت، دستور همه انبیای الهى است، که فرمود ارسال رسل و فرستادن کتابها و این همه تلاشى که انبیاء و پیروان انبیاء انجام دادند، براى این است که: «لیقوم الناس بالقسط؛ تا مردم به انصاف برخيزند.» (حدید/ 25) زندگى مردم، زندگى همراه با قسط باشد... انقلاب اسلامى براى قدرت طلبى یک گروه یا یک حزب یا یک جمعیت به وجود نیامد. انقلاب اسلامى را مردم مسلمان ایران به راه انداختند؛ هدف از این انقلاب هم تشکیل جامعه اسلامى است و معیارها و شاخصهاى عمده جامعه اسلامى هم اینهاست: جامعه برخوردار از علم، برخوردار از اخلاق و برخوردار از عدالت. همه باید براى این تلاش کنند.

شاخص نظام سلطه

الف) طراحی دیپلماسی بر پایه منافع قدرتها
ما رفتار نظام سلطه را به هیچ وجه قبول نمی کنیم، البته داعیه سلطه گری نداریم؛ اما در هیچ موضوعی، زیر بار سلطه نمی رویم و شاخص دیپلماسی خود را مقابله با رفتار جهانی نظام سلطه و خروج از قاعده «سلطه گر- سلطه پذیر» می دانیم.

ب) دیکتاتوری جهانی
شیطان بزرگ، امریکا، در صدد ایجاد دیکتاتوری جهانی است و با پایمال کردن حقوق طبیعی ملتها در واقع بر جامعه بشری طغیان کرده و یاغی شده است، اما ملت نجیب ایران را یاغی می خواند. البته اگر مقابله با ستمگران و زورگویان جهانی و حمایت از مظلومان، یاغی گری است ما به آن افتخار می کنیم.

ج) چالش دنیاى استکباربا ارزش های اسلامی
کنگره امریکا گفته فلان قدر میلیون مثلا براى اشاعه دمکراسى در ایران خرج می کنیم! البته اسمش را هم دمکراسى می گذارند! خوب، آزادند هر اسمى که می خواهند بگذارند، بگذارند؛ حقیقت معلوم است چیست. آن چیزى که آنها می خواهند، بر هم زدن پایه مستحکم فکرى است که بر این مردم، بر این دلها، بر این روحها کاملا تسلط دارد و این جهت صراط مستقیم، آن را هدایت می کند. هدفشان این است، غرضشان این است. این پولهایى که می گویند، می خواهند صرف این کار بشود. این پولها صرف بمب و گلوله و اینها خیلى نمی شود؛ عمده صرف همین کارهاى تبلیغاتى، همین کارهاى فرهنگى با شکلهاى مختلف می شود. البته از این طرف هم مقاومت و بلکه هجوم می شود. بنابراین یک جنگ است. آیا با توجه به سلطه عجیب سلطه گران بر جهان، اصولا چالش ملت ایران با این جبهه زورگو، فایده ای دارد و به جایی خواهد رسید؟ رهبر انقلاب قبل از طرح دیدگاه خود در این زمینه، پاسخ غیر واقعی به این سؤال مهم را لغزشگاه دانستند و یادآوری کردند: «بسیاری از افرادی که نتوانستند به این سؤال پاسخ روشن، بدهند و یا پاسخ آن را منفی دانستند، از اصول انقلاب تنزل و اعلام کردند نمی توان در برابر زورگویان، کاری کرد و باید کوتاه آمد.»

د. ایجاد اختلاف بین فرق اسلامى
یک توطئه عمیق و خطرناکى (که خیلى هم قدیمى است) براى ایجاد اختلاف بین فرق اسلامى وجود دارد؛ حالا امروز در دنیا مسئله شیعه و سنى را مطرح می کنند، اما این اختلاف مخصوص شیعه و سنى نیست، بلکه می خواهند بقیه فرق اسلامى هم در درون تشیع، در درون تسنن (فرقه هاى اصولى، فرقه هاى فقهى، فرقه هاى کلامى) در مقابل هم قرار بگیرند، گریبان هم را بگیرند، علیه هم فریاد بکشند؛ این چیزى است که دشمن می خواهد و بخصوص انگلیسها در این قضیه متبحرند؛ خیلى مجربند؛ سالهاى متمادى (دهها سال، شاید بشود گفت به یک معنا صدها) در این زمینه کارکرد دارند.

راهبرد کامیابی

امروز دنیاى اسلام مجروح است. دل انسان براى ملت فلسطین می سوزد. دل انسان براى ملت عراق می سوزد. دل انسان براى رنجهاى ملت افغانستان می سوزد. اینها زیر فشارند؛ زیر فشار دشمنان اصلی امت اسلامى. آن کسانى که امروز در مسئله فلسطین، فلسطینیان را زیر فشار می گذارند؛ در عراق، ملت عراق را لگدمال مى کنند، آنهایى هستند که با خصوص ملت عراق یا خصوص ملت فلسطین، دشمنى خاصى ندارند؛ آنها با امت اسلامى مخالفند. هر جاى دیگر هم دستشان برسد، همین رفتار را انجام می دهند. برایشان سنى، شیعه، عرب، عجم تفاوتى نمی کند. قدرت طلبى، این است. مست قدرت بودن و جز هدفهاى مادى و شهوانى و خواسته هاى کمپانیهاى پولساز را ندیدن، نتیجه اش براى بشریت همین است. امت اسلامى باید بیدار بشود.

الف) عمل به وظیفه
ما از اول انقلاب تا امروز، هر جا به وظیفه اسلامى خودمان عمل کردیم، به احکام الهى احترام گذاشتیم، پاى وظیفه ایستادیم، پیش رفتیم؛ هرجا ملاحظات گوناگون بر ما حاکم شد، از این اصول اساسى اسلام عقب نشینى کردیم، زرق و برق مکاتب مادى رایج را در چشم خودمان و در دل خودمان بزرگ کردیم، شکست خوردیم، مغلوب شدیم، ناکام ماندیم.

ب) ترویج پیام بعثت
امروز هم به نظر ما بشریت در نهایت نیاز و احتیاج است به پیام بعثت و به پیروى از تعالیم انبیای عظام الهى، که همه آنها به نحو کامل در تعالیم اسلام و قرآن جمع شده است. در رأس برنامه هاى دعوت اسلامى، سه چیز از همه مهم تر است که در آیات کریمه قرآن به آنها تصریح شده است: علم و حکمت، تزکیه و اخلاق، و عدالت و انصاف.

ج) تبلیغات
تا امروز تفکرات انقلاب اسلامى به همه جاى دنیاى اسلام، على رغم آنها نفوذ کرده است؛ با همه این تخریبها، با همه این تبلیغات مخالف. البته اگر تبلیغات آنها نبود، وضع طور دیگرى می شد. لذا امروز علیه نظام اسلامى و جمهورى اسلامى تبلیغات فراوانى می شود. از یک طرف علیه تشیع هم به همین جهت تبلیغات می شود. آن مجموعه اى که به عنوان پیروان اهل بیتمی خواهند وسط میدان باشند و کار کنند، باید به این چیزها توجه کنند و اولویتهاى خودشان را با توجه به این حقایق انتخاب کنند.

د) اسلام و سعادت همه جانبه بشر
ایشان به برنامه دین مبین اسلام برای سعادت همه جانبه بشر اشاره کردند و افزودند: انقلاب اسلامی برای تحقق برنامه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسلام در ایران برپا شده و در عرصه روابط جهانی نیز با تکیه بر آموزه های اسلامی، نظام ظالمانه سلطه را رد و «صلح و امنیت و سعادت همه ملتها» را پیگیری می کند و به همین علت نظام سلطه جهانی، ذاتا با نظام اسلامی، دچار چالش است که این واقعیت را هیچگاه نباید از یاد برد.

تأکید بر تولید علم نهضت نرم افزاری

کشور ما بدون حرکت در جاده گسترش دانش و گسترش پژوهش، امکان ندارد بتواند به نقطه مطلوب خودش دست پیدا بکند؛ مخصوص کشور ما هم نیست. کلید، دانش و پژوهش است. دانشمند شدن یک ملت هم به این نیست که دانسته هاى دیگران را فرا بگیرد. آن، مقدمه کار است. علم یک دامنه وسیعى دارد؛ انحصارى نمی تواند باشد که ما فرض کنیم یک مجموعه اى از کشورها و یا ملتها هستند که نخبگان اینها علم را باید تولید کنند، مرزهاى جدیدى را براى علم تعریف کنند، یک مقدارى خودشان استفاده کنند، یک مقدارى هم که زیاد آمد، بدهند دیگران استفاده کنند. این نمى شود. این نسبت، این شکل کار، معنایش همین عقب ماندگى دائمى بخشى از کشورها، همین رابطه ظالمانه بین کشورها، همین مسئله دنیاى اول و دنیاى دوم و دنیاى سوم و شمال و جنوب و همین حرفهایى است که جزء ادبیات رایج سیاسى در این قرن و قرن قبل بوده و شده.
همه انسانها توانایى دانش پژوهى و دانشمندى را دارند. استعدادها البته مختلف است، لکن هیچ کشورى نیست که در آن انسانها توانایى این را نداشته باشند که در این دامنه وسیع و عظیم علم بالقوه و بالاستعداد، یک جایگاهى براى خودشان پیدا کنند و یک نقشى در آن ایفا کنند. اگر کشورى که سابقه او، تاریخ او، تجربه او، نشان می دهد که توانایى استعداد او، توانایى بالایى است و از متوسط بالاتر است (که کشور ما قطعا از این قبیل است) این بایستى در ایجاد علم، در توسعه علم، در پیشرفت علم نقش ایفا کند و اگر توانست این نقش را ایفا کند، آنوقت این عقب ماندگى، این تبعیض و بى عدالتى در همه زمینه هاى سیاسى و اجتماعى و اقتصادى از بین خواهد رفت و خواهد شد داراى سهم برابر در مقابل کشورهاى دیگر و در مقابل قدرتهایى که امروز وجود دارند. آنوقت می تواند خودش را اداره کند، روى پاى خودش بایستد؛ یک چیزى بدهد، یک چیزى بگیرد؛ اما امروز اینجور نیست.

ایستادگی
امروز هم مسئولان کشور و آحاد مردم ما اگر می خواهند ملت ایران به آن قله بلند عظمت و افتخار و عزتى که آرزویش را دارد، دست پیدا کند، باید همین راه را دنبال کنند؛ باید با شجاعت تمام، با آگاهى و بینش کامل، با خطر پذیرى در مقابل قدرتمندان و زورگویان و زورمندان عالم این راه را ادامه دهند. موفقیت در «ایستادگى» است.

منـابـع

محمدجواد نوروزي (عضو هيئت تحريريه نشريه معارف)- مقاله آسيب‌شناسي جهان معاصر و راهبرد نجات بشريت- نشریه معارف

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد