نزول سوره های مزمل و مدثر
فارسی 4269 نمایش |سوره مزمل محتوای آیات:
در آیات ابتدائی این سوره، خداوند متعال رسول خویش را امر به شب زنده داری، تلاوت قرآن، ذکر و دعا و مناجات نموده و از او می خواهد تا خود را برای دریافت کلامی پر محتوا آماده سازد. در آیات بعدی وجود مبارک رسول الله (ص) مامور به صبر در برابر تهمت ها و سخنان ناروایی می شود که مشرکین به او نسبت داده اند و از طرف دیگر مشرکین نیز مورد تهدید و خطاب خداوند متعال قرار می گیرند، در آیات پایانی نیز حکم صبر و عبادت به همه مومنین تعمیم داده شده و عنایات و تخفیفات الهی در حق مومنان بیان می شود.
مکی یا مدنی بودن آیات:
برخی مفسرین تمام آیات این سوره را مکی و گروهی جز آیه آخر الباقی را مکی می دانند و به نظر می رسد نظر گروه دوم بهتر باشد چرا که در آیه ی آخر، سخن از قتال به بیان آمده در حالیکه می دانیم در مکه و در شرایط نامساعد آن روز یعنی اوایل بعثت سخن از قتال مصلحت نبوده و بیشتر جو را متشنج می نموده.
موضوعات تاریخی:
تنها موضوع تاریخی که در این سوره بدان اشاره شده است اجتماع قریش برای نسبت دادن لقبهای ناروا به رسول الله (ص) است در «درالمنثور» از کتابهای «اوسط» و «دلائل» حدیثی از جابر نقل شده است که مضمون آن چنین است: «قریش در دارالندوه جلسه ای تشکیل دادند و از یکدیگر خواستند که برای این مرد یعنی رسول الله (ص) نامی انتخاب کنید که مردم با شنیدن آن نام و عنوان، دیگر اطراف او جمع نشوند و از او فاصله بگیرند. عده ای گفتند چطور است او را کاهن بنامیم جمعی گفتند دویوانه اش معرفی کنیم، عده ای دیگر گفتند اتهام دیوانگی به او نمی چسبد جمعی پرسیدند: چطور است ساحرش بخوانیم؟ گفتند: نه، ساحر هم آنچه ما می خواهیم نیست. گفتند: کار ساحران را می کند چون بین دو دست را به هم می زند و در آخر به همین معنا رای دادند و متفرق شدند. جریان به اطلاع رسول خدا (ص) رسید، از شدت اندوه خود را در ملحفه ای پیچید، جبرئیل به حضورش آمد و عرضه داشت: «یا ایها المزمل، یا ایها المدثر» البته این حدیث مورد قبول قطعی برخی از اهل فن قرار نگرفته و به مضمون آن اشکالاتی وارد نموده اند که تحلیل و بررسی آنها از عهده ما خارج است.
سوره مدثر محتوای آیات:
آیات این سوره حاوی سه مطلب است: 1- دستور به پیامبر اکرم (ص) که مردم را انذار کند و خدا را به بزرگی یاد نماید و چند دستور دیگر 2- سخناز قیامت و تهدید برخی کافران و توصیف ویژگیهای ایشان 3- تعظیم قرآن.
مکی یا مدنی بودن آیات
در مورد هفت آیه ی اول این سوره ظاهرا هیچ اختلافی در مکی بودن آنها وجود ندارد اما آیات بعدی محل اختلاف اند. برخی بعلت سیاق آنها آیات مذکور را مدنی می دانند و برخی دیگر سیاق آنها را توجیه کرده و قائل به مکی بودن تمام آیات این سوره شده اند و این نظر اخیر بهتر است.
موضوعات تاریخی
اگر سخن برخی را که آیات ابتدائی این سوره را اولین آیاتی می دانند که به پیامبر (ص) نازل شده قبول کنیم اولین حادثه تاریخی که در این سوره بدان اشاره شده است بعثت پیامبر اکرم (ص) می باشد اما قبول این نظر بسیار سخت بوده و قول مشهور آن است که سوره علق اولین سوره می باشد.
ماجرای دیگری که در این سوره به آن اشاره شده است جریان «ولید ابن مغیره» می باشد. او پیرمردی باهوش و از بزرگان عرب بود. روزی از روزها در حالیکه پیامبر اکرم (ص) در حجر اسماعیل نشسته و قرآن می خواند، قریش دور ولید ابن مغیره جمع شده و از او پرسیدند: «ای ابو عبدالشمس این چیست که محمد (ص) می گوید؟ آیا شعر است یا کهانت و یا خابه؟ ولید در پاسخ گفت: «بگذارید نزدیکش شوم و کلامش را شنوم تا بعد توضیح دهم که کلامش از کدام قسم است» سپس نزد آن حضرت رفته و گفت: «ای محمد (ص) از اشعاری که سروده ای برایم بخوان». حضرت فرمود: «آنچه می خوانم شعر نیست بلکه کلامی از خدای تعالی است که آن را برای ملائکه و انبیاء و رسولان خود پسندیده است». ولید گفت: «مقداری از آن برایم تلاوت کن». رسول خدا (ص) سوره «حم سجده» را خواند، وقتی رسید به آیه شریفه «فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقه مثل صاعقه عاد و ثمود» لرزه بر اندام ولید افتاد و موی بدنش راست شد و بدون این که برای قریش خبر ببرد که چه شده مستقیما به خانه ی خود رفت. قریش نزد ابوجهل رفته و گفتند: «ای ابوحکم، ابو عبدالشمس از دین خود خارج شده و به دین محمد (ص) گروید. مگر نمی بینی از آن زمان که به نزد محمد (ص) رفت دیگر نزد ما برنگشت؟» به همین جهت روزی صبح ابوجهل نزد ولید رفته و گفت: «ای عمو تو ما را سرافکنده و رسوا کردی و زبان شماتت دشمن را بر سر ما دراز کردی و به دین محمد گرویدی.» ولید گفت: «من به دین او نگرویده ام و لیکن از او کلامی شنیدم که از سنگینی و دشواری آن پوست بر بدن جمع می شود». ابوجهل گفت: «حال بگو ببینم آیا کلام او خطابه نبود؟ گفت: «نه، برای اینکه خطابه کلامی متصل و پیوسته است و کلام او بندبند است، آن هم بندبندی که بندهایش شباهتی به هم ندارند»، ابوجهل پرسید: «آیا شعر است؟» گفت: «نه، شعر هم نیست برای اینکه تو خود آگاهی که من همه اقسام اشعار عرب را شنیده ام، بسیطش و مدیدش و رجزش را و کلام محمد (ص) به هیچ وجه نمی تواند شعر باشد». ابوجهل پرسید: «پس چیست؟» ولید گفت: «باید به من مهلت دهی تا درباره اش فکر کنم». فردای آن روز قریش به ولید گفتند: «ای ابو عبدالشمس نظرت درباره سوال ما چه شد؟» گفت: «شما بگوئید کلام محمد (ص) سحر است، برای آنکه دل انسان را مسخر می کند». لذا خدای تعالی درباره وی فرمود: «ذرنی و من خلقت وحیدا»؛ «وامگذار مرا با آنکه او را تنها خلق کرده ام، (مدثر/ 11). در این خصوص روایات دیگری نیز نقل شده است که ما برای رعایت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می کنیم.
منـابـع
سید هاشم بحرانی- البرهان فی تفسیر القرآن- جلد 5
سید محمدباقر موسوی همدانی- ترجمهی تفسیر المیزان- جلد 20
مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 25
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها