خدایان ایران باستان
فارسی 22513 نمایش |مهرپرستی آریائیان
پیش از ظهور زرتشت آریائیان در قالب زروانیگری، مهرپرستی نیز اختیار کرده بودند. کلمهٔ مهر را "دارمستتر" به معنی دوستی و محبت می داند. یوستی می گوید که مهر واسطه و رابطهٔ فروغ محدث و فروغ ازلی و به عبارت دیگر واسطهٔ بین آفریدگار و آفریدگان است. در گاتها کلمهٔ میترا به معنی عهد و پیمان آمده است. مهر در اوستا از آفریدگان اهورامزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشتهٔ فروغ و روشنائی است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کیش مهر از ایران به بابل و آسیای صغیر رفت و سپس پرستیده شد و به این گونه آئین مهرپرستی پدیدار گشت. در کتیبه های هخامنشی میثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائی مهر است.
در سانسکریت میترا (Mitra) و در پهلوی میتر (Mitr) و در پارسی مصطلح امروز مهر خوانده می شود. کهن ترین سند نوشته شده الواح گلینی است متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهای آسیای صغیر، در محلی به نام بغازکوی پیدا شد.
در کنار نام این دو خدا، نام دو خدای کهن هند و ایرانی ایندرا (Indra) نساتی (Nasatya) نیز آمده است. در اوستا میترا مقام شامخی دارد و در زمان پیش از اوستا و رستاخیز زرتشتی، بزرگترین خدا به حساب می آمد. وقتی از ایران باستان صحبت می شود یعنی ایران قبل از تاریخ نوشته شده یعنی تقریبا قبل از سلطنت مادها بر قسمتی از ایران. ایرانیان باستان دارای الهه ها و یا به تعبیر ما فرشته های بسیاری بودند دقیقا مانند عقاید دین های مختلف امروزی که به فرشته مرگ و یا فرشته پیغام رسان و … اعتقاد دارند. و هر الهه یا فرشته با نامی خاص شناخته می شد و تقریبا شبیه به خدایان یونانی با این تفاوت که ایرانیان به خدای یگانه که معمولا به اسم اهورا مزدا از آن یاد می شد اعتقاد داشتند.
بعضی از الهه های ایران باستان
بعضی از الهه های ایران باستان عبارتند از:
میترا (الهه مهر)
آناهیتا (الهه باران)
خشاتریا (الهه جنگ)
آذر ( الهه حرارت و گرمی آفرین)
ایندرا (الهه خشم و قهر)
وایو (الهه طوفان)
بزرگترین و قدرتمندترین الهه ها در ایران باستان میترا بود میترا یا مهر به همان معنایی به کار می رفت که امروزه به کار می رود واژه مهربان به معنای شخصی که نگهدار مهر است امروزه نیز به کار می رود.
آناهیتا الهه بارندگی و رویش و زایندگی بود که به اراده و تدبیرش باران فرو می آمد رودها به جریان می آمدند گیاهان می روییدند و حیوانات و انسانها زاد و ولد می کردند رحمت آناهیتا شامل تمام موجودات زنده می شد و ازین جهت یک ذات مقدس برای تمام ایرانیان بود. خشاتریا خدای جنگ آور بود به ایرانیان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار را یاد می داد و به آنها می آموخت در برابر مهاجمان چگونه از خود دفاع کنند. آذر حرارت و گرمی آفرین بود چون انسانها را دوست می داشت با حرارتش خانه های آنان را گرم می کرد گوشت را می پخت و اهریمن ها و حیوانات موذی را از آنها دور می کرد.
میترا، مهر، میثر
میترا که به معنای رفیق و همدم و یکدل و یاری کننده است، خدای نگهبان آفتاب و نام یکی از ده آتش (دریسناهات 17 فقره 11 چند قسم آتش تشخیص داده شده و به هر یک جداگانه درود فرستاده شده است) و نیز نام یکی از اپ سرها است که دسته ای از فرشتگان مونث آسمانی هستند که همسران گنده رو هستند که آنان نیز گروهی از موجودات فوق طبیعی و افسانه ای به حساب می آیند و بالاخره نام یکی از آدیتی هاست که گروهی از خدایان آسمانی هستند.
آدیتها فرزندان آدیت بوده و جزو هفت خدایانی هستند که در آسمان زندگی کرده اند و مافوق آنها وارونه است. که برشش خدا سروری دارد و آدیت خوانده می شود، و میترا بلافاصله پس از او قرار دارد. میترا خدای روشنایی و نور و خدای موکل روز است. برای این دو خدای شب و روز، مراسم مشترکی برپا می کنند. میترا خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکی از صفاتش اود دام یعنی محاصره کننده است و همسرش وارونی الهه شراب است و در اساطیر گاهی با نامهای چون سورا یا ماد نیز خوانده می شود. میثر دارنده دشتهای فراخ، از تمیزکارهایی که مردمان انجم می دهند به خوبی آگاه است، هزار گوش برای شنیدن و هزار چشم برای دیدن دارد و از فراز نای آسمان، همواره بیدار و ناظر اعمال مردمان است.
مهر تنها ایزد روشنائی و پیمان نیست، بلکه ایزد جنگ و پیروزی نیز هست. میثر در هیات خورشید نمایان نمی شود و بر خلاف آنچه می پنداریم خورشید نیست، بلکه روشنائی و انوار زرین خورشید است. پیش از آنکه خورشید از پس کوه هرا سر برکشد، وی با جامه زرین و زینت هایش از آن بلندی کوه به نگرش همه کشورهای آریائی می پردازد. این ایزد نیرومند، بزرگی و شکوه می بخشد، شهریاری و سلطنت و پیروزی می بخشد، البته به کسانی که از روی خلوص اهورامزدا را بستایند.
میثر یا مهر در اوستا، نموداری از خلق و خوی ایرانی مزدائی را نشان می دهد. وی دشمن بی امان دروغ و دروغگویان است. هیچ کس، اعم از رئیس خانواده، کدخدا و شاه و گدا دروغ نباید بگوید، چون مهر بیش از هر چیز و هر خلافی از دروغ آزرده می شود، به همین جهت هرجا که دروغ باشد وی به تندی بدان سو فرود آمده و دروغگویان را به سختی کیفر می دهد.
او را باید ستایش کرد که بخشنده سود و ثروت و پیکرش تجسم کلام مقدس مهر ایزدی است که شکوه و حشمت می بخشد. آنچه جلب توجه می کند و مسلم می نماید این است که میثر یا مهر نیز در اوایل بهار زندگی جدیدی به خود می گیرد. کشته شدن گاو به دست او منجر به تجدید حیاط در طبیعت می شود و سپس در آغاز زمستان ناگهان ناپدید شده سوار بر ارابه اش با آسمان بالا می رود. موردی که جای بسی شگفتی است، زایش مهر است، چون وی از پاره سنگی متولد می شود. لیکن لوحی یافت شده که میترا را در حال زایش از یک درخت نشان می دهد. او ابتدا در شکم درخت جای دارد اما بعد شاخه ای شکفته میترا مانند گلی از آن متولد می شود.
میترا معروف ترین ایزد در میان ایزدان ایرانی
میترا معروف ترین ایزد در میان ایزدان ایرانی است. و دلیلش هم تا اندازه ای به گسترش و محبوبیت میترائیسم در امپراتوری روم است. واژه ی اوستایی میژه به معنی: پیمان، قرارداد، قول و قرار است. در یشت 10، مهر یشت، میترا ناظر بر انسان ها و اعمال، توافق ها و قراردادهای آنهاست. او انسانها را به راه راست (اشه) هدایت می کند و آنها را از حمله در امان نگاه می دارد. در مقام ایزد کنترل کننده ی نظم کیهان (یعنی شب و روز و تغییرفصول) با آتش و خورشید در پیوند است و سرانجام هم در ایران و هم در هند به عنوان ایزد خورشید شناخته شده. نخستین ایزمینوی که پیش از خورشید فنا ناپذیر تیز اسب در بالای کوه هرا [کوه های البرز] برآید، از آنجا (مهر) بسیار توانا تمام منزلگاه هان آریایی را بنگرد. (یشت 10، 13)
یکی از خصوصیات متعدد میترا مفهوم داوری است: او وفاداران را حفاظت و پیمان شکنان را مجازات می کند. او در این زمینه با جنگجویان پیوند دارد، و سوار برگردونه ای است که اسبان سفیدی آن را به حرکت در می آورند. او نیزه ای سیمین دارد، زره زرین می پوشد و مسلحبه تبرها و خنجرهای زرین است. دارای دشت های پهن است. کسی که از کلام راستین آگاه است، زبان آوری که دارای هزار گوش است، خوش اندامی که دارای هزار چشم است.
بلندبالایی که در بالای برج پهن ایستاده، زور مندی که بی خواب پاسبان است. (یشت 10، 7) تا به امروز موبدان زرتشتی جدید، گرز میترا را دریافت می کنند تا در مبارزه با شر یار آنها باشد.جشن میترا، میتراکانا (مهرگان جدید) به منظور بزرگداشت اعتدال پاییزی برگزار می شود. ماه کنونی مهر به نام خدای میترا نام گذاری شده است. یکی از مهمترین وظایف میترا، حفاظت از خورنه یا فره است که اپام نپات یا ایزد آب او را یاری می دهد.
تیشتر، ایزد باران
تیشتر، ایزد باران، در قالب ستاره ی شعرای یمانی تجسم پیدا می کند. دشمنان او جادوگران دژیائیریا (محصول بد) و از آن بدتر اپوشه یا خشکسالی هستند. وی همچون ایزدی تصویر شده که از سرچشمه ی همه ی آب ها، دریای وروکشه، بر می خیزد و آب ها را میان کشورها تقسیم می کند. آن گاه اب اسپنتمان زردشت! تشتر رایومند فرهمند به پیکر اسب سفید زیبایی با گوش های زرین و لگام زرنشان به دریای راخ کرت فرود آید؛ به ضد او دیو اپوش به پیکر اسب سیاهی به درآید. یک (اسب کل) با گوش ای کل، یک (اسب ) کل با گردن کل، یک (اسب) کل با دم کل، یک گر مهیب. هر دو ای اسپنتمان زردشت! تشتر رایومند فرهمند و دیواپوش به هم درآویزند... (یشت 8 ،22-20) ایزد باران ها موفق می شود دشت های سراسر جهان را سیراب سازد و و بخاری که از دریا برمی خیزد، با نیروی باد به شکل ابرها به پیش حرکت می کند. چهارمین ماه تقویم ایرانی به نام خدای تیشتر، تیر نامیده می شود و جشن تیرگان در گرامی داشت جشن باران است. در این جا می توان به باران آور بودن خدای تیشتر (تیر) و تقارن آن با آغاز گرما توجه نمود.
هومه خدای تندرستی
هومه (هوم) (سومه ودایی) ایزدی است که تندرستی و قوت می دهد و به محصولات و فرزندان برکت ارزانی می دارد. هوم نام گیاهی است که توانایی شفابخشی دارد، و باور بر این است که از جنس افدرا است. شیره ی این گیاه قدرت های ماورا طبیعی اعطا می کند و تاثیر مسمومیت زداینده دارد. گمان می رفت که این ایزد قدرت کافی برای غلبه بر هر دشمنی را اعطا می کند. در واقع هنگامی که کوی هوسروه (کی خسرو) پادشاه تورانی فرانرسین (افراسیاب) را شکست داد، از یاری مادی هوم برخوردار بود.
نشانه א صلیب (چلیپا) شکسته
این نشانه א که صلیب (چلیپا) شکسته نامیده شده است، در حقیقت صلیب شکسته نیست. این نشانه آریائی است، زیرا در ایران و هند هزاران سال پیشینه دارد. این نشانه א نخستین بار در حدود خوزستان یافت شده و مربوط به هفت هزار سال پیش از میلاد می باشد به این ترتیب پیشینه تاریخی آن در ایران بسی کهنتر از پیشینه آن نزد آریائی های هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشید نامیده است. در گرمی (Germi) مغان آذربایجان گورهای خمره ای از دوره اشکانی به دست آمده که در میان آنها پارچهای بسیار زیبا یافت شده است که دارای این نقش می باشد. همچنین این نگاره بر دهانهٔ پاره ای از خمره های سفالین که مرده ها را در آن می گذاشته اند دیده شده است در مواردی دیگری چون جام تپه حسنلو، جام زر کلاردشت، گردنبند عقیق مربوط به دورهٔ اشکانی، گردنبند زرینی مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گیلان این نگاره به چشم می خورد.
گردونه خورشید نخست به این شکل א بوده و کم کم خطوط منحنی از بین رفته گاهی به صورت + و گاهی با خطوط شکسته ولی با زاویه های ۹۰ درجه ترسیم شده و شکل هندسی و ترکیب کامل یافته است. اقوام باستانی بسیاری از جانوران را می پرستیده اند و از همین جا توتمیسم (Totemisme) پیدا شده است. یکی از این حیوانات بز کوهی است که مظهر سود رسان طبیعت، یعنی خورشید بوده است این نقش بر ظروف بازمانده از سده های پیش از میلاد دیده شده و مهمتر از همه رابطه ای است که مردم باستانی میان هلال ماه و خورشید و شاخ بز کوهی قرار داده بودند. در بسیاری از سفالها در میان انحنای شاخ این جانور و نیز بر پشت آن نشانه + یا א دیده می شود. مثلا بر لیوان سفالین مربوط به ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد که در سیلک کاشان به دست آمده نگاره + در زیر انحنای شاخ گوزن پیدا است.
نشانه گردونه مهر در کتاب مذاهب بزرگ جهان
در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصویری است که از کف پای بودا و بر آن نگاره هائی است که شناساننده و باورها و آئین و سمبولهای او است از جمله بر چهار انگشت پای وی نشانه گردونه مهر دیده می شود. شمال و شمال باختری ایران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک (پلوتاریک یا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از میلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته) می گوید: «هرمزد در عالم معنوی به نور همانند است و اهریمن به تاریکی و میان این دو مهر قرار دارد. زرتشت برای گسترش مزداپرستی از اهمیت ایزدان دیگر کاست و مهر را که پایهٔ خدائی گرفته بود یکی از ایزدان کیش خود به شمار آورد.»
با نگرش به اینکه نشانه گردونه مهر به شاهین و فروهر هم بسیار نزدیک است می توان پنداشت در زمانی که از اهمیت مهر کاسته شده نشانه مقدس میترائیسم رفته رفته به شاهین مبدل شده و این شاهین و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوی و روحانی این نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مینوی گردیده است.
هم اکنون این نقش را به گونه ای دیگر بر کاشی کاری سر درب خاوری آرامگاه بایزید در بسطام می توان دید. میترا به معنای رفیق و همدم یکدل و یاری کننده است. آدیتها فرزندان آدیت (Adit) بوده و جزء هفت خدایانی هستند که در آسمان زندگی کرده اند و مافوق آنها وارونا است. (Varunan) که بر شش خدا سروری دارد و آدیت خوانده می شود، و میترا بلافاصله پس از او قرار دارد. در کتب هندوئی، میترا در شکل و هیئت خداوند خورشید کمتر ظاهر می شود، که مشهورترین آنها سوری (Surya) یا سویتری (Savitri) است که خود هفتمین آدیتی نیز هست. وارونا، خدای آسمان و رب النوع شب نیز هست. میترا خدای روشنائی و نور و خدای موکل روز است. برای این دو خدای شب و روز، مراسم مشترکی برپا می کنند.
منـابـع
ابراهیم پورداود- اوستا- یشتها- صفحه ۴۰۱
هاشم رضی- آئین مهر میترائیسم- صفحه ۸۰
امیرحسین خنجی- پیدایش ایران
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها