اهمیت و جایگاه توبه
فارسی 4021 نمایش |امنیت و آرامش، مصونیت نفس از رذایل، حفظ اندیشه از افکار آلوده، رسیدن به حسنات اخلاقى، طى مراتب کمال، همچنین ساختن شخصیت انسان براى انسانیت، به دست آوردن کمالات معنوى و محقق شدن به حقایق الهیه واتصال به منبع فیص و رسیدن به مقام قرب الهى و ورود به دایره ى محبت الهى و پیدا کردن فضائل انسانى و رسیدن به سعادت اخروى، همه امورى است که براى انسان حاصل نمى شود مگر به ترک گناه.
انسان گنهکار از درک فیوضات و اخذ امور معنویه تا زمانى که از ورطه ى گناه و معصیت خارج نشده است محروم است، پس کسب مجموعه ى خیر در عالم هستى ممکن نیست مگر به ترگ گناه.
انسان آلوده به معصیت و گناه، زمینه ى رشد و پرورش استعدادهاى درونى و معنوى و قواى جسمانى و روانى خود را براى رسیدن به کمال مطلوب سد نموده، و مانع حرکت خود به سوى طى مراتب مى شود.
ولی خداوند از باب رحمت به انسان، بابى را براى معصیت کاران جهت جبران مافات گشوده است که با ورود به سرزمین حقایق این حقیقت عرشى، انسان آلوده، غیر از این که تمام آلودگى هاى خود را از صفحه ى نفس مى زداید، به درجات بالاى معنوى نیز دست پیدا مى کند. این حقیقت عرشى چیزى نیست جز «توبه»، توبه آغوش رحمت الهى است.
توبه حقیقتى عرشى و نورانى و سبب اتصال دور افتادگان به اصل و محبوب است. هنگامى که انسان به این حقیقت آگاه شد که در گذشته ى عمر از شناخت حضرت حق، آن وجود مبارکى که نعمتهاى آشکار و پنهان را، گسترده و کامل در اختیارش قرار داده غفلت داشته و معلومش شد که جایگاه باعظمت نعمتها را در زندگى، که هر کدام از آنها راهى به سوى خیر و سعادت در دنیا و آخرت و کلیدى براى باز کردن درى از درهاى رحمت و لطف حق است نشناخته و اغلب نعمتهاى خداوند را در راه خلاف و بیجا مصرف نموده و در نتیجه مبتلاى به انواع معاصى کبیره و صغیره شده و به خسارت و زیان عظیمى دچار آمده و داغ ننگ بندگى هوا و هوس و شیطان درون و برون را بر پیشانى حیات خود زده، براى جبران آن گذشته ى خفت بار، گذشته ى آلوده به جهل و غفلت و خطا و معصیت و اعمال ننگینى که از او صادر شده و آن حالات شیطانى و مفاسد اخلاقى، واجب است وارد عرصه گاه ملکوتى توبه و فضاى عرشى انابه و مدار عرفانى بازگشت به خدا گردد، و خورشید زیباترین آشتى را از افق حیات خود طلوع دهد.
آرى براى مایه گرفتن از رحمت واسعه، و نیرو گرفتن از عنایت خاصه، و جذب فیوضات ملکوتیه باید وارد راه رجوع به حق گردد و این راه را با قدم دل و چراغ پرفروغ عقل و نیت خالص و پاک و عزمى محکم و استوار و جهادى عاشقانه و مستمر و حالتى مستانه و آگاهانه طى کند تا ظاهر و باطنش از فحشا و منکرات و از فسق و فجور و از سیئات اعمال و از شرور نفس و از وساوس شیطانى و رذایل اخلاقى به طور کامل شستشو یابد و در صف پاکان و نیکان و مشتاقان و صالحان و عابدان و سالکان و راه یافتگان به حریم قرب محبوب قرار گیرد و به جاى استحقاق غضب رب، مستحق رحمت و استحقاق عذاب دردناک قیامت، شایسته ى جنت و بهشت عنبر سرشت شود.
این توجه و بیدارى نسبت به گذشته، و این گونه قرار گرفتن در منزل توبه و انابه و این شکل شستشوى ظاهر و باطن از آلودگیها کلید آشتى با خداست. امام زین العابدین (ع) در مناجات "تائبین" به پیشگاه خدا چنین عرضه مى دارد: «الهى انت الذى فتحت لعبادک بابا الى عفوک سمیته التوبة، فقلت توبوا إلى الله توبة نصوحا، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه؛ خداى من تو کسى هستى که درى به سوى عفوت به روى بندگانت گشوده اى، و نامش را توبه نهاده اى، و فرموده اى بازگردید به سوى خدا و توبه کنید توبه خالصى، اکنون عذر کسانى که از ورود از این در، بعد از گشایش آن، غافل شوند چیست؟!»
به قدرى در مساله توبه در روایات تاکید شده که در حدیثى از امام باقر (ع) مى خوانیم:
«ان الله تعالى اشد فرحا بتوبة عبده من رجل اضل راحلته و زاده فى لیلة ظلماء فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسى که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را بیابد شاد مى گردد.» این تعبیرات آمیخته با بزرگوارى همه براى تشویق به این امر مهم حیاتى است.
ولى باید توجه داشت که توبه تنها لقلقه زبان، و گفتن استغفر الله نیست بلکه شرایط و ارکانى دارد که در تفسیر توبه نصوح در آیات فوق به آن اشاره شد، هرگاه توبه با این شرائط انجام گیرد آن چنان اثر مى گذارد که گناه و آثار گناه را به کلى از روح و جان انسان محو مى کند، بنابراین در حدیثى از امام باقر (ع) مى خوانیم: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له، و المقیم على الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسى که از گناه توبه کند همچون کسى است که اصلا گناه نکرده، و کسى که به گناه خود ادامه دهد در حالى که استغفار مى کند مانند کسى است که مسخره مى کند.»
توبه نخستین گام سلوک
سالک راه حق براى وصول به سر منزل مقصود باید مقامات و منازلى را طى کند و توبه یکی از نخستین گام های سالکان راه حق است؛ آن که مى خواهد به سوى او سیر کند باید روى از دنیا، خود و هر چه غیر او است برتابد و با تمام هستى متوجه حق شود و این جز با انقلابى در درون که دیو منیت و هواها و شهوتها را از تحت سیطره و سلطنت دل برافکند ممکن نیست و این است که فراهم آور زمینه اجابت دعوت خدا و استفاضه از فیض او و آغازین پله نردبانى است که آنسویش بام دریاى بى کران وجود الهى است.
به بیانى دیگر عارف باید مقامات و منازل بس دشوارى را بپیماید و توبه در آغاز آنها است زیرا این حرکت، یک حرکت الهى است به سوى خدا، با توفیق او و براى او است و جایگاهش خانه او؛ یعنى دل است. پس براى اینکه چنین حرکت مقدسى آغاز شود نخست باید صفحه دل از آثار گناه پاک شود آنگاه با تمام وجود به حق متوجه شود تا خداوند وارد دل انسان شود و بدیهى است که او هرگز با دلى که خانه شیطان است، بتخانه و سیاهکده است سنخیتى ندارد چنین قلبى نمى تواند رو به سوى او کند و از توفیقات الهى بهره مند شود.
از این رو براى این که این راه هموار گردد سالک طریق حق باید آتش در دل افکند و آن آتش شعله برکشد و شعله ها فروزان و فروزان تر شود تا همه برگها، شاخه ها، میوه ها و ریشه هاى گناهان، غفلت ها و ترک اولى ها و... را بسوزاند تا دل او پاک و منزه گشته و آماده فراگیرى فیض خدا و حرکت به سوى او شود.
البته همه عرفا در این مورد اتفاق نظر ندارند و برخی از آنان مقام اول را توبه نمی دانند، به عبارت دیگر در مورد اینکه نخستین منزل سالک چیست؟ اختلاف است و در اینجا این مبحث را به کلام محی الدین ابن عربی در مورد اختلاف ختم می کنیم: «میان اصحاب، در مورد اولین مقام عارف و سالک اختلاف است؛ برخی از آنان فرموده اند: اولین مقام "یقظه" است و برخی فرموده اند: اولین منزل "انتباه" است و برخی فرموده اند: نخستین گام "توبه" است.»
مرحوم فیض کاشانى در آغاز جلد هفتم «المحجه البیضاء» چنین مى گوید: «توبه از گناه و بازگشت به سوى ستارالعیوب و علام الغیوب آغاز راه سالکین و سرمایه پیروزمندان و نخستین گام مریدان و کلید علاقه مندان و مطلع برگزیدگان و برگزیده مقربان است.»
سپس اشاره به این حقیقت مى کند که غالبا انسانها گرفتار لغزشهایى مى شوند و با اشاره به لغزش آدم (که در واقع ترک اولى بود نه گناه) مى گوید: چه اشکالى دارد که همه فرزندان آدم به هنگام ارتکاب خطاها به او اقتدا کنند، چرا که خیر محض، کار فرشتگان است، و آمادگى براى شر بدون جبران، خوى شیاطین است،و باز گشت به خیر بعد از شر، طبیعت آدمیان است. آن کس که به هنگام ارتکاب گناه و انجام شر به خیر باز گردد، حقیقتا انسان است!
در واقع توبه اساس دین را تشکیل مى دهد، چرا که دین و مذهب انسان را به جدا شدن از بدیها و بازگشت به خیرات دعوت مى کند؛ و با توجه به این حقیقت، لازم است توبه در صدر مباحث مربوط به اعمال و صفات نجاتبخش قرار گیرد.
مرحوم میرزاجواد ملکى تبریزى پس از بیانات سودمند و جامعى در اثبات و امکان لقاء الله؛ یعنى امکان رسیدن به مقامات بلند معنوى و عرفانى از طریق مجاهده، مى نویسد: «آرى، بعد از اینکه مقصود معین شد آن وقت دامن همت به کمر بزند و بگوید دست از طلب ندارم تا کام من بر آید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید. توبه صحیحى از گذشته ها بکند.»
امام خمینی با عنایت به اهمیت این مطلب، مى نویسد: «توبه یکى از منازل مهمه مشکله است.» و در ضمن تعریف و توضیح حقیقت توبه مى نویسد: «از خواب غفلت بیدار شد و از منزل یقظه (بیداری) وارد منزل توبه شد.» آن فرزانه جاوید در واقع در ضمن تبیین حقیقت توبه به مطلب مهمى اشارت مى کند که موقعیت توبه است و آن را پس از یقظه (بیدارى از خواب غفلت) قرار مى دهد در واقع یقظه را مى توان مقدمه اى براى توبه به شمار آورد.
بسیار مى شود که از انسان مخصوصا در آغاز تربیت و سیر و سلوک الى الله لغزشهایى سر مى زند، اگر درهاى بازگشت به روى او بسته شود به کلى مأیوس مى گردد و براى همیشه از پیمودن این راه باز مى ماند؛ به همین دلیل، در مکتب تربیتى اسلام، «توبه» به عنوان یک اصل مهم مطرح است و از تمام آلودگان به گناه دعوت مى کند که براى اصلاح خویش و جبران گذشته از این باب رحمت الهى وارد شوند.
این حقیقت در سخنان امام على بن الحسین (ع) در مناجات تائبین با زیباترین صورتى بیان شده: «الهى انت الذى فتحت لعبدک بابا الى عفوک سمیته التوبة فقلت توبوا الى الله توبة نصوحا، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه؛ معبود من! تو کسى هستى که به روى بندگانت درى به سوى عفوت گشوده اى و نامش را توبه نهاده اى، و فرموده اى باز گردید به سوى خدا و توبه کنید، توبه خالص! حال که این در رحمت باز است، عذر کسانى که از آن غافل شوند چیست؟»
جالب این که خداوند علاقه فوق العاده اى به توبه بندگان دارد چرا که آغاز تمام خوشبختی هاى انسان است. در حدیثى از امام باقر (ع) مى خوانیم: «ان الله تعالى اشد فرحا بتوبة عبده من رجل اضل راحلته و زاده فى لیلة ظلماء فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بسیار شاد مى شود، بیش از کسى که مرکب و توشه خود را در بیابان (خطرناکى) در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را بیابد.»
منـابـع
سیدعلی حسینی- توبه و جایگاه بلند آن در عرفان- فصلنامه معرفت- شماره 6
کار گروه تحقیقات مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره)- توبه از نظرگاه امام خمینى- دفتر قم
ناصر مکارم شیرازی- اخلاق در قرآن- جلد 1 صفحه 217-219
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 24 صفحه 295
حسین انصاریان- توبه آغوش رحمت
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها