شخصیت و اندیشه های الهیاتی جان مک کواری (ساخت الهیات)
فارسی 7613 نمایش |عوامل تشکیل دهنده الهیات
مک کواری 6 عامل را در ساخت الهیات برمی شمارد و در عین حال می افزاید که احتمالا عوامل سازنده بسیاری وجود دارد که پاره ای از آن ها ناخودآگاهانه در ما عمل می کنند، به طوری که حتی از وجود آن ها آگاه هم نیستیم. این عوامل که همه در یک سطح قرار ندارند، عبارتند از: تجربه، وحی، کتاب مقدس، سنت، فرهنگ، عقل. به عقیده مک کواری اگر کسی بخواهد به یک گونه شناسی نحله های الهیات دست بزند، می تواند این کار را بر پایه تحقیق درباره نقش غالبی که به هر یک از این عوامل در آن نحله ها داده شده است انجام دهد. از این روست که انواع الهیات وجود دارد: الهیات مبتنی بر تجربه یا وحی، الهیات های عقلی و الهیات های انجیلی، یا الهیاتی که منطبق بر تعالیم سنتی کلیسا هستند و نظام های الهیاتی که در پی بالاترین درجه سازگاری و انطباق با فرهنگ رایجند. در هر مورد، خصوصیات فردی متألهان نیز نقش دارد. به دید مک کواری فقط در صورتی که میان این عوامل، تعامل و ارتباط و توازن قابل قبولی وجود داشته باشد، الهیاتی سازنده و ثمربخش پدید می آید.
1- تجربه
الهیات مستلزم شرکت در نوعی ایمان دینی است؛ به گونه ای که قسمی تجربه زندگی ایمانی، مقدم بر الهیات است و چه بسا بتوان گفت که محرک و برانگیزاننده آن است. در این حوزه از تجربه، همانند موارد دیگر ما می کوشیم تجربه خود را شرح و تبیین کنیم. تجربه ما از زندگی مؤمنانه، به نوبه خود، از شرکت در یک اجتماع یا جمع ایمانی نشأت می گیرد. اما شکل این تجربه از یک فرد تا فرد دیگر و حتی از یک اجتماع تا اجتماعی دیگر فرق می کند. برای عده ای، این تجربه با تکاپوی اخلاقی همراه است، برای بعضی دیگر به جستجوی عقلی و برای عده قلیلی نیز شاید با آگاهی عرفانی یا حساسیت زیبایی شناختی همراه باشد.
مک کواری می گوید ما در این جا به پدیده ای برمی خوریم که ویلیام جیمز به ما آموخته که آن را «تنوع تجربه دینی» بنامیم. مک کواری تصریح می کند الهیاتی که از چنین تجربه ای از زندگی ایمانی سخن می گوید اگر نخواهد ذهنی و انفسی و فردگرایانه باشد، باید تجربه کل جامعه ایمانی را مورد توجه قرار دهد و این تجربه هم باید نزدیک ترین ارتباط را با سایر عوامل سازنده ای که خصلت عینی تری دارند، داشته باشند. مک کواری معتقد است الهیات کل گستره تجربه آدمی را مطمح نظر قرار می دهد و مخصوصا در عصری سکولار و غیر دینی که بسیاری از مردم ممکن است هرگونه تجربه دینی صریح را انکار کنند، متألهان به آنچه می توان آن را «ابعاد دینی» تجربه روزمره نامید، توجه نشان می دهند. تجربه مشخصا دینی گویی متمرکز بر عناصری است که می توان آن ها را به نحو پراکنده در حوزه های گسترده ای از تجربه تشخیص داد. عناصری از قبیل آگاهی از محدودیت، آزادی، خلاقیت، استعلا و نظایر آن ها. به عقیده مک کواری تجربه وجود داشتن به عنوان موجودی انسانی، منبع اصلی و اولیه الهیات را تشکیل می دهد و صرفا تجربه مشخصا دینی بلکه همه تجربه هایی که یک بعد دینی در آن ها قابل تشخیص است.
2- وحی
وحی نوعی هبه یا موهبت الهی است. در تجربه وحیانی گویی امر قدسی جلوه می گشاید و حرکتی از ماورای انسان به سوی انسان صورت می گیرد. مک کواری می گوید تقریبا هر چیزی در جهان می تواند موقعیتی برای وحی باشد. پدیده های طبیعی چه بسا ابعاد یک وضعیت وحیانی را به خود بگیرند. و به ویژه در ادیان بدوی و باستان اعتقاد بر این بود که امر قدسی خود را در طبیعت عیان می سازد. در سطحی پیچیده تر طبیعت جای خود را به تاریخ و روابط شخصی داد. در پاره ای موارد نیز تجربه وحیانی تماما درونی یا باطنی می شود و امر قدسی در اعماق ذهن و ضمیر خود انسان مورد مواجهه قرار می گیرد. در دین مسیحیت یک شخص، یعنی عیسی مسیح حامل وحی است. وحی به سبب ویژگی هبه گون خود در مرتبه ای متفاوت با مرتبه شناخت عادی ما از واقعیت های متعارف قرار دارد به همین خاطر، عجیب نیست که دریافت کنندگان تجربیات وحیانی وقتی می کوشند آن تجربیات را توصیف کنند، ناچارند زبان معمولی را به ماورای حدود کاربرد متعارف و عادی آن بکشانند.
مک کواری خصوصیات مشترک وحی را در ادیان جهان برمی شمارد و تصریح می کند که وحی با آنچه در بالا تحت عنوان «تجربه» از آن سخن رفت، وجوه اشتراک بسیار دارد. او می گوید نمی توان خط فاصل و قاطع مشخصی میان تجربه و وحی کشید. ولی از تفاوت و تمایز میان آنها نیز غافل نیست و می گوید یک اجتماع ایمانی که از درون آن یک الهیات شکل می گیرد، معمولا تاریخ خود را به آنچه می توان آن را وحی کلاسیک یا اولیه و آغازین نامید، بازمی گردد. این وحی کلاسیک، یک تجربه مشخص تجلی امر قدسی بر بنیانگذار یا بنیانگذاران آن اجتماع است. این وحی آغازین به صورت میزان و معیاری برای تجربیات وحیانی آن اجتماع درمی آید. مک کواری با این تحلیل می گوید وحی آغازین تنها در صورتی می تواند برای ما حکم وحی را داشته باشد که در تجربه حاضر اجتماع ایمانی به طور مستمر تجدید و از نو بیان شود. در این صورت است که صرفا وحی کهنه و متحجری نخواهد بود.
در شکل گیری الهیات، باید تعادل و موازنه درستی میان دو عامل سازنده تجربه و وحی برقرار شود. این، تجربه حاضر و موجود درون اجتماع ایمان است که به الهیات منجر می شود و قادرمان می سازد که وحی آغازین را به عنوان وحی بازشناسیم. اما اگر الهیات بخواهد از خطرات ذهن گرایی مصون بماند، انواع مختلف تجربه درون اجتماع باید خود را به محک این وحی کلاسیک و بنیادین بزنند. اما چگونه می توان به این وحی کلاسیک و آغازین دسترسی پیدا کرد؟ از طریق کتاب مقدس و سنت. مک کواری تأکید می کند که این دو معامل با وحی نیستند، بلکه در مرتبه ای پایین تر قرار دارند و تابع آنند. ناگفته نماند که مک کواری مطابق با سنت مسیحی، اولا وحی را نوعی «تجربه» می داند و ثانیا میان وحی و «کتاب مقدس» تمایز می نهد؛ تمایزی که در میان اندیشه ورزان و متألهان اسلامی چندان قابل قبول نیست و در هرحال بسیار دگراندیشانه و ناپذیرفتنی محسوب می شود.
3- کتاب مقدس
مک کواری چنان که اشاره شد، تصریح می کند که در مسیحیت، کتاب مقدس، خود وحی نیست، بلکه یک راه مهم و البته تنها راه برای دست یافتن اجتماع ایمانی به آن وحی آغازین و معیار است. کتاب های مقدس یک اجتماع، عامل عمده در حفظ ثبات و دوام آن اجتماع و حفظ هویت آن هستند و در کنار سنت، اجتماع را از زیاده روی های ذهن گرایی ناشی از تأکید بیش از حد بر تجربه حاضر پاسداری می کنند. مک کواری معتقد است تلاش برای بنیان نهادن الهیات تماما بر کتاب مقدس قرین توفیق کامل نخواهد بود. نزد او تلاش برای کنار نهادن مقولات غیر انجیلی محال و بیهوده است. اگر قرار باشد از مفاهیم و تعابیر تطبیقی سخن به میان آید، باید اضافه کرد که او چیزی به نام «تفکیک» را اساسا غیر ممکن و بلکه گزاف و بیهوده می داند.
4- سنت
مک کواری می گوید سنت دیرزمانی در الهیات مسیحی محل بحث و نزاع بوده است. کاتولیک ها بر آن بودند که وحی در مسیحیت، هم در کتاب مقدس و هم در سنت به ما منتقل شده است. در حالی که پروتستان ها فقط کتاب مقدس را تأیید می کردند. لیکن امروزه به نظر می رسد که بسیاری از پروتستان ها می خواهند نقش مثبتی برای سنت قائل شوند. به عقیده مک کواری سنت (خواه تصدیق شود، خواه نشود) واقعیت این است که همیشه در تعیین آموزه ها و مناسک اجتماع مسیحی یاری گر بوده است. دیگر آن که سنت اگر درست فهمیده شود، نه رقیب کتاب مقدس، بلکه مکمل ضروری آن است. سنت مانند خود کتاب مقدس حصار دیگری در برابر فردگرایی در الهیات است. کتاب مقدس نیازمند آن است که سنت آن را کامل کند تا محافظی باشد در برابر تفسیرهای خصوصی کتاب مقدس، زیرا تقریبا هر چیزی را می توان در کتاب مقدس خواند.
مک کواری تصریح می کند که عملا هیچ کس نمی تواند ذهن خود را از تفسیرهای موجود جدا دارد و فارغ از تأثیر سنت بتواند به سراغ کتاب های مقدس برود. اما حتی اگر این کار امکان پذیر بود، هیچ متأله آگاه و دقیقی بدان مبادرت نمی ورزید. به عکس، خوشحال هم می شد که رأی و تفسیر او در راستای تجربه و سنت مشترک است. اما خود سنت هم باید مطابق با شرایط تاریخی از نو تفسیر و تأویل شود و نباید پایبندی بت گونه به آن پیدا کرد. مک کواری می گوید: «هر نسلی باید قواعد کهن را در مقولات اندیشه و تاریخ خود تفسیر کند. این بدین معنی است که انسان پیوسته باید این پرسش را پیش چشم داشته باشد که چه نوع قاعده ای را می کوشد در بستر تاریخی خویش بیان کند، یا می کوشد از چه خطایی مصون بماند. این کار، نیاز به بصیرت و صبر و حوصله بیشتری دارد تا طرد و تخطئه ساده سنت.»
فرهنگ
5- فرهنگ
مک کواری بر آن است که این ملاحظات درباره نیاز به تفسیر همیشه ما را به عامل سازنده دیگر در الهیات سوق می دهد: فرهنگ. عواملی که تا کنون مورد بررسی قرار گرفتند، همگی به زندگی ایمانی تعلق داشتند و بیانگر آن مؤلفه ای در تعریف الهیاتند که از «شرکت» الهیات در ایمان سخن می گفت. اما اکنون به عواملی می پردازیم که با ویژگی الهیات به عنوان یک فعالیت عقلی سر و کار دارند. اگر الهیات بخواهد معقول و خردپسند باشد، باید از زبان فرهنگ استفاده کند. در واقع هیچ کس نمی تواند از مشارکت در طرز فکر یا جو فکری فرهنگ خود بگریزد. حتی متألهی که می کوشد همه تأثیرات سکولار و غیر دینی را از تفکر خود طرد کند، خودش را فریب می دهد، زیرا این تأثیرات به نحو ناخودآگاهانه نیز عمل می کنند. مک کواری با بیان این مطالب تصریح می کند که متأله به جای طرد یا انکار تأثیر عامل فرهنگی باید آن را بازشناسد و جایی برای آن در اندیشه ها و تأملات الهیاتی خود بازکند. بازشناختن و پذیرفتن عامل فرهنگ مؤید این نکته است که هیچ الهیات نهایی و چون و چرا ناپذیر وجود ندارد. مک کواری می گوید: «بزرگترین وسوسه در این میان برای یک متأله آن است که بکوشد به خاطر تجدد یا مدرنیته، مدرن و تجددگرا شود و وحی را کاملا با شرایط فرهنگ و زمان خود منطبق سازد و حتی آن را تابع فرهنگ کند. این خود به کژراه دیگری می انجامد.»
6- عقل
به نظر مک کواری همه متألهان جدید کم و بیش آمادگی دارند که جایگاهی برای عقل قائل شوند. مسئله مورد منازعه این است که عقل تا چه اندازه می تواند به عنوان یک عامل سازنده برای الهیات عمل کند. عقل را به معنی وسیع کلمه می توان به عقل نظری و عقل نقادی تقسیم کرد. عقل در کاربرد نظریش می کوشد یک متافیزیک یا نظام و نظریه ای درباره کل واقعیت تشکیل دهد. در درون عقل نظری باید فرق نهاد بین نظریه های ماتقدم یا پیشین (نظیر برهان وجودی معروف آنسلم راجع به اثبات وجود خدا) که صرفا مبتنی بر عقل محض و مفاهیم متعلق به آن است، جدای از هر گونه تجربه جهان خارج و نظریه های متأخر و پسین (مانند براهین پنجگانه مشهور توماس اکوئیناس در اثبات وجود خدا) که در آن عقل نظریه هایی بر پایه تجربه جهان شکل می دهد. مک کواری پس از این توضیحات می گوید برخی متألهان بر آنند که متافیزیک به وجود آمده بدین نحو، تأییدکننده محتوای وحی است، اما از روزگار هیوم و کانت متافیزیک به منزله کاربرد موجه عقل بیشتر و بیشتر زیر سئوال رفته است و در فلسفه معاصر یک روحیه ضد متافیزیکی قوی وجود دارد.
متألهان نیز در پی آن برآمده اند که خود را از وابستگی به متافیزیک دانان برهانند. مک کواری می افزاید بدین سان درست خواهد بود اگر گفته شود که امروزه بدگمانی گسترده ای نسبت به هر گونه نقش نظری عقل در حوزه الهیات وجود دارد. به عقیده مک کواری، این موضوع به خودی خود پرسش و بحث در باب موجه بودن نگرش عقلی را منتفی نمی سازد، اما از آنجا که باید به عامل فرهنگی و به جو ضد نظری شایع در حوزه اندیشه توجه داشت، یک نظام یا نگرش الهیاتی که روزگار ما را مخاطب قرار می دهد، باید بکوشد از هرگونه تکیه سنگین بر عقل نظری خودداری کند.
کارکرد عقل انتقادی
مک کواری در یک بخش بندی عقل از عقل انتقادی یا نقادانه نام می برد. عقل انتقادی خود دارای دو کارکرد توضیحی یا روشنگرانه و اصلاحی است. عقل در کارکرد توضیحیش محتوای وحی را توصیف و تحلیل می کند و به تعبیر کلی درون مایه آن را مکشوف می سازد. این استفاده از عقل، طبق نظر متألهانی که عقل را به پایین ترین مرتبه اش تنزل می دهند، نباید عملی مستقل و خودسالار باشد، بلکه همواره باید تابع وحی و حتی تابع اشراق الهی باشد. اما سایر متألهان بر آنند که عقل باید وحی را طبق همان قواعد و مبانی هرمنوتیک که برای هدایت عمل تفسیر به طور کلی به کار می برد، مورد تفسیر قرار دهد. کاربرد اصلاحی عقل، به عامل عقلانی در الهیات نقش و اهمیت بیشتری می دهد؛ هر چند این نقش همچنان از عقل نظری به دور است. عقل اصلاحی خود وحی را مورد بررسی قرار می دهد. اعتبار آن را می آزماید و به بررسی موشکافانه و نقادانه آن می پردازد و از محتوای آن هر آنچه را که مستلزم تعارض غیرقابل رفع با اعتقادات و مبانی استوار دیگر باشد، کنار می نهد.
نسبت میان دین و عقل
مک کواری دیدگاه اصلیش را درخصوص نسبت میان دین و عقل چنین بیان می کند: «ایده آل رسیدن به دینی عقلانی (Rational) به معنی دینی مبتنی بر متافیزیکی عقلی، چه بسا غیر ممکن و حتی نامطلوب باشد، اما هرگز نباید از ایده آل و آرمان یک دین «معقول» و خردپسند (Reasonable) دست بکشیم؛ دینی که محتوای آن مورد تحلیل موشکافانه و اعمال اصلاحی عقل انتقادی قرار گرفته است.» به دید مک کواری در وضعیت جاری الهیات، به نظر می رسد خطر بها دادن به عقل کمتر از دست کم گرفتن جایگاه عقل باشد. مک کواری نمی کوشد دین را تعریف کند. به عقیده او دین چنان شکل های گوناگونی به خود می گیرد که تلاش ها در جهت ارائه تعریفی روشن و مختصر از همه آن ها معمولا قانع کننده و رضایت بخش از کار درنمی آید. مشکل دیگری که در تعریف های دین نهفته است، این است که آن ها غالبا از پیش داوری و ارزیابی های جانبدارانه به دور نیستند و تلویحا حکایت از آن دارند که دین، یا امری موهوم و غیر واقعی و پدیده ای تماما ذهنی و انفسی است، یا تجربه ای عینی و معتبر از واقعیتی فوق انسانی.
پاره ای از این ارزیابی ها گریزناپذیرند، ولی باید هنگامی مطرح شوند که پدیده دین مورد پژوهش و بررسی دقیق و منصفانه قرار گرفته باشد و نه قبل از تعریف و توصیف مقدماتی آن. به عقیده مک کواری ایمان دینی جایگاهی عقلانی و قابل دفاع دارد، لذا نمی توان صرفا بر پایه امور ذهنی و انفسی ویژگی های اصلی دین را برشمرد. او تصریح می کند که دین نوعی داد و ستد و ارتباط دوسویه میان خداوند و انسان است. او با توجه به همین نکته محوری و جایگاه عقلانی ایمان، به شرح ویژگی های اساسی دین می پردازد.
منـابـع
مهدی عباس زاده- مقاله نگاهی به اندیشه های جان مک کواری- روزنامه همشهری 4/11/1382
هانس کونگ- متفکران بزرگ مسیحی- گروه مترجمان- قم- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1386
سایت موسسه گفتگوی ادیان- مقاله جان مک کواری
تونى لین- تاریخ تفکر مسیحى- ترجمه روبرت آسریان- نشر و پژوهش فرزان روز- 1380 ش
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها