اوصاف قیامت (گشودن نامه ها)

فارسی 4509 نمایش |

قیامت را روز "نشر" گویند؛ زیرا نامه های رفتار انسان در آن روز باز و گشوده می شود: «و إذا الصحف نشرت؛ و نامه های اعمال در آن روز گشوده می شود.» (تکویر/ 10) گشوده شدن نامه هاى اعمال در قیامت هم در برابر چشم صاحبان آنها است، تا بخوانند و خودشان به حساب خود برسند و هم در برابر چشم دیگران است که خود تشویقى است براى نیکوکاران و مجازات و رنجى است براى بدکاران. مفسرین گویند: «مقصود صحیفه هاى اعمال است که این صحیفه ها هنگام مرگ در هم پیچیده می شود سپس گشوده می گردد.» از بیان آیه که خبر از نشر صحف است فهمیده می شود که وجود صحف و بسته بودن آنها ثابت و مسلم است. اما حقیقت و چگونگى این صحیفه ها مانند وجود آنها سریست که از چشم مردم پنهان است.
از محققین کسى که صحیفه اى از این صحف را آشکارا نمایانده، صدرالدین شیرازى است، او با تعمق و تحقیق در نفوس بشرى و تأثیر تکرار اعمال و ثبوت آنها معتقد شد که مقصود آیه صحیفه نفس است که حروف و کلمات اعمال در آن نوشته و ثبت می گردد و به صورت ملکات در مى آید هم چنان که حرکات و اصوات به صورت حروف و کلمات منقوش، ثابت می شود، همین سر فرا گرفتن صنایع و علوم و تربیت است که پس از تکرار به صورت عادات و ملکات درمى آید و آثار آنها به آسانى ظاهر می شود و انجام مى یابد، این صحیفه نفس که محتوى انواع نوشته ها می گردد از این جهت پوشیده و به هم پیچیده است که بصیرت انسانى پیوسته از آن منصرف و به جهات خارج متوجه می باشد، همین که بصیرت و دید انسان از شواغل این جهان و آنچه حواس از خارج در آن وارد می نماید فراغت یافت و به نفس خود روى آورد صحیفه هاى نفسانى در برابر بصیرتش گشوده می شود. «و إذا الصحف نشرت.» (این خلاصه اى از تحقیق و بحث مفصل صدرالدین در کتاب اسفار و مفاتیح الغیب است.)
آیه 13 و 14 سوره إسراء مانند این آیات مؤید همین نظر است: «و کل إنسان ألزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیامة کتابا یلقاه منشورا* اقرأ کتابک کفى بنفسک الیوم علیک حسیبا؛ هر انسانى را ملازمه کردیم نامه شومش را در گردنش و بیرون آوریم براى او در روز قیامت به صورت کتابى که آن را گشوده در می یابد، بخوان کتاب خود را نفس تو را بس باشد امروز بر تو حسابگر.» ملازمت طائر با وجود و گردن انسان و حسابگرى نفس، صریحا دلالت بر این دارد که مقصود از کتاب کتاب نفس است، گویا همین گونه آیات منشأ الهام براى شناسایى کتاب نفس شده. در این آیه کلمه جمع و تعبیر «الصحف» اشاره اى به کتاب و صحیفه خاص ندارد، کشف و اثبات بقاء صور و اصوات و آثار در صفحات ماده مبین و مؤید تعمیم است و با توجه به تأثیر عوالم محسوس و غیر محسوس در یکدیگر و پیوستگى آنها، گویا صحیفه نفس در حد وسط میان صحیفه هاى محسوس و غیر محسوس می باشد.
نامه اعمال انسان در این جهان ملفوف و پیچیده است و در معاد منشور می شود. در دنیا کسی از آن خبر ندارد و حتی اعمال گذشته ی انسان برای خودش مستور است. از این رو با دیدن آن در معاد با شگفتی خواهد گفت: چه نامه ای؟ هر خرد و کلانی را در آن شمرده و به حساب آورده اند حتی شوخی و جدی به نگارش آمده و گناهان کوچک و بزرگ در آن ثبت شده است. به او فرمان می رسد نامه ی اعمالت را بخوان: «و کل إنسان ألزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیمة کتابا یلقیه منشورا * إقرأ کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا؛ ما مقدرات و فرآیند کردار نیک و بد هر انسانی را طوق گردن او ساختیم و روز قیامت کتابی برای او بیرون آوریم، در حالی که آن نامه چنان باز باشد که همه ی اوراق آن را یک مرتبه ملاحظه کند. تو خود کتاب اعمالت را بخوان که تو خود تنها برای حساب رسی خویش کافی هستی.» (اسراء/ 13- 14)
قتاده گوید: «کسانى که در دنیا خواندن بلد نبودند در آنجا مى توانند بخوانند.» جابر بن خالد بن نجیح از امام صادق (ع) روایت کرده است که: «انسان با خواندن آن کتاب، تمام اعمال خود را به خاطر مى آورد، گویى همه را در همان ساعت، انجام داده است. از این رو مى گوید: "یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة إلا أحصاها؛ واى بر ما! این چه کتابى است که هیچ کار کوچک و بزرگى را فرو گذار نکرده و همه را به حساب آورده است." (کهف/ 49)» اینکه فرمود: «ما طائر هر کسى را در گردنش الزام کرده ایم» معنایش این است که آن را لازم لا ینفک و جدایى ناپذیر او قرار داده ایم که به هیچ وجه از او جدا نگردد. و اگر فرمود «طائر او را در گردنش... » براى این بود که تنها عضوى که از آدمى جدا نمى شود و انسان از آن جدا نمى گردد گردن است. به خلاف اعضاى دیگر از قبیل دست و پا که زندگى انسان بدون داشتن آنها امکان دارد، ولى با قطع شدن گردن، کسى زنده نمى ماند، چون گردن است که سر را به سینه وصل مى کند، و گردن عضوى است که هر چه بر آن آویخته باشد چه زیور و چه غل اولین چیزى خواهد بود که در مواجهه به چشم بیننده مى خورد.
آن قدر مسائل روشن و آشکار است و شواهد و مدارک زنده که جاى گفتگو نیست و هر کس این نامه عمل را بنگرد مى تواند قضاوت و داورى کند، هر چند شخص "مجرم" باشد چرا که این نامه عمل چنان که خواهد آمد، مجموعه اى از آثار خود عمل است، و یا نفس اعمال، و به این ترتیب چیزى نیست که بتوان آن را حاشا کرد. آیا اگر من صداى خودم را از نوار ضبط صوت بشنوم، یا عکس دقیق خود را به هنگام انجام یک عمل نیک یا بد ببینم مى توانم حاشا کنم؟ کیفیت تشکیل نامه عمل در قیامت از این هم زنده تر و دقیقتر است. تفسیر عیاشى، در رابطه اقرء کتابک، از امام ششم (ع) که مى فرماید: «تذکر داده مى شود و براى عبد همه آنچه در طول زندگى عمل کرده است، و همه آنچه درباره او نوشته شده است، گویى که او در همین ساعت به عمل آورده است، و در این حال گوید "یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة إلا أحصاها.
در حدیث آمده که «حاسبوا قبل ان تحاسبوا؛ امروز دفتر اعمال خود را در پیش نه و در نگر که از نیک و بد چه کرده چون فرصت دارى بر سیئات توبه کن و حسناتت را بیفزای و در تدارک خود بکوش که دیگر فرصت جبران نخواهد بود.» «الیوم عمل بلا حسنات و غدا حساب بلا عمل.
» خالد بن نجیح از ابو عبدالله روایت کرده که «یذکر العبد جمیع اعماله و ما کنت علیه حتى کانه فعله تلک الساعة فلذلک قالوا یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة إلا أحصاها؛ در آن روز بنده جمیع کردار خود را یاد آورد و آنچه بر او نوشته شده باشد نصب العین او شود گویا که آن را در همان ساعت کرده برا همین می گوید ای واى بر ما چیست این نامه عمل که هیچ خورد و بزرگ نیست مگر که در آن مکتوب شده و از این روست که حق تعالی فرمود در آن روز بنده محاسب نفس خود باشد یعنى چون همه اعمال خود را ببیند که نوشته شده باشد و جزاء کردار خود را ملاحظه کند بر طریق عدل بر وجهى که از ثواب هیچ ناقص نباشد و از عقاب هیچ زاید بر عمل نبود متیقن شود در آن و اصلا انکار نتواند کرد و بر اهل محشر ظاهر شود که عقاب او بر وجه عدل است نه بر سبیل ظلم و تعدى پس او به یقین حساب نفس خود داند.»
در کشف الاسرار آمده است که پدرى به پسر خود گفت «امروز هر چه به مردم می گویی و هر چه از آنها می شنوی و هر کاری که انجام می دهی از حرکات و سکنات خود را به یاد نگه دار و تمام و کمال شب برای من باز گو کن.» پسر آخر آن شب به سختی و اباء و خجالت گفتار و کردار آن روز خود و دیگران را برای پدر بیان کرد. پدر از او خواست فردا نیز این کار را انجام دهد. پسر گفت «این کاری مشکل است و عذاب آور که انسان کارهای خود را که در میان آنها گفتار و کردا ناشایست نیز وجود دارد برای کسی بیان کند.» پدر گفت «من تو را در این کار پندى دادم تا بیدار و هشیار باشى و در موقف حساب غافل نشوى که تو طاقت یک روز حساب با پدر را نداری حساب همه عمر را با حقتعالى چگونه باز خواهى داد.»
قرآن می فرماید: «آنان که نامه هایشان به دست راستشان داده شود نامه های خود را می خوانند و به دیگران نیز می گویند: بیایید نامه های مرا بخوانید. اما کسانی که نامه ی اعمالشان به دست چپ و از پشت سر به آنان واگذار گردد، گویند ای کاش این کتاب به دست من داده نمی شد.» «فمن أوتی کتابه بیمینه فأولئک یقرءون کتابهم؛ هر كس كارنامه‏ اش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مى‏ خوانند.» (اسراء/ 71) «فأما من أوتی کتابه بیمینه فیقول هاؤم اقرءوا کتابیه؛ اما كسى كه كارنامه ‏اش به دست راستش داده شود گويد بياييد و كتابم را بخوانيد.» (حاقه/ 19) «و أما من أوتی کتابه بشماله فیقول یالیتنی لم أوت کتابیه؛ و اما كسى كه كارنامه ‏اش به دست چپش داده شود گويد اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم.» (حاقه/ 25)

منـابـع

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏2 ص 504، جلد ‏12 ص 50، جلد ‏23 ص 156 و 286، جلد ‏18 ص 126 و 369

عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 4 صفحه 368 و 335

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏13 ص 72، جلد ‏19 ص 243

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏14 صفحه 103

ملا فتح الله كاشانی- تفسیر منهج الصادقین- جلد 5 صفحه 263

حسین بن احمد الحسینی- تفسیر اثنا عشری- جلد 14 صفحه 148

سیدمحمود طالقانی- پرتوى از قرآن- جلد 3 صفحه 179

میرزاحسن مصطفوی- تفسیر روشن- جلد ‏13 صفحه 165

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد