آیینهای سال دینی یهود
فارسی 5809 نمایش |قرائت جدید از داستان خروج
در دوره جدید حتی قرائت بازبینی شده ای از داستان پیش گفته مطرح شده است تا مثلا با الهیات یهودیت اصلاح گرا و یا با ایدئولوژی سکولار سوسیالیست های اسرائیلی نهضت قیبوص جور آید. از آنجا که مضمون هگادا آزادى از بردگى است تغییر و تعدیل در آن راه دارد و در واقع یهودیان آمریکایى داراى گرایش هاى سیاسى افراطى بازنویسى شده آن را به عنوان اعلامیه حقوق مدنى و مانیفست نهضت هاى آزادیخواه در جهان سوم مطرح کرده اند. هگاداى سنتى بر مبناى نمونه اولیه اى که در میشنا ذکر شده است، قرار مى گیرد اما آن قدر پر و بال پیدا کرده است که شعرها و سرودهایى را که به منظور همراه کردن کودکان خانواده، با الحان مهیجى خوانده مى شوند نیز در بر مى گیرد.
آیین هاى عمده
آیین هاى عمده اى که با خواندن هگادا همراه هستند عبارتند از: نوشیدن چهار جام شراب به یادگار چهار بار یاد رهایى که در سفر شموت (6: 6ـ7) آمده است. (اولین این جام ها به عنوان قیدوش این جشن مورد استفاده قرار مى گیرد); دیگر اینکه مردان در حالى که دور میز مراسم نشسته اند کمى به دست چپ لم مى دهند، چرا که این در قدیم از نشانه هاى مردان آزاد بوده است; نیز خوردن سبزیجاتى که در آب نمک فرو برده مى شوند، به یاد اشک هاى بردگان عبرانى; سؤالات چهارگانه اى (م نیشتنا) که بچه ها درباره مراسم این شب می پرسند و سرپرست خانواده جواب می دهد، سرود خانی مزمورهای هلل، خوردن حد اقلی از مصا، خوردن اندکی از گیاهان تلخ، که معمولا ترب کوهی یا کاهو است و همچنین سبک عام ترتیب سفره که بشقاب سدر به همراه خوراکی های دینی مختلف، از جمله یک ران کباب سوخته به نشانی قربانی پسح و یک تخم مرغ به عنوان نماد قربانی این عید، روی آن چیده می شوند.
هیچ یک از این دو تای اخیر معمولا در شب عید خورده نمی شوند. در پایان غذای عید و پیش از آنکه قسمت پایانی هگادا خوانده شود، آخرین قطعه مصا را که به افیقومان مشهور است، مى خورند. این یک لفظ یونانى است که به معناى دسر بعد از غذایى است که خوردن آن با سرگرمى و تفریح همراه بوده است. از آنجا که آخرین چیزى که خورده مى شود پاره مصا است و دسرى پس از آن نخواهد بود این نام با خود آن پاره مصا پیوند خورده است. افیقومان را در آغاز این غذاى آیینى کنار مى گذارند و از آنجا که باید آن را قبل از نیمه شب خورد در برخى جوامع رسم شده است که بچه هاى خانواده تلاش مى کنند تا آن را «بربایند».
آنگاه آنها با معطل کردن کسى که اجراى سدر را بر عهده دارد و با درخواست هدیه اى به جاى افیقومان خواهان بازخرید آن از سوى او مى شوند. پیرامون این آیین ها رسوم فراوان دیگرى نیز رشد کرده اند مانند ریختن و کنارگذاشتن جامى شراب براى ایلیاى نبى; باز کردن در ورودى و دعوت او به داخل; خالى کردن مقدارى شراب از لیوان هاى حضار در وقت ذکر هر یک از ده بلایى که بر سر مصریان آمده بود، چرا که این کار گونه اى مشارکت نمادین در رنجى است که در هر صورت به ناچار باید بر سر آنان مى آمد; و پوشیدن کیتل سفید توسط شرکت کنندگان مذکر، و یا به تن کردن پوشش هایى مانند آنچه اسرائیلیان به هنگام ترک مصر پوشیده بودند. در عین حال هر جامعه اى شیوه سدر متمایزى براى خود دارد و این شیوه ها حتى امروزه نیز در حال تغییر و تعدیل هستند، مثل اینکه رسم شده است که صندلى خالى اى نیز در کنار میز مى گذارند تا به یاد یهودیانى باشند که قادر به شرکت آزادانه در جشن پسح نیستند.
دوره عومر
از شب دوم پسح دوره عومر شروع می شود. یهودیان سنتی یک یک این روزها را شماره می کنند، یعنی مطابق معنایی که در تصویری از وییقرا 15:23 آمده است: "و تو باید برای خود از روز بعد از شبات... هفت هفته بشماری." این شمارش تا چهل و نه روز ادامه می یابد و روز پنجاهم روز عید پنجاهه است. ابتدای این شمارش همان روزی است که در آن عومر، یا «کیل» یا «بافه» جو به عنوان پیشکشی از محصول درو شده کشت جدید به معبد در اورشلیم آورده می شد. اگرچه پروشیان عبارت «روز بعد از شبات» را حاکی از روز دوم پسح تفسیر می کردند (زیرا روز اول را که یوم طوو بود از آن جهت که در آن هیچ کاری نباید صورت می گرفت شبات نیز می نامیدند) اما صدوقی ها و مدت ها پس از آنها قرائی ها آن را به معنای لفظی اش و حاکی از روز یکشنبه می دانستند. در نتیجه ایشان همیشه جشن پنجاهه را در یکشنبه هفت هفته بعد برگزار می کردند. از نظر یهودیان معاصر تمام چیزهایی که مربوط به این جنبه قربانی/ کشاورزی قضیه می شود، نقش چندانی در زندگی آنان ندارد. تنها نکته ای که در این میان قابل اعتماد است این است که تا پس از روز دوم پسح غله های جدید قابل خوردن نیستند. در این باب که آیا نهی یاد شده در خارج سرزمین اسرائیل نیز کاربرد دارد در میان هلاخائیان وفاقی به هم نرسیده است.
دوره عومر و سوگواری
شمارش عومر امروزه نیز هنوز ادامه دارد اما این دوره تا حدودی صورت ایام سوگواری به خود گرفته است و یهودیان راست کیش در بیشتر ایام این دوره از کوتاه کردن مو یا تراشیدن صورت خودداری می کنند. منشا این سوگواری روشن نیست رایج ترین دلیلی که برای آن ارائه می شود، این است که شاگردان ربی عقیوا در قرن دوم در خلال ایام عومر مرده اند. در عمل هیچ توافقی درباره زمان شروع و پایان این سوگواری وجود ندارد و در نوشته های هلاخایی از گونه های متنوعی از رسوم مختلف یاد شده است. اما تقریبا همه قبول دارند که در سی و سومین روز عومر که به لگ باعومر معروف است باید سوگوارى را کنار نهاد. این روز زمان بسیار مشهورى براى مراسم ازدواج اشکنازى ها است.
حقیقت لگ باعومر
حقیقت خود لگ باعومر روشن نیست و براى منشأ آن چند جور تبیین ارائه شده است. تصور عموم در این باب برگرفته از آموزه اى قبالایى است که مى گوید لگ باعومر روزى است که در آن حکیم ربى شیمعون بریوحاى، که از قرار مشهور مؤلف زوهر دانسته مى شود، سرانجام آموزه سرى خویش را براى شاگردانش آشکار ساخته و مرده است. در میان قبالائیان، که مرگ ربى شیمعون را همچون ازدواج میان روح او و خدا توصیف مى کنند، این روز یکى از روزهاى شادى و سرور بسیار است و آنها براى زیارت قبر حکیم به مرون در گالیل می روند و در آنجا جشن های بزرگ آتش و رقص و آوازهای فراوان به راه می افتد. این سفر زیارتی در نزد یهودیان شرقی که در مرون اردو می زنند و به آنجا حال و هوای یک شهر بازی می بخشند از اهمیت خاصی برخوردار است. آنها در آنجا علی رغم مخالفت و ممانعت مسئولان بهداشتی اسرائیل به ذبح گوسفند نیز می پردازند. نزد یهودیان جوامع شرقی کاملا عادی و معمول است که برای سپاسگزاری از سلامت یافتن از بیماری یا روی آوردن بختی خوش نذر می کنند که به زیارت قبر ربی شیمعون بروند. در لگ باعومر روی قبر حکیم شمع روشن می کنند و همچنین به مطالعه زوهر می پردازند. نیز برای اولین بار موی سر پسر بچه هایی را که به چهار سالگی وارد شده اند در مرون می تراشند و آن را در آتش جشن مى اندازند. در جاهاى دیگر در اسرائیل این روز را با جشن آتش و بازى هایى که با استفاده از تیر و کمان صورت مى گیرد برگزار مى کنند.
دیگر روزهاى دوره عومر
دیگر روزهاى دوره عومر در زمان هاى اخیر و در میان بخش هایى از جامعه یهود به صورت موعدهاى عادى و غیر اصلى درآمده و حتى محدودیت هاى عزادارى را نیز بر هم زده است. در این میان روز استقلال اسرائیل را می بینیم که در بیستمین روز عومر، مطابق پنجم ماه عبری ایار جشن گرفته می شود. این روز در اسرائیل تعطیل ملی است و روز قبل آن بزرگداشت سربازانی است که در جنگ های اسرائیل کشته شده اند. شکل ثابتی از مراسم دینی هنوز برای جشن گرفتن روز استقلال پذیرفته نشده است. در حالی که صهیونیست های مذهبی این روز را گرامی داشت تحقق نجات الهی می دانند و در آن اشاراتی مسیحایی می بینند، راست کیش های ضد صهیونیست برای آنچه آن را بی حرمتی به ارزش های یهودی به وسیله یهودیان صهیونیست می دانند عزای عمومی برپا می کنند.
یکی از جشن های ملی/ دینی دیگر عبارت است از روز اورشلیم، که بزرگداشت یکپارچگی دوباره شهر پس از جنگ 1967 است. این روز مطابق چهل و سوم ایام عومر، یعنی در بیست و هشتم ایار واقع می شود. روز دیگری که از نوع تقریبا متفاوتی است و مشاجرات بر سر آن کمتر است، روز دوازدهم عومر یا بیست و هفتم نیسان است که به روز یادبود هولوکاست معروف شده است. تجمعاتى در جوامع یهودى سراسر جهان برگزار مى شود تا نسل کشى قوم یهود در رژیم نازى فراموش نگردد، و از مقاومت یهودیان در شورش گتوى ورشو ستایش شود. از آنجا که هنوز بسیارى از جان به در بردگان هالاکاست زنده اند این روز از عناصر نسبتا قدرتمند زندگى یهودیان باقى مانده است. باید منتظر ماند تا معلوم شود که پس از درگذشتن نسل هولوکاست نیز این یادبود باقى خواهد ماند یا خیر.
عید پنجاهه یا جشن شاووعوت
ششم ماه عبری سیوان به عنوان جشن شاووعوت (عید هفته ها) نامیده می شود. پس از هفت هفته شمارش ایام عومر که از جشن پسح (عید خروج از مصر) آغاز شده بود، این جشن که به مدت دو روز برگزار می شود فرا می رسد. از جمله مناسبت های این عید، جشن درو نوبرانه میوه ها و غلات (بیکوریم) و تقدیم آن به درگاه خداوند است که نام عید درو معرف آن است. همچنین در تلمود به آن نام عصرت به معنای اجتماع نیز داده شده که نشانگر گردهمایی زائرین در این زمان در معبد مقدس (بت همیقداش) است. اما مهمترین مناسبت این جشن، سالگرد اعطای مستقیم فرمانهای خداوند به بنی اسرائیل پس از گذشت هفت از زمان خروج از مصر است. در این روز بود که جلال خداوند در کوه سینای و در نظر تمام قوم آشکار شد و او کلام خود را به طور مستقیم به آنها اعلام فرمود.
نحوه تجلی خداوند در کوه سینای در متن تـورا (سفر شموت 19) تصویر شده است، هر چند که درک آن مانند دیده شدن صداها برای اذهان مشکل می نماید. در روایات یهود درباره کیفیت تجلی الهی به گونه ای بحث می شود که این واقعه به عنوان یک مفهوم جهانی (و نه منحصر به قومی خاص) مطرح گردد. به عنوان مثال گفته شده است که واقعه اعطای کلام خداوند در بیابان واقع شد و بیابان (به خصوص در آن دوره) تحت تملک هیچ حاکم و قومی نبود و ملتی نمی توانست ادعا کند که قوانین حداوند تنها برای گروه خاصی از انسانها صادر گشته است. همچنین گفته شده است که ندای پروردگار به طور معجزه آسا و همزمان به کلیه زبانهای موجود آن دوران شنیده شد تا تمام ملل دنیا قادر به درک مستقیم کلام خالق خود باشند.
اسامی مختلف عید شاووعوت:
1- (شاووعوت): متداولترین نام این عید همان شاووعوت است که معنای فارسی آن «هفته ها» می باشد. این عید بدان جهت با این نام خوانده می شود که درست هفت هفته بعد از شمردن «عومر» که از شب دوم پسح شروع می گردد جشن گرفته می شود. «عید هفته ها را نگاه دار، یعنی عید نوبر درو گندم» (سفر خروج فصل 34 آیه 22). در تورات مقدس سفر تثنیه فصل 16 آیه 9 آمده: «هفت هفته برای خود بشمار، در ابتدای نهادن داس در محصول خود، شمردن هفت هفته را شروع کن و عید هفته ها را به درگاه خدای خالقت نگاهدار.» شاووعوت تنها به معنی «هفته ها» نیست بلکه به معنی «سوگندها» نیز می باشد. این نام نموداری از سوگندهای متقابل بین خداوند و فرزندان اسرائیل می باشد که در روز نزول تورات هر دو سوگند یاد نمودند که تا ابد نسبت به هم وفادار باشند. علت انتخاب این نام این است که در سرزمین مقدس آن موقع از روز دوم عید «پسح» (شانزدهم ماه نیسان عبری) به مدت 49 روز یا هفت هفته کشاورزان مشغول درو کردن و جمع آوری محصول خود و سایر محصولات کشاورزی بودند و پس از پایان کار در آخر هفته هفتمین، روز پنجاهم فرا می رسد. از این رو این عید «عید هفته ها» خوانده شده است.
2- (هقاصیر) عید درو: در سرزمین مقدس این عید با فصل درو گندم مصادف می شد اولین محصول خرمن تازه به صورت دو قرص نان سفید به حضور الهی اهداء می گردید. در سفر خروج فصل 23 آیات 16 و 19 آمده: «و در عید درو، نوبرانه محصولاتت را که در کشتزار کاشتهای، اولین نوبرانه زمینت را به خانه خداوند خالقت تقدیم کن....»
3- (یوم هبیکوریم) عید اهداء نوبر میوه جات. در روزگاران پیشین که معبد مقدس آباد بود با اتمام درو غلات و جمع آوری محصولات درختان، هدیه ای به نام بیکوریم به عنوان سپاس و قدردانی از مراحم الهی به معبد میآوردند. در سفر اعداد فصل 28 آیه 26 آمده: «در روز تقدیم نوبرانه، موقعی که شما هدیه آردی به حضور خداوند تقدیم می دارید، در زمان شاووعوت برای شما اجتماع مقدس باشد.»
4- (زمن متن توار): روز شنبه ششم ماه عبری سیوان 2448/ 3318 سال قبل خداوند ده فرمان را از کوه سینای شنواند. در کتاب نماز اعیاد آمده که در موقع نماز شاووعوت این عید با عبارت «زمان اعطاء تورات» نام برده می شود.
5- (عصرت): «اجتماع با شکوه» در کتاب میشنا و تلمود عید شاووعوت به نام «عصرت» به معنی «اجتماع باشکوه» یا «اختتام عید» نامیده شده است. همانطوری که «شمینی عصرت» خاتمه عید سوکوت را اعلام می کند. شاووعوت نیز در حقیقت دنباله و خاتمه عید پسح به شمار می آید علاوه بر این در میشنای روش هشانا فصل اول آمده: در عصرت «سرنوشت میوه های درختی تعیین می شود.»
مراسم عید شاووعوت
شاووعوت یکی از کوتاه ترین اعیاد یهود است که بر خلاف عید «پسح» (عید آزادی) و «سوکوت» (عید سایبان)، دو روز بیشتر به طول نمی انجامد و از لحاظ مراسم و تشریفات نیز شاید شاووعوت در برابر «پسح» و «سوکوت» غنی نباشد ولی از لحاظ پیام اخلاقی و جهانی بسیار پر اهمیت است. مراسم عید شاووعوت عبارت است از:
1- رسم است که شب اول شاووعوت با تجمع در کنیساها تا صبح بیدار و با خواندن متون ترتیب داده شده در سیدورهای (کتاب نماز) مختص به این شب برای فرا رسیدن روز شاووعوت و اعطای تورات انتظار می کشند.
2- در بعضی از جوامع یهودی مرسوم است که روز شاووعوت محیط کنیسا را با گل و سبزه مزین نموده. انجام این کار به دو علت است اول آن که این روز، روز داوری درختان میوه است و دوم به یادبود کوه سینای که اطراف و جوانب آن در روز شاووعوت از سبزه و گیاه پوشیده شده و مراتع سبز و خرمی را به وجود آورده بود.
3- در روز شاووعوت، موقعی که ده فرمان آسمانی از روی تورات قرائت می شود کلیه حضار برپا ایستاده و به سخنان خواننده گوش می دهند.
4- در برخی از جوامع مرسوم است که در روز شاووعوت از خوراکیهای لبنی و عسل و شیرینی و امثال آن استفاده می کنند و این بدان جهت است که تورات به شیر و عسل قیاس شده است.
5- مرسوم است که در روز دوم شاووعوت کتاب روت را در کنیساها قرائت می کنند این امر علل مختلفی دارد: الف- شاووعوت روز تولد و رحلت حضرت داود (ع) می باشد و کتاب روت درباره دودمان او توضیحاتی داده است.
ب- شرحی که درباره درو در کتاب روت داده شده با عید شاووعوت یا عید درو مناسبت دارد.
ج- روت یک جدیدالمذهب باوفایی بود که دین یهود را از صمیم قلب پذیرفت، در شاووعوت کلیه یهودیان نیز تورات را با همه دستورات آن پذیرفتند و وفاداری خود را نسبت به آن اعلام داشتند.
سه هفته سوگوارى
آخرین بخش از سال دینى یهودیان، که به ماه الول و به دنبال آن عید سال نو منتهى مى شود، دوران سوگوارى شدیدى است که به یاد خرابى معبد اول و دوم برپا مى شود. نیز این دوره خلاصه اى از تمامى تجربه هایى است که یهودیان در تبعید گرفتار رنج آنها بوده اند. این دوره با روزه هفدهم تموز (که معمولا در ژولاى یا تیر ماه قرار مى گیرد) شروع مى شود: بر اساس تفاسیر حاخامى این همان «روزه ماه چهارم» است که زکریاى نبى از آن یاد کرده است (8: 19). سنت یهود پنج رخداد سوگ آور را با این تاریخ پیوند زده است که مهم تر از همه آنها شکافى است که در دیوارهاى اورشلیم پیش از تخریب معبد دوم افتاده بود.
روزه در ابتدا در روز نهم تموز، یعنى در تاریخى گرفته مى شد که به گزارش ییرمیا (52: 6) شکافى در دیوارهاى اورشلیم در زمان معبد اول پیدا شده بود. از آنجا که این دو تاریخ بسیار نزدیک به یکدیگرند، و تخریب معبد دوم مصیبت بزرگترى براى جامعه یهود دانسته شده است هفدهم تموز به عنوان نماینده رخدادهاى هر دو معبد قرار داده شد. حتى تلمود اورشلیم ادعا دارد که در هر دو موقعیت شکاف ها در هفدهم تموز به وجود آمده اند و تاریخ اولیه نهم تموز اشتباهى بیش نبوده و از قاطى شدن تاریخ ها ناشى شده است. ویژگى دوره سوگوارى اى که به دنبال روزه مى آید نهى از این امور است: عروسى، استفاده از خوراک گوشتى و شراب در روزهاى عادى هفته، کوتاه کردن مو، خریدن پوشاک نو، وپوشیدن لباس هایى که به تازگى شسته شده باشند. در اغلب جوامع محدودیت هاى یادشده، به جز نهى مربوط به ازدواج، فقط در خلال نه روز پایانى دوره عزادارى سه هفته اى منتهى به روزه تیشعا بآو می شود. روى هم رفته تیشعا بآو سوگناک ترین روز در سال یهودى است. در سنت آمده است که هم تخریب معبد اول و هم تخریب معبد دوم در این روز رخ داده است.
البته در ییرمیا (52: 12) سوختن عمده و اصلى معبد اول به روز دهم آو نسبت داده شده است. نیز این روزه را با دیگر وقایع ناگوار تاریخ یهود ربط داده اند. در واقع این روزه نماد تلخى و رنجى است که یهودیان در طى قرون و اعصار کشیده اند. صیون و اورشلیم با چشمانى اشکبار به یادها آورده مى شوند اما در عین حال امید به اینکه در سال آینده همچنان که زخریا نبوت کرده است (8: 19) روز روزه تبدیل به روز شادى گردد بر این روز سایه افکنده است. در اسرائیل جدید کسانى به دفاع از این نظر برخاسته اند که به دلیل بازگشت یهودیان به سرزمین خویش باید این روزه را مورد بازبینى قرار داد. اما حاخام ها علاقه اى به برداشتن چنین گام خطیرى یعنى لغو همه جانبه روزه یادشده نشان نداده اند.
منـابـع
آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1385
آرش آبائی- مقاله جشن پوریم- سایت انجمن کلیمیان ایران
آرش آبائی- مقاله پسح: جشن آزادی یهودیان- سایت انجمن کلیمیان ایران
فرهنگ و بینش یهود- سال اول دبیرستان
رحمن دلرحیم- مقاله جشن شاووعوت- سایت انجمن کلیمیان ایران
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها