دلایل مثبتین و منکرین خلقت بهشت و دوزخ
فارسی 4240 نمایش |آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند؟
یکی از بحثهای مربوط به بهشت و دوزخ، مساله وجود کنونی آنها است و از زمانهای دیرینه، این مساله مطرح شده است این بحث که جنبه کلامی و عقیدتی دارد، بحث تفسیری و قرآنی نیز هست، یعنی به این مساله، هم از دریچه دلائل عقلی می توان نگریست و هم از دریچه تفسیری، و با مراجعه به کتب کلامی روشن می شود که اکثریت دانشمندان اسلامی وجود کنونی آن را پذیرفته و معتقدند که هر دو، هم اکنون آفریده شده اند.
محدث و متکلم عالیقدر «شیخ صدوق» در این باره می گوید: اعتقاد ما درباره بهشت و دوزخ این است که آن دو آفریده شده اند و پیامبر (ص) به هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را نیز مشاهده نمود. شیخ بزرگوار مرحوم «مفید» در «اوائل المقالات» به نقل اقوال پرداخته و چنین می گوید: بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و روایات آن را تایید و اهل شرع به بر آن اتفاق نظر دارند ولی اکثریت معتزله و خوارج و گروهی از زیدیه می گویند آفرینش کنونی آنها امری ممکن است ولی دلیل بر وجود کنونی آن در دست نیست در حالی که «ابوهاشم جبائی» وجود فعلی آنها را محال دانسته و معتقد است پیش از برپائی قیامت بهشت و دوزخ آفریده نمی شوند.
علامه حلی در «کشف المراد» اقوال متکلمان را به نحو یاد شده نقل کرده و «قاضی عبدالجبار» را از اندیشه با ابوهاشم یکسان می داند. «تفتازانی» در شرح مقاصد می گوید: اکثریت مسلمانان بر اینند که بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند جز «ابوهاشم» و «عبدالجبار» و پیروان آنها که با این نظریه مخالفت کرده اند. و گاهی در میان علماء شیعه اندیشه مخلوق نبودن بهشت و دوزخ به مرحوم سید رضی و زراره بن اعین نسبت داده شده است ولی برخی مانند «سید شبر» در صحت نسبت یاد شده به سید رضی تشکیک نموده اند. ولی با مراجعه به تفسیر رضی که متاسفانه از آن فقط یک جلد منتشر شده است، صحت نسبت روشن می شود.
نظریه متکلمین اسلامی درباره خلقت بهشت و دوزخ
با توجه به آنچه که مرحوم مفید در «اوائل المقالات» نقل کرده است، روشن می شود که درباره آفرینش کنونی بهشت و دوزخ سه نظریه در میان متکلمان اسلامی وجود داشته است.
1- بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و اکثریت مسلمانان این نظریه را پذیرفته اند.
2- آفرینش هر دو در شرائط کنونی امری است ممکن ولی دلیل بر تحقق فعلی آن در دست نیست و این نظریه مربوط به معتزله و خوارج و گروهی از زیدیه است.
3- آفرینش بهشت و دوزخ در وضع کنونی امری غیر ممکن است و این نظریه مربوط به «ابوهاشم» و «قاضی عبدالجبار» می باشد.
یادآور می شویم این مساله جنبه سمعی و نقلی دارد و باید از کتاب و سنت حکم آن را استنباط نمود و اگر «ابوهاشم» می گوید آفرینش کنونی آنها محال است، مقصود او محال بالغیر و یا به اصطلاح محال وقوعی است.
دلائل خلقت بهشت و دوزخ
از بهشت و دوزخ در لسان قرآن به «جنت» و «جحیم» یا «جهنم» و «نار» یاد می شود ولی هرگز مقصود از «جنت» که در قرآن وارد شده است، بهشت موعود نیست چه بسا قرآن کلمه جنت را در مورد باغهای معمولی این جهان به کار برده است و نباید این آیات ملاک بحث باشد آنجا که می فرماید: «و لو لا إذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله؛ چرا آن گاه که به باغ خود درآمدى نگفتى: هر چه خداوند خواهد.» (کهف/ 39) چرا هنگامی که به باغ خود وارد شدی کلمه ی «ماشاءالله» را بر زبان جاری نکردی؟
و در آیه دیگر می فرماید: «لقد کان لسبإ فی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال کلوا من رزق ربکم و اشکروا له بلدة طیبة و رب غفور؛ مردم سبا را در مساکنشان عبرتى بود: دو بوستان داشتند، یکى از جانب راست و یکى از جانب چپ. از آنچه پروردگارتان به شما روزى داده است بخورید و شکر او به جاى آورید. شهرى خوش و پاکیزه و پروردگارى آمرزنده.» (سبا/ 15) در این دو آیه کلمه ی «جنت» وارد شده است و حاکی از آن است که این جنت موجود بوده است ولی هرگز مربوط به بهشت موعود در قیامت نیست.
برخی مانند «تفتازانی» در شرح مقاصد آیات مربوط به آدم و حواء را که مدتی در بهشت به سر می بردند، ولی به خاطر مخالفت با ارشاد خدا از آن بیرون شدند، گواه بر آفرینش بهشت موعود دانسته و می گوید مقصود از «جنت» در آیات یاد شده همان بهشت موعود برای امم عالم است سپس می افزاید: برخی می گویند مقصود از جنت در آیات آدم و حوا یکی از باغ های وسیع دنیا است آنگاه این نظر را مورد انتقاد قرار داده می گوید یک چنین تفسیر بازیگری با دین و بی اعتنائی به اتفاق مسلمانان است.
ولی به نظر ما پافشاری تفتازانی بر تفسیر «جنت» در آیات آدم و حوا به بهشت موعود، کاملا بیجا است و اگر گروهی از مفسران آن را به باغ دنیوی تفسیر کرده اند به خاطر آیات خلود است که می گوید پس از دخول به بهشت دیگر از آن خروجی نیست و ساکنان بهشت پیوسته و جاودانه در آنجا زندگی خواهند کرد. آیاتی که حاکی از جاودانه بودن ساکنان بهشت است بیش از آن است که در اینجا یادآوری گردد ولی به عنوان نمونه برخی را یادآور می شویم:
1- قرآن بهشت را «جنة الخلد» می نامد آنجا که می فرماید: «قل أ ذلک خیر أم جنة الخلد التی وعد المتقون کانت لهم جزاء و مصیرا؛ بگو: آیا این بهتر است یا آن بهشت جاویدان که به پرهیزگاران وعده شده است، که پاداش و سرانجام آنان خواهد بود.» (فرقان/ 15)
آیا آن (دوزخ) خوب است؟ یا بهشت جاودانی که پرهیزکاران به آن نوید داده شده اند؟
2- قرآن در آیات بی شماری بهشتیان را با کلمه «خالدون» توصیف می فرماید این آیات سبب شده است که برخی جنت آدم و حوا را غیر از بهشت موعود تفسیر کنند.
البته در آیات خلد احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه این خلود از آن آن گروه از ساکنان بهشت است که در پرتو عمل صالح به آجا وارد شوند و در حق آنان قرآن می فرماید: «عطاء غیر مجذوذ؛ پاداش جاودان و مستمر.» (هود/ 108) و اما انسانی که در خود بهشت متولد گردد آیا او هم جاودانه است یا نه، آیات خلود ناظر به آن نیست. در هر حال هدف این است که جنت مربوط به آدم و حواء قابلیت هر دو تفسیر را دارد، بنابراین از دلائل قطعی مخلوق بودند بهشت و دوزخی که انسانها بر اثر عمل نیک و بد به آن وارد می شوند، به شمار نمی رود.
بهشت و دوزخ برزخی
آیاتی در قرآن حاکی از آن است که برای دوزخیان از نیکوکار و بدکار، بهشت و دوزخی وجود دارد و هم اکنون هر دو مخلوق و آفریده شده اند ولی هرگز این آیات گواه بر مخلوق بودن بهشت و دوزخ مربوط به آخرت نیست و استدلال با آنها بر موضوع بحث کاملا بیگانه است. قرآن درباره مومن به رسولان عیسی که به خاطر ایمانش کشته شده می فرماید: «قیل ادخل الجنه قال یا لیت قومی یعلمون؛ به او گفته شد داخل بهشت شو، وی گفت ای کاش قوم من از وضع من مطلع می شدند.» (یس/ 26) جنت در این آیه، جنت برزخی است، نه جنت موعود.
قرآن درباره فراعنه یادآور می شود که آنان پیش از قیامت بر آتش عرضه می شوند و روز قیامت دچار سخت ترین عذاب می گردند، آنجا که می فرماید: «النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب؛ آتش. هر صبح و شام بر آن عرضه شوند و روزى که قیامت برپا شود ندا دهند که خاندان فرعون را به سخت ترین عذابها درآورید.» (غافر/ 46) از این بیان روشن می شود که آیاتی که در آنها تنها لفظ جنت وارد شده یا جنت آدم و حواء موضوع بحث قرار گرفته و یا جنت و نار برزخی مطرح شده است، از آیات محل بحث بیرون بوده و باید تنها به آیات چشم بدوزیم که موضوع بحث آن بهشت و دوزخ موعود امم عالم است اینک در این باره می گوییم از برخی از آیات وجود کنونی بهشت و یا دوزخ کاملا استفاده می شود:
1- «و لقد رئاه نزلة أخرى* عند سدرة المنتهى* عندها جنة المأوى؛ او را دیگر بار هم بدید. نزد سدرة المنتهى. که آرامگاه بهشت نزد آن درخت است.» (نجم/ 13- 15) مقصود از «جنة الماوی»، همان بهشت موعود است که در آیات دیگر از آن به جنات عدن و مانند آن تعبیر شده است این آیه به روشنی می رساند که پیامبر، فرشته وحی را در کنار «سدرة المنتهی» که در جنب آن بهشت جاودان قرار دارد، دیده است و اگر بهشت آفریده نشده بود، یک چنین نشانه دادن، خارج از فصاحت و بلاغت می بود.
2- آیاتی که در آنان از آماده شدن بهشت و دوزخ برای نکیوکاران و بدکاران گزارش داده شده است، می تواند گواه بر وجود کنونی هر دو باشد، مثلا درباره بهشت می گوید: «اعدت للمتقین؛ برای پرهیزگاران آماده شده است.» (آل عمران/ 133) «اعدت للذین آمنوا بالله و رسله؛ برای گروهی که به خدا و رسولان او ایمان آورده اند؛ آماده شده است.» (حدید/ 21) «و اتقوا النار التی اعدت للکافرین؛ از آتشی بپرهیزید که برای کافران آماده شده است.» (آل عمران/ 131)
و در برخی ازآیات کلمه ی «اعد» به کار رفته یعنی آماده نموده است، آنجا که می فرماید: «و اعد لهم جنات تجری تحتها الانهار؛ بهشتی را که زیر درختان آن آب جاری می شود، برای آنان آماده کرده است.» (توبه/ 100) «و اعد لهم عذابا مهینا؛ برای آنان عذاب خوارکننده آماده کرده است.» (احزاب/ 57) این آیات که در آنها کلمه ی « اعداد» بکار رفته است حاکی از آماده بودن این دو کانون است و اگر به هنگام نزول وحی وجود نداشت به کار بردن آن نیاز به تاویل دارد و تا موجبی برای تاویل نباشد باید ظاهر را اخذ کرد. حق این است که ظواهر این آیات تا دلیل قاطع بر تاویل نباشد، حاکی از وجود کنونی بهشت و دوزخ است.
از میان روایات می توان با روایت «هروی» که از امام هشتم (ع) نقل حدیث کرده است استدلال نمود وی می گوید: «به امام رضا (ع) گفتم: ای فرزند پیامبر خدا از بهشت و دوزخ به من خبر بده، آیا آن دو الان آفریده شده اند؟» فرمود: «آری. رسول خدا (ص) آنگاه که به معراج رفت از بهشت و دوزخ دیدن نمود.» گفتم: «گروهی می گویند که بهشت و دوزخ در قلمرو تقدیر خدا است و در آینده آفریده می شوند.» امام (ع) فرمود: «آنان از ما نیستند و ما هم از آنان نیستیم، هر کس خلقت بهشت و دوزخ را انکار کند، پیامبر و ما را انکار کرده و از ولایت ما بیرون رفته و در آتش دوزخ مخلد خواهد بود.»
2- ابن عماره از پدر خود نقل کرد که امام صادق (ع) فرمود: «آن کس که چهار چیز را انکار کند شیعه ما نیست و آنها عبارتند از: 1- معراج، 2- سوال قبر، 3- خلقت کنونی بهشت و دوزخ، 4- شفاعت.»
3- و نیز از حضرت رضا (ع) نقل شده است که فرمود: «مومن کسی است که به یکتائی خدا و رجعت و حلال بودن دو متعه (متعه حج و متعه زنان) و معراج و سوال در قبر و حوض کوثر و شفاعت و آفرینش کنونی بهشت و دوزخ و ... ایمان بیاورد.»
منـابـع
جعفر سبحانى- منشور جاوید- جلد 9 صفحه 363 - 373
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها