نقش تعلیمات غلط مسیحیت در افول کلیسا
فارسی 4580 نمایش |یک موضوعی که در رابطه با مسیحیت وجود دارد این است که تطورات چگونه بر دعوت مسیح مستولى گردید. و این دعوت در مسیرش در خلال قرون گذشته تا به امروز چه دگرگونیهایى به خود گرفته، و چگونه ملعبه هوسبازان شده، و چگونه عقاید بت پرستى را به طورى مرموز و ماهرانه وارد در دعوت مسیحیت کردند، اولا در حق مسیح، غلو نموده، او را موجودى لاهوتى معرفى نمودند و بعدا به تدریج سر از تثلیث و سه خدایى در آوردند. خداى پسر و پدر و روح، و در آخر مساله صلیب و فدا را هم ضمیمه کردند، تا در سایه آن عمل به شریعت را تعطیل نموده، به صرف اعتقاد اکتفاء کنند.
همه اینها در آغاز به صورت دین و دستورات دینى صادر مى شد، و زمام تصمیم گیرى در آنها به دست کلیسا بود. کلیسا بود که تصمیم مى گرفت، براى مردم نماز و روزه و غسل تعمید درست کند و مردم هم به آن عمل مى کردند، ولى بى دینى و الحاد، همواره رو به قوت بود، چون وقتى قرار شد عمل به شرایع لازم نباشد، روح مادیت بر جامعه حکم فرما مى شود که شد و به انشعابها منجر گردید تا آنکه فتنه پروتستانها به پا شد. و به جاى احکام و شرایع دینى که هیچ ضابطه اى نداشت و هرج و مرج در آن حکمفرما بود، قوانین رسمى و بشرى که اساس آن را حریت در غیر مواد قانون تشکیل مى داد، جانشین احکام کلیسا شد، و قرار شد، مردم تنها رعایت قوانین کشورى را بکنند و در غیر موارد قانون، آزاد آزاد باشند و این باعث شد که تعلیمات مسیحیت روز به روز اثر خود را از دست بدهد، و در نتیجه به تدریج ارکان اخلاق و فضائل انسانیت متزلزل گردد.
در اثر گسترش یافتن روح ماده پرستى و آزادى حیوانى، مساله شیوعیت و اشتراک پیدا شد و فلسفه ماتریالیسم دیالکتیک -یعنى مادیگرى به دلیل منطق تحول- از راه رسید، و با چماق سفسطه خود، خدا و اخلاق فاضله و اعمال دینى را به کلى از زندگى بشر بیرون راند، و انسانیت معنوى جاى خود را به حیوانیت مادى داد که خویى است ترکیب شده از درندگى و چرندگى. و دنیا هم با گامهایى بلند به سوى این تازه از راه رسیده بشتافت. خواهید پرسید، پس این همه نهضت هاى دینى که همه جاى دنیا را فرا گرفته چیست.
در پاسخ مى گوئیم: همه اینها بازیهایى است سیاسى که به دست رجال سیاست راه مى افتد، تا آنها به اهداف و آرزوهاى خود برسند، چون امروز مثل قدیم کشورگشایى با شمشیر انجام نمى شود، امروز فن و دانشى روى کار آمده بنام سیاست. پس یک سیاستمدار حلقه هر درى را مى کوبد و به هر سوراخ و پناهگاهى دست مى اندازد.
دکتر ژوزف شیتلر استاد علوم دینى در دانشگاه لوتران شیکاگو مى گوید: نهضت دینى که اخیرا در آمریکا پیدا شده، چیزى جز تطبیق دین بر مظاهر تمدن جدید نیست، این سیاستمداران هستند که این نهضت را از پشت پرده هدایت و اداره مى کنند، و مى خواهند به مردم بفهمانند و بقبولانند که تمدن جدید هیچ تضادى با دین ندارد. چون احساس خطر کرده اند که اگر این معنا را با تلقین و به صورت یک نهضت دینى به مردم بقبولانند. فرداست که خود مردم متدین به دین واقعى (اگر فرضا روزى فرصت پیدا کنند) علیه این تمدن قیام مى کنند. و اما اگر این نهضت دروغى و قلابى درست انجام شود، و فرضا روزى در گوشه اى از کشور، زمزمه نهضتى به راه بیفتد، دیگر مردم به آن زمزمه اعتنایى نمى کنند، چون خودشان نهضت کرده اند، و دین خود را با تمدن روز تطبیق نموده اند.
دکتر جرج فلوروفسکى بزرگترین مدافع روسى کلیساى اورتودوکس هم در آمریکا می گوید: تعلیمات دینى در آمریکا، تعلیمات جدى دینى نیست، بلکه دلخوشى گنگى است (که مردم را از ننگ بى دینى برهاند) دلیلش هم این است که اگر به راستى نهضت حقیقى دین بود، باید متکى بر تعلیمات عمیق و واقعى مى بود. باید توجه باشد که کاروان دین از کجا سر برآورد و در کجا پیاده شد. در آغاز به نام احیاى دین (عقیده و اخلاق و اعمال) و یا به تعبیر دیگر (معارف و اخلاقیات و شرایع) سر برآورد و در بى دینى و لا مذهبى و لغو شدن تمامى احکام دین و روى آورى به مادیات و حیوانیت خاتمه یافت. و این تطور و تحول نبود. مگر به خاطر اولین انحرافى که از بولس سر زد، کسى که مردم قدیسش مى خوانند، یا بولس حواریش مى گویند آرى، اگر مسیحیان این تمدن عصر حاضر را که به اعتراف دنیا انسانیت را به نابودى تهدید مى کند، تمدن بولسى نام بگذارند، شایسته تر است. و بهتر مى توان تصدیقش کرد، تا اینکه مسیح را قائد و رهبر این تمدن بشمارند و آن جناب را پرچمدار چنین تمدنى بدانند.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه الميزان- مترجم: محمدباقر موسوی- ج 3 صفحه 508
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها