دین در گاهان و اوستای جدید
فارسی 6209 نمایش |گاهان (گاثا) و محتوای عقیدتی آن
گاثا به معنای سرودها، که در ادبیات دوره ساسانی گاهان خوانده می شود. سروده های زردشت است و در جزء یسنه ها که بخشی از ادبیات اوستایی است، آمده است. یسنه ها مجموعا از 72 هات تشکیل شده است که تنها هفده هات آن گاثا را تشکیل می دهد و سروده زردشت است. این هفده هات در پنج گاثا گرد آمده است.
1) بنا به مطالب سرودهای گاهانی، در جهان دو اصل اشه و دروغ وجود دارد. اشه مظهر نظم و راستی و پرهیزگاری است و دروغ مظهر آشوب و دروغ و ناپرهیزگاری است. در واقع، جهان بزرگ، (عالم کبیر)، همانند جهان کوچک، (عالم صغیر، انسان)، است. همان گونه که در هر انسانی پرهیزگاری و ناپرهیزگاری، هر دو بالقوه موجود است و در همه عمر یک انسان این دو اصل در درون او در جدالند، به همین گونه نیز در جهان بزرگ، این دو نیرو وجود دارند و با هم در نبردند.
2) اهورامزدا، به معنای «سرور خردمند»، خدای بزرگ است و سپندمینو، مینوی مقدس یا مینوی افزون بخش، مظهر آفرینندگی اوست. اهریمن و سپندمینو دو همزاد، دو موجود توأمان (دو قلو) اند و اهریمن مظهر نیستی است. سپندمینو مظهر اشه و اهروره مزدا پشتیبان اشه است. اهریمن مظهر دروغ است. سپندمینو همه خوبی و اهریمن همه بدی است.
خلاصه: سپندمینو: مظهر اشه، هستی، خوبی (اوستا: spәgrö. Mainyav)
اهریمن: مظهر دروغ، نیستی، بدی (اوستا: mainyavöangr)
بدین گونه جهان مادی آفریده سپندمینو است و اهوره مزدا خداوند همه هستی است.
3) سپندمینو و اهریمن در اندیشه، گفتار و کردار دشمن یکدیگرند. اهوره مزدا، افزون بر سپندمینو که در راس هفت جلوه بی مرگ او قرار دارد که بعدها امشاسپند (amәša. Spanta: بی مرگ مقدس، بی مرگ افزونی بخش) خوانده می شوند، شش جلوه دیگر نیز دارد. بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمذ، خرداد و امرداد. بهمن (اوستا:vohu. Manah) برترین جلوه اهوره مزادا پس از سپندمینو است. او در پایان جهان کردار مردمان را می سنجد و راهنمای زردشت به سوی اهوره مزدا او را از نیروی خرد خویش آفریده است. معنای نام او اندیشه و منش نیکو است و خود پشتیبان انسان است.
اردبیهشت (اوستا: aša. Vahišta) به معنای «بهترین راستی» است. اهوره مزدا او را از نیروی خرد خویش آفریده است. او نگهبان مرغزارهاست و آتش را می پاید. شهریور (اوستا xšathra.vairya) به معنای «شهریاری دلخواه» است. او نگهبان فلزات و مظهر شهریاری اهورایی است. سپندارمذ (اوستا: spәnta. Ärmaiti ) به معنای «اندیشه و فداکاری مقدس» است. او پرورش دهنده آفریدگان، دختر اهوره مزدا و خود ایزد بانوی زمین است. خرداد (اوستا: haurvatät) به معنای «تمامیت و کمال» است و نگهبان آب ها. امرداد (اوستا: amәrәtät ) به معنای «بی مرگی» است. او نگهبان گیاهان و خوردنی ها است. نام او با خرداد با هم می آید.
4) اهریمن دیوان را آفرید، از جمله: آکومن (اوستا: aka.manah) به معنای اندیشه بد، که افرینش اهریمنی از اوست. خشم (اوستا: aéšma) به معنای شتابان. بدکرداران بدو روی می آورند و پیرامون تقوی با وی می جنگند. او دشمن رمه ها است. بعدها شش دیو برگ دیگر نیز در اوستای نو بر اکومن اضافه می شود و اصطلاح «کماله دیوان»، در برابر «امشاسپندان»، برای این مجموعه هفت گانه دیوان به کار می رود.
5) آتش مقدس مظهر زمینی اشه یا پرهیزگاری است.
6) نبرد میان پیروان اشه و پیروان دروغ در همه هستی وجود دارد و تا نابودی دروغ ادامه خواهد داشت. در این نبرد، دین راستین زردشتی راهنمای انسان در نبرد او با دروغ است.
7) در این نبرد بزرگ همه عناصر هستی آزادانه حق گزینش داشته اند. حتی دیوان آزادانه دروغ را برگزیدند. این امر گویای اختیار در برابر جبر در کلام گاهانی است.
8) اهوره مزدا داور نهایی این نبرد است.
ویژگی های اهورامزدا در گاهان (گاثا)
1) خداوندی بزرگ است و مظهر خرد و خود خرد. او خدای واحد و یکتا است.
2) آفریننده کل جهان مادی و مینوی است. لقب او در این مورد «دادار» یعنی «آفریننده» است.
3) پدر سپندمینو و اهریمن است و پدر همه امشاسپندان.
4) او داور بزرگ است.
5) او پشتیبان اشه و دشمن دروغ است.
6) امشاسپندان جلوه های اویند. (توجه کنیم که نام امشاسپند بعدا پدید می آید و در خود گاهان این نام وجود ندارد.)
جهان در گاهان (گاثا)
1) جهان مرکب از دو بخش مادی و معنوی است که هر دو را اهورامزدا آفریده است. بنابراین، جهان مادی پلید نیست از آن اعراض نباید کرد.
2) جهان مادی مرکب از زمین و آسمان و موجوداتی است که درون آسمان خلق شده، مانند مردمان و جز آن که ترتیب آن عبارت است از: آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور، انسان.
3) بهشت و دوزخ وجود دارد. ظاهرا برترین بهشت گرزمان (اوستا: garö. dәmäna)
4) در پایان جهان آتشی بزرگ از فلزات کوه ها پدید خواهد آمدکه بدکاران را خواهد سوزاند.
5) سوشیانت ها (اوستا: saošiyants) نجات بخشانند که در ادوار گوناگون به راهنمایی و رهایی انسان خواهند آمد.
6) پس از مرگ، انسان باید از پل گزینش (اوستا: činat. pәrәtav) عبور کند که بدان پل چینود می گویند. گناهکاران از آن عبور نتوانند کرد.
انسان در گاهان (گاثا)
1) بهمن در آفرینش و راهنمایی انسان به نزد اهورامزدا نقشی عمده دارد.
2) دین برای راهنمایی انسان آفریده شده است.
3) خداوند انسان را صاحب خرد می سازد تا بتواند آزادانه راه اشه را برگزیند، پس انسان مختار است. هرمزد و انسان هر دو صاحب خردند.
4) راهنمای انسان اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است و سروش پیام آور خداوند و زردشت پیامبر او است. سوشیانت ها نجات بخشان انسانند.
5) برای انسان بهشت و دوزخ وجود دارد.
6) در جامعه سه طبقه وجود دارد. اقتصاد اشاره شده در گاهان کشاورزی دامداری است.
7) جم/ جمشید خوردن گوشت را به انسان آموخت و گناهکار شد.
دین زردشتی نو (اوستای غیر گاهانی و ادبیات دینی پهلوی)
مدارک عمده در این دوره یسنه ها، پشت ها و وندیداد (ویدیوداد) است. یسنه و یشت هر دو از ریشه yaz به معنای «ستودن و نیایش کردن» است و با واژه «جشن» فارسی مربوط است. محتملا در محتوای معنایی یسنه و یشت هم مفهومی از جشن و شادی وجود داشته است و اصولا ستایش های ایزدان در نزد ایرانیان و برگزاری چنین مراسمی پیوسته به صورت جشن و شادی بوده است. واژه «وندیداد» در اصل پهلوی vidévdäd بوده است به معنای «قانون (داد) دور دارنده دیو»، یا «قانون ضد دیو»، که شامل بسیاری قوانین زردشتی و چند بخش جز آن است.
در دین زردشتی نو:
1) اهورامزدا از موقعیت یکتایی خود سقوط می کند و برابر سپندمینو می گردد و با او یکی می شود: و در برابر اهریمن قرار می گیرد.
2) پس از اهورامزدا، امشاسپندان (بی مرگان برکت بخش/ مقدس) قرار دارند و اهورامزدا که برابر سپندمینو است، در راس امشاسپندان قرار می گیرد که مجموعا هفتند.
3) در برابر امشاسپندان، کماله (اوستا: rәδaә ka. M) دیوان قرار دارند. این مجموعه ای است که در این مرحله تازه پدیدار می شود و با اهریمن، مجموعه ای هفت گانه می سازند.
هفت کماله دیو
صفت کماله دیوان که به صورت اسم نیز به کار می رود، از واژه اوستایی «ka.mәrәδa» به معنای «چه سری!» و به مفهوم «چه سر تنفرانگیزی!» است هفت کماله دیو عبارت اند از: اکومن برابر بهمن، اندر برابر اردیبهشت، ساوول برابر شهریور، ناگهیس برابر سپندارمذ، تریز و زریز برابر خرداد و امرداد. پس از امشاسپندان (که در این مرحله دیگر فقط جلوه های خدایی نیستند و به ایزدان مقرب درگاه خداوند تبدیل گشته اند)، ایزدان قرار دارند. شماره آنان بسیار است. هر پدیده هرمزدی مانند آسمان و آب و آتش و جز آنها، حتی پدیده های معنوی، دارای ایزدند. البته، ایزدان اصلی محدودند و معمولا گروهی سی نفره را تشکیل می دهند که نامشان بر روزهای سی گانه ماه قرار می گیرد. ایزدان دیگر بیشتر به صورت مینوهای مقدس به شمار می آیند، مانند مینوی آسمان. گاه نیز مینو و ایزد هر دو برای کی پدیده به کار می رود.
دو گروه ایزدان مینوی و ایزدان مادی
از این گذشته، همه ایزدان به دو گروه ایزدان مینوی و ایزدان مادی بخش می گردند. پس از ایزدان، آفرینش جهان مادی قرار دارد که به ترتیب، از روشنی بیکران آتش، از آتش باد، از باد آب، از آب زمین و همه هستی مادی جهان آفریده شد که از چهار عنصر است. سپس، نخست آسمان را آفرید که زندان اهریمن شد؛ دیگر آب را آفرید برای از میان بردن دیو تشنگی؛ سوم زمین را آفرید برای یاری گیاه؛ چهارم گیاه را آفرید برای یاری به چهارپا؛ پنجم چهارپای سودمند را آفرید برای یاری به انسان؛ ششم انسان را آفرید برای نابود کردن اهریمن و دیوان. اهریمن دارای آفرینش مادی نبود هرمزد به آفریدگان مینوی اهریمن تن مادی داد تا مردمان آنان را ببینند و بتوان آنها را نابود کرد، از آنان دوری جست.
ایزدان مهم زردشتی در دین زردشتی نو
ایزدان مهم زردشتی در این دوره عبارتند از مهر (اوستا: miøra)، ناهید (اوستا: anähitä)، بهرام (اوستا: vәrәøraγna)، تیشتر (اوستا: tištrya)، وای (اوستا: vayah) و سروش (اوستا: sraoša). در این میان، مهر، ناهید و وای از اهمیت و رابطه ای عظیم برخوردار گشته اند که در دوره ودایی همانند آن دیده نمی شود. در همین دوره با کتیبه های متاخر هخامنشی روبرو می شویم. در کتیبه های این دوره که از زمان اردشیر دوم هخامنشی آغاز می شود، همان ساختار کتیبه های متقدم هخامنشی دیده می شود، یعنی اهورامزدا که مظهر اشه ست، آفریننده همه هستی است و پس از او بغان قرار دارند، و در برابر او دروغ است که دیوان مظهر آنند (نه مانند اوستا که اهریمن مظهر دروغ است). اما در کتیبه های متاخر از دو ایزد مهر و ناهید نیز یاد می شود که شاه از اهورامزدا و این دو یاری می جوید. در واقع، در یک عصر واحد، شاهد قدرت یافتن مهر و ناهید در اوستا و در کتیبه های هخامنشی متاخریم.
ساختار دین در گاهان و اوستای جدید
طرح کلی ساختار دین را در گاهان و اوستای جدید (دین زردشت و دین زردشتی) و کتیبه های متقدم و متاخر به این شرح است:
ساختار دین در گاهان (600- 900 پ.م.)
1. در جهان دو نیروی اشه و دروغ وجود دارد.
2. تثلیث گاهانی است که در راس آن اهورامزدا قرار دارد که پشتیبان اشه و خدای کل است و سپندمینو و اهریمن آفریده و فرزند اویند.
4. سروش
5. آفرینش همه هستی از هرمزد است (مادی و معنوی)
6. به آتش پاک احترام گذاشته می شود.
7. بهشت و دوزخ وجود دارد.
8. میان ارته (اشه) و دروغ گزینش وجود دارد و اختیار، نه جبر حاکم است.
ساختار دین در اوستای نو (600 پ.م. تا محتملا 300/ 200 پ.م.)
1. دو بن (ثنوی)
2. هرمزد= سپندمینو (مظهر اشه)، اهریمن (مظهر دروغ)
3. امشاسپندان/ کماله دیوان
4. ایزدان/ دیوان
5. همه هستی مادی و بخشی از هستی مینوی آفریده هرمزد است/ اهریمن آفرینش بد مینوی دارد.
چهار عنصر: آتش، باد، آب و خاک
آفرینش مادی: آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان.
6. به آتش پاک احترام گذاشته می شود.
7. بهشت و دوزخ وجود دارد.
8. جبر و اختیار هر دو هست.
9. قدرت بعضی خدایان بسیار و گاه برابر قدرت هرمزد است. مانند مهر و ناهید که مظاهر و عوامل قدرت های سه گانه روحانیت، ارتشتاری و تولیدند و تقسیم قدرت سه گانه هند و اروپایی وجود ندارد.
ساختار دین در کتیبه های متقدم (550 تا 400 پ.م.)
1. ارته در برابر دروغ
2. اهورامزدا (مظهر و پشتیبان ارته)
3. بغان در برابر دیوان (مظاهر و حماه دروغ)
4. اهورامزدا آفریننده کل است.
5. به آتش پاک احترام گذاشته می شود.
ساختار دین در کتیبه های متاخر (400 پ.م.م تا 330 پ.م.م)
1. ارته در برابر دروغ
2. اهورامزدا پشتیبان و مظهر ارته
3. بغان در برابر دیوان (مظاهر و حماه دروغ)
4. در میان بغان، دو بغ بسیار مهم چون مهر و آناهید وجود دارند که همکاران نزدیک اهورامزدایند و به ویژه مهر از اهمیتی به سزا بهره مند است.
5. اهورامزدا خالق کل است.
6. به آتش پاک احترام گذاشته می شود.
از مقایسه دو مرحله متقدم و متاخر کتیبه های هخامنشی با دو مرحله گاهانی و اوستای نو می توان به این نتیجه رسید که، بنابر ظواهر امر:
1- هخامنشیان زردشتی نبوده اند، هرچند بنا به دیگر مدارک تاریخی، می توان باور داشت که دین زردشتی از نیمه دوم شاهنشاهی هخامنشیان نه تنها در ایران، بلکه در آسیای صغیر و بین النهرین وسیعا نفوذ و گسترش داشته است.
2- هر چند دین هخامنشی با دین زردشتی یکی نیست، اما این دو دین دارای پیوندی ژرف با یکدیگرند که از فرهنگی مشترک و دیرین سرچشمه می گیرد. وجود:
الف. اعتقاد به ارته/ اشه و در برابر آن دروغ
ب. اعتقاد به اهورامزدا خدای بزرگ که آفریننده کل است و خدای داد و دادگری؛
ج. اعتقاد به بغان و ایزدان که تنها تفاوتی در نام دارند، نه در خویشکاری
د. احترام به آتش
ه. اعتقاد به آفرینده ایزدی بودن جهان مادی؛
و. اعتقاد به وجود دیوان نشان می دهد که هر دو دین سرچشمه ای یگانه دارند، هر چند این سرچشمه مطلقا پس از جدایی از هندوان شکل گرفته و دیگر با دین هند و ایرانی (آریایی) یکی نیست و می توان آن را دین ایرانی نام داد.
3- مقایسه دین هخامنشی و زردشتی (گاهانی) معرف کهنه تر بودن دین هخامنشی و پیشرفته تر بودن و نظام یافته تر بودن دین زردشتی (گاهانی) است. و به احتمال قوی، وجود اهریمن و وجود امشاسپندان نتیجه نو آوری های زردشت پیامبر است.
4- اهمیت یافتن دو ایزد مهر و ناهید در اوستای نو و کتیبه های متاخر هخامنشی که هر دو از نظر تاریخی همزمانند، معرف دوام ارتباط اقوام جنوبی (پارسی) و اقوام غیر پارسی، ولی ایرانی است.
5- می توان وجوه مشترک دو دین کتیبه ای و زردشتی را معرف دین ایرانی نخستین دانست، که طبعا، دین هخامنشی متقدم نزدیک تر بدان است.
منـابـع
مهرداد بهار- ادیان آسیایی- صفحه 40-51
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها