معاد و آخرت شناسی در دین یهود (مرگ)

فارسی 9333 نمایش |

آخرت

آخرت شناسی به دلیل اینکه به آینده نادیده بشر ارتباط دارد و خبر دقیقی از آن نیست، همواره از بحث انگیزترین آموزه های ادیان بوده است. در یهودیت هم علیرغم ابهام در منشأ این آموزه که گروهی آن را تحت تأثیر تلاقی اندیشه های یهودی ایرانی در ایام اسارت بابلی می دانند، مفاهیمی همچون ماشیح، رستاخیز مردگان، جهان آینده، آخرین داوری، بهشت و جهنم وجود دارد.

مرگ در آیین یهود
در یهودیت براى اشخاصى که مى میرند آیین هاى مقدسى که مربوط به لحظات آخر عمر باشد وجود ندارد. البته کسانى که دور و بر او هستند از وى مى خواهند که به گناهانش اعتراف کند، ولى باید مشخص کنند که این امر به معناى آن نیست که او حتما خواهد مرد. باید به شخصى که روزهاى آخر زندگى را مى گذراند بگویند که بسیارى کسانى که به گناهانشان اعتراف کرده اند باز هم به زندگى ادامه داده اند، و در هر حال اعتراف موجب تضمین بهره مندى از جهان آینده خواهد بود. اگر فرد بیش از اندازه ضعیف باشد و نتواند صحبت کند باید در دل به گناهان خود اعتراف نماید. صورت مختصرى از اعتراف در بستر مرگ، که مى توان به آن دعاهاى مناسب دیگرى نیز افزود، از این قرار است: «خداوندا، اى خداى من، و اى خداى پدرانم، من مى دانم که شفا و مرگم در دست تو است. امیدوارم اراده کنى و مرا کاملا شفا بخشى. اما اگر مردنیم مى خواهم که مرگم کفاره تمامى گناهان، خطاها، و بى عدالتى هایى باشد که از من در پیشگاه تو سر زده است. مرا از بهره مندى در باغ عدن بى نصیب مکن، و اجازه ام ده به جهان آینده که براى عادلان رقم خورده است دست یابم.»
ممنوع است به نحوى از انحا براى شخصى که مشرف به موت است مزاحمت ایجاد شود، مبادا که بدین ترتیب مرگ او تعجیل گردد; چرا که این عمل در حکم قتل است. این منع شامل کارهایى مانند روغن زدن یا شستن بدن، که از جمله آداب پیش از دفن هستند، و یا حفر قبر براى شخص در حال مردن اگر از جریان امور آگاه است، نیز مى شود. وظیفه است که همراه محتضر بمانند تا در تنهایى جان ندهد. آنان که بر بالین محتضر حاضرند وقتى که مى بینند مرگ فرا رسید لباس بر تن مى درند، و با دعاى «متبارک است داور درست» پذیراى حکم عدل خدا مى شوند.
همه آب هاى موجود در آن نزدیکى را باید از ظرف ها بیرون ریخت، زیرا چنین معتقدند که آب ها به وسیله فرشته مرگ آلوده شده اند و براى خوردن خطرناکند. در تعریف مرگ در هلاخا گفته شده است که در لحظه مرگ تنفس به کلى قطع مى شود، که براى اطمینان از آن برگ یا آینه اى را جلوى صورت شخص مى گیرند. با پیشرفت هایى که در پزشکى جدید پیدا شده مسائلى چند در مقابل تعریف سنتى مرگ قد علم کرده اند، و مراجع حاخامى در باب چگونگى تشخیص مرگ، صرف نظر از اصل امکان تشخیص آن، به گروه هایى تقسیم شده اند.

آداب کفن و دفن

به محض آنکه وقوع مرگ ثابت شد ترتیبات کفن و دفن باید بلافاصله انجام گیرند، زیرا تأخیر در خاکسپارى ممنوع است. کفنى از کتان سفید آماده مى کنند، و جسد را پیش از آنکه مقدار شرعى مشخص آب روى آن بریزند به تمام و کمال مى شویند. سپس به آن روغنى که با ادویه جات خوشبو شده است مى زنند، و در میان یهودیان اشکنازى رسم است که تخم مرغى خام که با شراب مخلوط مى شود را بر سر مرده مى مالند. آداب متفاوت بسیارى در مورد آماده کردن مرده براى تدفین وجود دارند که به طاهارا یا پاکی معروفند. این مراسم را یهودیان داوطلب انجام می دهند که به آنها حورا قدیشا می گویند که به معناى «جمعیت مقدس» است. این افراد ناظر خود مراسم تدفین نیز هستند. مطابق دستور هلاخا مرده یهودى را باید در زمینى مخصوص دفن کرد و نمى توان بدون مبالات از قبرستان غیر یهودیان استفاده کرد.

اختلاف یهودیان راست کیش و اصلاح گرا در مورد سوزاندن اجساد
یهودیان راست کیش رسم مرده سوزانى ندارند، و بیشتر حاخام هاى راست کیش حتى اگر به یقین بدانند که خاکستر مرده حتما به وسیله تابوت دفن خواهد شد باز از اجراى مراسم سوزاندن جسد سر باز مى زنند. یهودیت اصلاح گرا با انجام مرده سوزانى مخالفتى ندارد، و نیز با این دیدگاه راست کیش ها همراه نیست که مرده سوزانى را معادل انکار اعتقاد به رستاخیز بدن ها در دوران ماشیح مى دانند.

نحوه عزاداری یهودیان

بستگان درجه اول مرده باید براى او عزا برپا کنند، و گستردگى و شدت عزادارى بسته به نزدیکى ارتباط مرده با بازمانده است، مثلا عزادارى براى پدر و مادر شدیدتر است. از لحظه مرگ، عزادار را به اسم اونن می شناسند. او باید از مصرف گوشت و شراب خودداری کند و لازم نیست هیچ یک از مناسک مرسوم یهودی را به جای آورد. برای مدت هفت روز پس از مراسم تدفین که به آن شیوعا به معنای «هفت» می گویند، عزادار در حالت عزای کامل قرار خواهد داشت. به عزادار در این دوره آول می گویند. وی در خانه می ماند و در آنجا مراسم های مختلف دعا برگزار می شود. صاحب عزا روی چارپایه ای کوتاه می نشیند در حالی که قسمت بالای لباسش از هم دریده شده است. وی نباید مویش را کوتاه کند یا صورتش را تیغ بزند و یا کفش چرمی بپوشد. آمیزش جنسی برای آول در طول این دوره ممنوع است. همچنین است شستن بدن، کار، مطالعه تورات و گوش دادن به موسیقی.
فقط در روز شنبه که عزاداری در ملأ عام ممنوع است وی می تواند خانه اش را ترک کند و به کنیسه برود. بستگان، دوستان و همسایگان به خانه صاحب عزا می آیند تا در مراسم دعا و نماز شرکت کنند و عزادار را تسلیت دهند. در خلال این مراسم ها آول دعای قدیش را می خواند. خواندن این دعا در صورتی که فرد درگذشته پدر یا مادر وی باشد برای یازده ماه آینده نیز ادامه خواهد یافت. در سالگرد از دست رفتگان نیز که به یرزیت معروف است این دعا توسط آول خوانده مى شود. قدیش دعایى به زبان آرامى است که مضمون آن ستایش خدا و درخواست اعطاى آرامش و زندگى خوب از اوست. اگرچه عزاداران اغلب گمان مى کنند که دعاى مذکور به خاطر مرده است اما به هیچ نحو چنین نیست; در واقع بیشتر عزاداران تعابیر آرامى قدیش را در نمى یابند. صاحب عزا قدیش مى خواند تا نشان دهد که على رغم غم فقدانى که هم اینک بر دل اوست هنوز مایل به ستایش خدا است.
با آنکه ممکن است مرگ یک عزیز ناروا به نظر آید اما مضمونى که در یهودیت، در شمارى از دعاهاى مرتبط با مرگ و عزادارى وجود دارد اندیشه پذیرا شدن عدالت خدا است. اعتقاد بر آن است که پس از مرگ، روح دوره اى برزخ گونه را به منظور پاکیزه شدن از سر مى گذراند. این دوره براى گناهکاران یک سال است; و از همین رو است که رسم خواندن قدیش فقط براى یازده ماه پس از مرگ ادامه مى یابد تا در واقع به معناى گناهکار بودن درگذشته نباشد، چرا که اگر دوازده ماه کامل این کار ادامه یابد چنان ایهامى خواهد داشت.

دوره شلوشیم

آنگاه که شیوعا به پایان مى رسد عزادار وارد دوره اى نیمه عزا مى شود که تا پایان سى روز بعد از تدفین طول مى کشد. این دوره نام شلوشیم به معناى «سى» را بر خود دارد. در این ایام آول نباید موى سر را کوتاه کند، یا لباس نو بپوشد، یا در جشن ها شرکت کند و یا در کنیسه در محل همیشگى خویش بنشیند. با این همه وى مجاز است کار کند و نقش هایى را که پیش تر بر عهده داشت از سر گیرد. کسانى که در عزاى مرگ همسر، فرزند یا خواهر و برادر هستند با تمام شدن شلوشیم عزادارى آنها تمام مى شود. در مورد مرگ پدر یا مادر سوگوارى به مدت یک سال کامل به طول مى انجامد، اما البته پس از دو یا سه ماه که عزادار سر و وضع بى ریختى پیدا مى کند مى تواند موى خویش را کوتاه کند.
فرآیند عزادارى در یهودیت را مى توان تحولى تدریجى از مرحله انزوا و جدایى آول تا برگشت وى به روال عادى زندگى در نظر آورد. از دید هلاخا سوگوارى نکردن مظهر سختى و قساوت طبع است اما عزادارى خیلى زیاد نیز توصیه نمى شود. براى فرد سوگوار ساختار بسیار پر تشریفاتى تدارک دیده شده است که وى باید از همان لحظه آغاز هماهنگ با آنها عمل کند، و از طریق همان ترتیبات اندوه خویش را ابراز دارد. فراهم آوردن کمک هایى به شکل آداب و مناسک، و فراخواندن مردم به دیدار از عزاداران و تسلیت دادن به آنها احساس آشفتگى و سرگردانى حاصل از مرگ بستگان نزدیک را به خوبى جبران مى کند. بسیارى از قوانین مربوط به سوگوارى، که آشکارا محدودیت هاى قابل توجهى براى زندگى اقتصادى و اجتماعى آول به بار مى آورند، در خارج از محافل سنتى رعایت نمى شوند. در این مورد یهودیت اصلاح گرا معمولا هم دوره سوگوارى و هم گستره آن را کوتاه تر و کوچک تر برگزار مى کند.

حیات پس از مرگ در دین یهود

به نظر نمی رسد که اندیشه های یهود درباره زندگی پس از مرگ چندان روشن باشد، با وجود این، یهودیت آخرت شناسی خاص خود را دارد و بر اساس آن به نظر نمی رسد که زندگی پس از مرگ جسمانی به پایان می رسد. یهودیت معتقد به رستاخیز مردگان و جهان آخرت است که ارواح برخاسته از گور، در آن سهیم خواهند بود. اما با وجود این عقیده دیگری در یهود وجود دارد که بر طبق آن به نظر می رسد امتیاز برخاستن از گور و زندگی پس از مرگ فقط باید از آن درستکاران باشد و شریران باید برای همیشه با مرگ جسمانی خود نابود شوند (بلاشک این از موارد تحریف یافته آموزه های موسی (ع) است)، همانگونه که موسی بن میمون، متفکر بزرگ یهودی می گوید: «عمل نیکی که برای درستکار ذخیره می شود، زندگی پس از مرگ او را در عالم بعدی تشکیل می دهد، حیاتی که مرگی همراه آن نیست و جهان خیری که شری در آن وجود ندارد... مجازات افراد شریر آن است که آنان شایسته چنین حیاتی نخواهند بود، بلکه کاملا با مرگ خود از بین می روند، کسی که استحقاق چنین حیاتی را نداشته باشد وجود مرده ای است که هرگز زندگی نخواهد کرد بلکه به دلیل شرارت خود همانند حیوانات از حیات دیگر محروم و نابود خواهد شد.» به هر حال در دین یهود به نظر می رسد که باورهای قاطع به اموری مانند روز داوری نهایی، رستاخیز مردگان و بهشت و جهنم دارد و به نظر می رسد که اینها ایمان کلی همه یهودیان باشد.

رستاخیز مردگان در آیین یهود
اعتقاد به رستاخیز یکی از اصول دین و ایمان یهود است و انکار آن، گناهی بزرگ محسوب می شود. «کسی که به رستاخیز مردگان معتقد نباشد و آن را انکار کند، از رستاخیز سهمی نخواهد داشت و زنده نخواهد شد.» (سنهدرین، 95 الف) «سعدیا بن یوسف» در قرن نهم میلادی اظهار داشت که اصل اعتقادی رستاخیز را تمام یهودیان باور دارند و بیشتر آنان آن حادثه را، با آخرالزمان یکی می دانند. او در کتاب «الامانات و الاعتقادات» می نویسد: «نویسنده این کتاب اعلام می کند که تا آنجا که به اصل اعتقادی رستاخیز مردگان مربوط می شود (که سرور ما از وقوعش در آن دنیا به ما خبر داده تا اعمال مجازات را میسر گرداند) موضوعی است که امت ما درباره آن کاملا اتفاق نظر دارند. در نتیجه ما هیچ یهودی را نمی شناسیم که با این عقیده مخالف باشد.» نویسنده در همان کتاب در جای دیگر می گوید: «خداوند همچنین ما را مطلع کرده که در طول اقامت موقت ما در این عالم عمل، گزارشی از اعمال هر کس را نگاه می دارد. لیکن او جزای آن اعمال را برای عالم دیگر نگاه داشته که عالم جزاست، آن عالم دیگر او را به وجود خواهد آورد؛ زمانی که تمام موجودات ذی شعور که حکمت او آفرینش آنها را مقدر فرموده به کمال خود برسند. در آنجا او از همه انسانها بر طبق اعمالشان بازخواست خواهد کرد.» این نقل قول به خوبی نشان می دهد که دین یهود به روز داوری نهایی اعتقاد دارد، روزی که خداوند به اعمال نیک و بد همه رسیدگی خواهد کرد و همه بر طبق آن مجازات و کیفر خواهند یافت.
علمای یهود، اعتقاد به رستاخیز را موضوع یکی از دعاهای «برکات هجدگانه» که بخش مهمی از نمازهای روزانه است، قرار دادند. و آن دعا چنین است: «تو تا به ابد جبار هستی، ای خدا تو زنده کننده مردگان هستی... و چه کسی شبیه توست ای پادشاهی که مرگ و زندگی به دست تو است و نجات را می رویانی و تو امین هستی که مردگان را زنده می کنی. متبارک هستی تو ای خدایی که مردگان را زنده می کنی.» در پاسخ به منکران معاد مقرر شد در پایان دعاهای بیت همیقداش بگویند: از این جهان کنونی تا آن جهان آینده. (مشینا براخوت، 5:9)

منکران معاد
یکی از نکات مورد اختلاف فریسیان و صدوقیان، همین ایمان به رستاخیز بود؛ صدوقیان معتقد بودند که با مردن جسم، روح نیز معدوم می شود و مرگ پایان موجودیت انسان است پس پاداش و مجازات هم نیست. علت ظاهری انکار صادوقیان این بود که در اسفار پنجگانه ذکری از این موضوع نیست و فقط در تورات شفاهی که مورد قبول آنها نیست، آمده است. علمای یهود، این نظر را که در اسفار پنجگانه ذکری از رستاخیز مردگان نیامده است، به شدت رد کرده و در تلمود گفته اند: هیچ قسمتی از تورات (کتبی) نیست که به اعتقاد رستاخیز مردگان دلالت نکند. لکن ما صلاحیت نداریم که آن را بدین معنی تفسیر کنیم.» (سیفره دواریم، 306، ص 132 الف) شومرونی ها یا سامره ای ها هم منکر اعتقاد به رستاخیز مردگان بودند و می گفتند: در تورات دلیل رستاخیز مردگان نیست.

آیات دال بر رستاخیز مردگان در تورات

آیه: «و از آنها، هدیه افراشتنی خداوند را به هارون کاهن بدهید.» (اعداد، 28:18) تفسیر: «هارون که تا ابد زنده نبود بلکه در جهان آینده زنده خواهد شد و بنی اسرائیل هدیه های افراشتنی خود را به او خواهند داد.» (سنهدرین، 90 ب)
آیه: «و شما به خداوند خدای خود ملحق شده اید، همگیتان امروز زنده هستید.» (تثنیه، 4:4) تفسیر: «حتی در روزی که اهل جهان مرده اند، شما زنده خواهید بود یعنی همانطور که امروز زنده اید، در جهان آینده نیز همگی شما زنده و برپا خواهید بود.» (سنهدرین، 90ب)
آیه: «من می میرانم و زنده می کنم.» (تثنیه، 39:32) تفسیر: به قرینه فراز بعد که می گوید: «من مجروح کرده ام و خودم شفا خواهم داد»، می فهمیم این مرده و زنده شدن هم برای یک نفر است نه اینکه خدا یکی را بمیراند و دیگری را به رسم معمول دنیا زنده کند.
آیه: «آن وقت موسی و بنی اسرائیل این سرود را برای خداوند خواهند دید.» (خروج، 1:15) تفسیر: نگفته شده سراییدند بلکه «خواهند سرایید» آمده که مربوط به آینده است.
آیه: «خوشا به حال آنانی که در خانۀ تو ساکنند و بار دیگر برای تو تسبیح خواهند خواند.» (مزامیر 5:84)، تفسیر: گفته نشده برای تو تسبیح خوانده اند یا می خوانند بلکه برای تو تسبیح خواهند خواند.
آیه: «رئون زنده بماند و نمیرد.» (تثنیه، 6:33) تفسیر: رئون زنده بماند در این جهان و نمیرد در جهان آینده.
آیه: «و بسیاری از آنان که در زمین خاکی خفته اند بیدار خواهند شد، اینان برای زندگی جاودانه و آنان برای (تحمل) رسوایی و ننگ ابدی.» (دانیال، 2:12) و اما تو به آخرت برو و بدان که استراحت خواهی کرد و در آخر ایام برای سهم بردن نصیب خود را به پا خواهی خاست.
آیه: «آن جا البته منقطع خواهد شد و گناهش بر وی خواهد بود.» (اعداد، 31:5) تفسیر: فراز اول یعنی در این جهان و گناهش بر وی خواهد بود یعنی جهان آینده.» (سنهدرین، 90ب)
آیه: «سه چیز هستند که سیر نمی شوند: هاویه، گور و رحم نازا.» (امثال سلیمان، 15:30 و 16) تفسیر: «همانطور که رحم (زهدان) دریافت می کند و بیرون می دهد، قبر دریافت می کند و سپس از خود بیرون می دهد. چطور زهدان نطفه را با سرو صدا دریافت و کودک را با سر و صدای زیاد از خود بیرون بدهد ولی قبر که مرده را با سر و صدای شیون فراوان تشییع کنندگان دریافت می دارد، به طریق اولی مرده را با سر و صدای فراوان از خود بیرون ندهد.» (براخوت، 15ب).

منـابـع

جواد قاسمی قمی- مقاله فرجام شناسی یهود به روایت تلمود- مجله هفت اقلیم- پیش شماره 2

آبراهام کُهِن- خدا، جهان، انسان، ماشیح (گزیده گنجینه ای از تلمود)

آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- صفحه 249-253- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1385

کدارنات تیواری- دین شناسی تطبیقی- ترجمه مرضیه (لوئیز) شنکایی- صفحه 140-146- انتشارات سمت

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد