نتیجه مبارزه حضرت مسیح با طغیانگران و پیمان شکنان
فارسی 3475 نمایش |مـبـارزه حـضـرت مـسـیـح بـا طـاغـیـان
مبارزه عیسای مسیح با طغیانگران بنی اسرائیل، بخشی از رسالت الهی آن حضرت بوده است و چنین نبوده که مسیح فقط به موعظه بسنده کند. قرآن کریم در بیان این قسمت از سیره ی نورانی حضرت عیسی می فرماید: برخی از افراد عصر مسیح (ع) کفر ورزیدند و کفر آنان آشکار و محسوس شد: «فلما احس عیسی منهم الکفر» (آل عمران/ 52) یعنی کفر آنها چنان روشن شد که به مرحله ی حس رسیده، علنی شد. تنها در ضمیر و نهانشان نبود که عیسای مسیح از درونشان با خبر شود، از این رو آن حضرت به مبارزه با آنان برخاست و برای دعوت دیگران به همراهی، فرمود: کیست که ما را در ا ین سیر به سوی خدا نصرت کند: «من انصاری الی الله» تعهد گیری مسیح (ع) از حواریان، عهدی مجدد و میثاقی اکید است.
سخن از اسلام ابتدایی آنها نیست، زیرا آنان از دیر زمان به رسالت مسیح ایمان آورده، آن را پذیرفته بودند و به عنوان شاگردان ممتاز به او تأسی می کردند. سخن حواریان این بود: «ربنا امنا بما انزلت واتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین؛ پروردگارا ما ایمان آوردیم به آنچه که بر پیامبرت نازل کردی و از رسولت هم پیروی کردیم، نام ما را با شاهدان ثبت کن.» (آل عمران/ 54) (هنوز به آن مقام نرسیده اند که بگویند: من الشاهدین). خدای سبحان می فرماید: ما با وحی به حواریین گفتیم از عیسی حمایت کنید. حواریان، شاگردان مخصوص عیسی (ع) بودند و توفیق آنان در تبعیت از رسول خدا در وحی الهی بود: «و إذ أوحیت إلى الحوارین أن ءامنوا بى و برسولى قالوا ءامنا و اشهد بأننا مسلمون؛ و چون به حواریون الهام کردم که به من و پیامبرم ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و گواه باش که ما فرمانبرداریم.» (مائده/ 111)
از آیه ی مزبور به خوبی استفاده می شود که وحی گرفتن و استمداد از روح القدس مخصوص پیامبران اوالوالعزم نیست، گرچه مرحله ی عالیه اش ویژه ی انبیا و مرسلین است اما مراحل وسطی و نازله اش، نصیب شاگردان آنها هم می شود. قرآن کریم، پاسخ مثبت حواریان به دعوت حضرت مسیح برای نبرد با کافران، و نیز برخورداری آنان از امداد و تأیید الهی در مبارزه ی پیروزمندانه شان را چنین بازگو می کند: «یأیها الذین ءامنوا کونوا أنصار الله کما قال عیسى ابن مریم للحوارین من أنصارى إلى الله قال الحواریون نحن أنصار الله فامنت طائفة من بنى إسر ءیل و کفرت طائفة فأیدنا الذین ءامنوا على عدوهم فأصبحوا ظاهرین؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! یاران خدا باشید، همان گونه که عیسى بن مریم به حواریون گفت: یاران من در راه خدا چه کسانیند؟ حواریون گفتند: ما یاران خداییم. پس گروهى از بنى اسرائیل ایمان آوردند و گروهى کافر شدند، و کسانى را که ایمان آوردند بر دشمنانشان مدد کردیم تا پیروز شدند.» (صف/ 14)
این آیه بیانگر آن است که اصل نبرد در دین مسیحیت یک اصل مسلم بود، زیرا خدای سبحان به مسلمانان می گوید: ای مؤمنان! در یاری دین خدا و مبارزه ی با کفر، مانند حواریان عیسی باشید. بنابراین مسیحیت در رهبانیت خلاصه نمی شد و آنان اگر به شرایط رهبانیت عمل می کردند مرضی خدا بود اما به شرایطش عمل نکردند. اساس دین مسیح، همانند دین کلیم و خلیل (ع)، اسلام است که در متن قوانین خود جهاد با طاغیان و ایثار و نثار در راه دین را دارد.
پـیـمـان شـکـنـى نـصـارا و عـواقـب آن
عیسى بن مریم (ع) پیغمبر رحمت بود و مردم را به صلح و صفا مى خواند، و تشویقشان مى کرد به اینکه نسبت به آخرت اشراف و توجه کامل داشته و از لذائذ دنیا و زخارف دلفریب آن اعراض کنند، و نهیشان مى کرد از اینکه بر سر دنیا این کالاى پست "و غرض أدنى" تکالب کنند، یعنى مانند درندگان بر سر یک شکار پنجه به روى هم بکشند. لیکن پیروانش عکس العمل بر خلاف، از خود نشان داده و مواعظ و تذکرات آن جناب را از یاد بردند، و چون چنین کردند خداى عز و جل به جاى صلح و صفا کینه و دشمنى را در دلهاشان ثابت کرد، و به جاى برادرى و دوستى که عیسى (ع) آنان را به آن مى خواند، دشمنى و کینه توزى را در دلهاشان مستقر نمود.
«و من الذین قالوا إنا نصرى أخذنا میثاقهم فنسوا حظا مما ذکروا به فأغرینا بینهم العداوة و البغضاء إلى یوم القیمة و سوف ینبئهم الله بما کانوا یصنعون؛ و از کسانى که گفتند: ما نصرانى هستیم، از آنها نیز پیمان گرفتیم، ولى آنان بخش مهمى از آنچه را تذکر داده شده بودند، به فراموشى سپردند، پس ما تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم، و زودا که خداوند آنها را از آنچه مى کردند آگاه کند.» (مائده/ 14)
آرى آنها نیز با خدا پیمان بسته بودند که از حقیقت توحید منحرف نشوند و دستورات الهى را به دست فراموشى نسپارند و نشانه هاى آخرین پیامبر را کتمان نکنند، ولى آنها نیز به همان سرنوشت یهود گرفتار شدند، با این تفاوت که قرآن در مورد یهود می گوید: تنها عده کمى از آنان پاک و حقشناس بودند ولى درباره ی نصارى می گوید: جمعى از آنان منحرف شدند، از این تعبیر روشن می شود که منحرفان یهود بیشتر از منحرفان نصارى بوده اند.
تاریخ اناجیل کنونى می گوید که تمام آنها سالیان دراز بعد از مسیح و به دست بعضى از مسیحیان نگاشته شده است و به همین دلیل داراى تناقضهاى آشکارى است و این نشان می دهد که آنها قسمتهاى قابل ملاحظه اى از آیات انجیل را به کلى فراموش کرده بودند، وجود خرافات آشکار در اناجیل کنونى مانند داستان شراب سازى مسیح که بر خلاف حکم عقل و حتى پاره اى از آیات تورات و انجیل کنونى است و داستان مریم مجدلیه و امثال آن نیز روشنگر این واقعیت است.
ضمنا باید توجه داشت "نصارى" جمع "نصرانى" است و در اینکه علت نامگذارى مسیحیان به این اسم چیست، احتمالات مختلفى داده اند نخست اینکه به خاطر آن است که عیسى (ع) در شهر "ناصره" در دوران کودکى پرورش یافت، و نیز احتمال داده اند از "نصران" گرفته شده که آن هم نام قریه اى است که "نصارى" به آن علاقه خاصى داشته اند و نیز ممکن است انتخاب این نام به خاطر آن باشد که هنگامى که مسیح (ع) ناصران و یارانى از مردم طلبید، آنها دعوت او را اجابت کردند همانطور که قرآن می گوید: «کما قال عیسى ابن مریم للحواریین من أنصاری إلى الله قال الحواریون نحن أنصار الله؛ همان گونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت ياران من در راه خدا چه كسانیند حواريون گفتند ما ياران خداييم.» (صف/ 14)
از آنجا که جمعى از آنها به گفته خود عمل نمى کردند و تنها مدعى یارى مسیح (ع) بودند قرآن در آیه مورد بحث می گوید: «و من الذین قالوا إنا نصارى؛ از کسانى که ادعا مى کردند ما یاوران عیسى (ع) هستیم.» (مائده/ 14) ولى در این ادعا، صادق نبودند. سپس قرآن نتیجه اعمال مسیحیان را چنین شرح می دهد که به جرم اعمالشان تا دامنه قیامت در میان آنها عداوت و دشمنى افکندیم. «فأغرینا بینهم العداوة و البغضاء إلى یوم القیامة» و این عداوت و بغضا که خداى تعالى نام برده جزء ملکات راسخه امت هاى مسیحى شده و در دل آنها ثابت و پایدار گردیده است، هم چنان که آتش آخرت هم سرنوشت حتمى آنها است، و از آن مفرى ندارند، هر چه بخواهند از غمى از غمهاى آن رها شوند دوباره به آن اندوه برگردانده مى شوند و به ایشان گفته مى شود بچشید عذاب حریق و سوزنده را.
از روزى که عیسى بن مریم به آسمان برده شد حواریون او و داعیان و مبلغین دین او پیوسته با یکدیگر اختلاف کردند، و اختلاف آنان روز به روز بیشتر شد و همه مسیحیت را فرا گرفت، و در آغاز آنان را به جان هم انداخت، جنگها و قتل و غارتها به پا کرد، انواع در به دریها به وجود آورد، خانواده هایى را آواره کرد، و فسادهایى دیگر بر انگیخت تا آنکه کار به جنگهاى بزرگ و بین المللى بینجامید، جنگهایى که کره زمین را تهدید به خراب و بشریت را تهدید به فناء و انقراض نمود، همه اینها همان وعده اى بود که خداى تعالى در آیه مورد بحث داد، و این خود مصداق تبدل نعمت به نقمت و گمراه تر شدن به دنبال بیشتر متلاشى شدن است، تازه همه اینها عقوبت دنیایى آنان بود.
«و سوف ینبئهم الله بما کانوا یصنعون» (مائده/ 14) جمله "اغرینا" در اصل از ماده "اغراء" به معنى چسبانیدن چیزى است و سپس به معنى تشویق و وادار ساختن به کارى استعمال شده است زیرا سبب ارتباط افراد به هدفهاى معینى می شود، بنابراین مفهوم آیه فوق چنین است که پیمان شکنى نصارى و خلافکاریهاى آنها سبب شد که عوامل عداوت و دشمنى و بذر نفاق و اختلاف در میان آنها پاشیده شود (زیرا می دانیم آثار اسباب تکوینى و طبیعى به خدا نسبت داده می شود) و هم اکنون کشمکشهاى فراوانى که بین دول مسیحى وجود دارد و تا کنون سرچشمه دو جنگ جهانى شده و هم چنان دسته بندیهاى توام با عداوت و دشمنى در میان آنها ادامه دارد، علاوه بر این، اختلافات و عداوتهاى مذهبى در بین فرق مذهبى مسیحیت بقدرى زیاد است که هم اکنون نیز به کشتار یکدیگر ادامه می دهند.
بعضى از مفسران نیز احتمال داده اند که منظور ادامه عداوت و دشمنى بین یهود و نصارى تا پایان جهان مى باشد ولى ظاهر آیه همان بروز عداوت در میان مسیحیان است و شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که این عاقبت دردناک منحصر به مسیحیان نیست اگر مسلمانان هم راه آنها را بپویند به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 5 صفحه 393
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 4 صفحه 316
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 7 صفحه 369
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها