تحولات دین جین (نهضت های جدید)
فارسی 5440 نمایش |در مورد شرایط واقعی امت جینی در آغاز قرن نوزدهم میلادی مطالب خیلی کمی در دسترس می باشند. چنین می نماید که جمعیت جینی های معمولی به طور کامل در محیط فرهنگی گسترده تر هندویی جای گرفته باشند. به طوری که از دید خیلی از ناظران خارجی از قبیل تجار و مقامات اداری اولیه انگلیسی، جینی ها تنها به صورت فقه یا گروهی زیر دست طبقه تجار هندویی به نظر می رسیدند. تعدا راهبان صددرصد حقیقی، که پنج عهد و سوگند رهبانی خویش را کاملا رعایت می کردند، بسیار کم بود. شاید فقط چند ده تایی از آن ها بین «مورتی پوجاکاها»، «استاناکاواسی ها» و «تراپانتی های» فرقه شوتامبارا، و حتی از آن هم کمتر در بین دیگامباراها وجود داشتند. صورت رهبانی غالب در بین مورتی پوجاکاها و دیگامباراها به شیوه راهبان مقیم شبه روحانی و بد که در بین مورتی پوجاکاها به نام «یاتی ها» و در بین دیگامابارها به نام «بهاتاراک ها» شناخته می شدند. این راهبان مقیم نسبت به صومعه های خویش از حقوق قانونی برخوردار بودند و حتی بعضی از مواقع سرزمین های وسیعی را نیز تحت کنترل خویش داشتند. راهب ها نقش های اجتماعی متعددی را بر عهده داشتند که دامنه آن از روحانیون موروثی صومعه ها گرفته تا انجام آداب معالجه بیماران یا کارهای ساحرانه گسترده بود.
حرکت های اصلاحی
تعدادی از راهبان و عامه مردم جینی، از طریق جریانی که هنوز سرمنشأ آن مشخص و روشن نیست، به انتقاد از وضع موجود جماعت جینی و بنا نهادن یک حرکت اصلاحی نیرومند پرداختند، هر چند این نهضت اصلاح گرایانه چندان هم بی سابقه نبود. در سرتاسر تاریخ جینی همواره افراد عامی و راهبان متنفذی وجود داشته اند که امت جینی معاصر خویش را از لحاظ مراعات احکام مذهبی آدم های سست و هرزه ای ارزیابی کرده اند و ضمن انتقاد شدید از آن ها، خواستار بازگشت قوم جینی به تعالیم اولیه ماهاویرا، عدم آزار، انصراف از دنیا، و زهدگرایی سخت شده اند. تاریخچه خیلی از «گاچاهای» فرقه شوتامبارا (سلسله دراویش یا راهبان دوره گرد)، حول محور راهبان اصلاح طلبی که گاهی از ناحیه رهبران عامه قوم، و گاهی نیز از ناحیه پادشاهان کمک می شدند دور می زند.
اقدامات آتمارامجی
نهضت اصلاح طلبی قرن نوزدهم و بیستم تحت رهبری راهبان و عامه مردم قرار داشت. راهب برجسته مورتی پوجاکا «آچاریا ویجای آناندسوری» (سال های 1837- 1896)، بود که پیشینه رهبانی خویش را به صورت یک راهب استاناکاواسی به نام «آتمارامجی» شروع کرد (نامی که بعدها نیز به همین نام شناخته شد). وی، از طریق مطالعه کتب جینی بدین نتیجه رسید که مخالفت فرقه استاناکاواسی او، در سال 1876 در احمد آباد هند، به عنوان راهبان فرقه مورتی پوجاکا در سلسله تاپاگاچا، که سلسله عمده و اصلی مورتی پوچاکا در آن زمان بود، در یک مراسم همگانی دوباره آیین تشرف به جا آوردند. آتمارامجی بیست سال بقیه عمر خود را به موعظه علیه «یاتی ها» و به نفع رفورم و اصلاح شیوه عمل رهبانی، انجام آداب تشرف برای راهبان تازه وارد، تبدیل موضع استاناکاواسی ها به مورتی پوجاکا، و سرانجام آداب تشرف برای راهبان تازه وارد، تبدیل موضع اتاناکاواسی ها به مورتی پوجاکا، و سرانجام تشویق عامه قوم جینی به تاسیس و بازسازی معابد پرداخت. وی هم چنین مورد توجه اندیشمندان غربی قرار گرفت و حتی به پارلمان جهانی ادیان در شیکاگو، در سال 1893 میلادی، دعوت شد که البته چون انجام آن سفر مغایر با پیمان «عدم آزار» (آهیمسا) ی رهبانی او بود از قبول این دعوت خودداری کرد. وی به جای خود جوان غیر راهبی به نام ویرچند گاندی را تعلیم داد و اعزام کرد که یکی از ستارگان خارجی پارلمان مزبور بود. تحت رهبری آتمارامجی، تعداد راهبان با تجربه و آمادیه بسیار افزایش یافت. این افزایش سریع در زمان رهبری جانشینان وی نیز پی در پی ادامه یافت، به طوری که در اواسط دهه 1980 تعداد راهبان تاپاگاچا حدود 1200 نفر و راهبه های آن هم حدود 3700 نفر بود. در همین زمان، نهاد یاتی، در مدتی کمی بیش از یک قرن، تقریبا از میان رفته است. حرکت های احیاگرانه مشابهی نیز در بین سلسله های رهبانی دیگامباراها و استاناکاواسی ها به وجود آمدند، هر چند افزایش تعداد راهبان آن ها تا این اندازه هیجان آور نبوده است.
تلاش های اصلاح طلبانه عموم مردم
در حالی که اتمارامجی و سایر راهبان اصلاحات را تبلیغ می کردند، اعضای برجسته توده قوم جینی نیز برای این که جان تازه ای به سنت دینی خود بدهند به پا خاسته بودند. آن چه الهام بخش ایشان در این حرکت دین بود گاهی چالش مشترکی بود که از سوی حکومت استعماری انگلیس در کنار مبلغان میسیونر مسیحی حیات دین آنان را تهدید می کرد. اما این مصلحان، خاطره اصلاحات تمام بومی پیشین را نیز، پیش رو داشتند. آن چه در مورد نهضت اصلاح طلبانه قرون نوزدهم و بیستم تازگی داشت، اصل فکر و اندیشه اصلاح نبود، بلکه جنبه های ویژه ای از شیوه ها و محتوای رفورم و نیز شعایر و بیان مدرنیته (نوگرایی) ای بودکه اصلاحات بر موج آن سوار شده بود.
کنفرانس های مردمی
وسیله حرکت اصلی تلاش های اصلاح طلبانه عموم مردم، کنفرانس های مردمی فراوانی بود که حدود پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با بودجه مردم برگزار می شد. این کنفرانس ها، به جز «انجمن جینی سرتاسر هند»، که هنوز هم به عنوان نماد تلاش برای پرکردن فاصله های قدیمی و عمیق فرقه گرایانه بین قوم جینی پابرجاست، اطراف خط های فرقه گرایانه تشکیل می شدند. کنفرانس های مزبور، برای پخش و گسترش پیام های اصلاح طلبانه خویش، روزنامه ها و مجلاتی را به زبان انگلیسی و زبان های بومی هند چاپ و توزیع می کردند.
برگزاری کنوانسیون های بزرگ
آن ها هم چنین هر چند سال یک مرتبه کنوانسیون های بزرگی برپا می کردند که هزاران نفر از جینی های عادی در آن ها شرکت داشتند. شیوه برگزاری این کنوانسیون ها (فراخوان های عمومی)، مانند سبک غربی ها بود. بدین ترتیب که هر کنوانسیون رئیس، کمیته های فرعی، هیئت های شرکت کننده و پذیرش رسمی قطع نامه های خاص خود را داشت. این قطع نامه ها در باب نکته اصلی مورد فشار و درخواست این حرکت اصلاح طلبانه مطلب زیادی به ما می گوید. بعضی از آن ها سرگرم ارتقای جایگاه حقوقی خویش تحت حکومت استعماری انگلیس بودند. اما اکثر آنان بیشتر متوجه درون امت جینی و مسائل آن بودند. آنان مردم را به تاسیس نهادهای تجاری، دینی و آموزش بانوان دعوت می کردند. هم چنین از مردم می خواستند تا از لحاظ مالی به بازسازی کتاب خانه های حاوی نسخ دست نویس قدیمی جینی، چاپ نسخه های اصلاح شده کتب باستانی و قرون وسطایی، و توزیع نوشتجات دینی به زبان های محلی کمک کنند. در بین مورتی پوجاکاها هم چنین مردم به مرمت و بازسازی عبادت گاه های مشهور قدیمی دعوت می شدند. از توده مردم خواسته می شد تا از یاتی ها حمایت نکنند، و در خیلی از موارد نیز این گونه اجتماعات مردمی ادعانامه هایی حقوقی را علیه یاتی ها تنظیم می کردند تا با مراجعه به قانون بتوانند کنترل صوامع، معابد و کتاب خانه های تحت صیانت یات ها را خود به دست گیردند. بالاخره این که با اصرار از جین ها خواسته می شد تا تعداد زیادی از اعمال و رویه های صدمه آور و زیان رساننده (مخالف اصل عدم آزار جانداران)، را کنار بگذارند و به یک زندگی سخت و دقیق جینی مطابق تاکید اولیه این آیین بر، آهیمسا روی آورند. این رویه ها شامل عادات اجتماعی، مثل ازدواج بچه ها، چند همسری، ازدواج متقابل با هندوها، و پرداختن شیر بها برای نو عروسان و هم چنین بعضی آداب دینی مثل عزاداری بیش از اندازه در مراسم کفن و دفن، عبادت خدایان هندویی و سرانجام جشن در اعیاد هندویی و اسلامی بود. روی هم رفته هدف کلی این تلاش ها این بود که در مقابله با هندوئیسم و فرهنگ هندی محیط پیرامون جینیان در قوم جینی نوعی احساس جین بودن به وجود آورند.
مهاجرت جینی ها در داخل سرزمین هند
در حالی که قوم جینی، آگاهانه درصدد تغییر خود بود، جریانات گسترده تر در درون جامعه هندی تاثیراتی را بر جای می گذاشتند که تبعاتی به مراتب پردامنه تر داشتند. این حقیقت که دفاتر، چند تا از کنفرانس های فرقه گرایانه، به عوض مراکز قدیم تر جمعیت جینی در شهر بمبئی قرار داشتند دامنه جابه جایی و مهاجرت طایفه جینی ها در داخل سرزمین هند، حتی تا قرن نوزدهم میلادی، را نشان می دهد. امروزه شهر بمبئی، در منطقه ماهاراشترا، به مراتب بزرگ ترین کانون اجتماع جینی ها در سرتاسر هند است. خیلی از روستاها و شهرای کوچک گجرات و راجستان که بیش از هزار سال محل های پر جمعیت جینی بودند در حال حاضر شاید بیش از نود درصد ساکنین جینی خود را از دست داده اند. این مهاجرت جینی ها به بمبئی (و نیز شهرای پر جمعیت دیگری مثل مدرس، نیو دهلی، کلکته، بنگلور، احمد آباد و جیپور)، در جست و جوی فرصت های اقتصادی بیشتری که این مراکز فراهم می کنند بوده است.
افزایش ثروت جینیان
جینیان روی هم رفته در رشته هایی چون مشاغل صنعتی، عمده فروشی و جواهرات بسیار موفق بوده اند، به نحوی که امروزه از لحاظ در آمد سرانه یکی از ثروتمندترین اقشار جامعه هندی به حساب می آیند. این افزایش ثروت به جینیان امکان داده تا هزینه خیلی از پروژه های اصلاحی، مانند مرمت و بازسازی معابد، تاسیس موسسات تحقیقاتی و مدارس، و تقبل هزینه چاپ کتب جینی را بپردازند. علاوه بر این، از آن جایی که خیلی از ثروتمندان جدید جینی، موفقیت مادی خویش را مدیون اخلاص و سرسپردگی دینی خویش به راهبان فرهمند جینی می دانند، برای ابراز عمومی این عشق و ارادت فردی بخشی از در آمد و ثروت خویش را در راه ساختن معابد و زیارتگاه های جدید و یا اهدای مبالغ زیادی پول به معابد در مناسبت هایی چون اعیاد و جشن های مذهبی و برگزاری آیین های تشرف رهبانی، صرف می کنند.
حرکت ها و نهضت های جدید در سنت دینی جین
سنت دینی جین هم چنین در قرن بیستم میلادی شاهد چندین حرکت جدید بوده است. یکی از این حرکت ها توسط فردی عامی از فرقه شوتامبارا به نام «رادچاندبای مهتا» که با عنوان «شریماد راج شاندرا» (سال های 1867- 1901)، شناخته می شد، آغاز شد. وی تحت تاثیر نوشته های معنوی فیلسوف دیگامبارایی قرن دوم یا سوم، کونداکوندا، قرار داشت و سال های آخر عمر خویش را به روزه و ریاضت شدید اختصاص داد. راج شاندرا هم چنین تاثیری به غایت مهم روی معاصر کمی جوان تر خویش، مهندس مهاتما گاندی داشت که به وسیله وی آرمان های عدم اذیت و آزار دیگران به صحنه سیاسی هند آورده شد. نهضت دیگری که تحت تاثیر نوشتجات کونداکوندا قرار داشت حرکتی بود که از سوی «کانجی سوامی» (سال های 1889- 1980)، از راهبان استاناکاواسی که در سال 1934 میلادی خود را یک فرد عامی دیگامبارایی معرفی کرد، آغاز شد. در سال های اخیر این دو نهضت، که مرکز هر دو، در سائوراشترای کجرات است، دست در دست هم داده و به صورت گروهی مردمی از فرقه دیگامبارا که به نام کانجی «سوامی پانتا» خوانده می شود درآمده اند که آشکارا هیچ راهبی در آن دیده نمی شود، هر چند معدودی افراد مجرد همیشگی وجود دارند که مورد احترام قرار می گیرند.
(ادامه دارد...).
منـابـع
جان ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- ج 1- صفحه 698-685
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها