نیایش از عوامل ورود به بهشت
فارسی 3345 نمایش |گروهى از مردم از جمله اهل ایمان به شمار مى آیند که چنانچه براى آنان آیات قرآنى خوانده شود بی درنگ ایمان قلبى و اعتقاد درونى خود را اظهار مى نمایند و به شکر و سپاس این نعمت بی مانند که پروردگار نصیب آنان فرموده و آیه قرآنى را شنیده به سجده می روند و خضوع قلبى و ظاهرى خود را اظهار مى نمایند سجده اى که براى غیر آفریدگار جایز نیست و سبب کفر و شرک و ارتداد مى شود: «إنما یؤمن بایاتنا الذین إذا ذکروا بها خروا سجدا و سبحوا بحمد ربهم و هم لا یستکبرون* تتجافى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ینفقون* فلا تعلم نفس ما أخفى لهم من قرة أعین جزاء بما کانوا یعملون؛ فقط کسانى به آیات ما ایمان مى آورند که وقتى به وسیله آن آیات به آنان تذکر داده شود، سجده کنان به رو در مى افتند و همراه با سپاس، پروردگارشان را از هر عیب و نقصى تنزیه مى کنند در حالى که [از سجده و سپاس و تنزیه] تکبر و سرکشى نمى ورزند. [ملازم بستر استراحت و خواب نیستند، بلکه] پهلوهایشان از خوابگاه هایشان دور مى شود در حالى که همواره پروردگارشان را به علت بیم [از عذاب] و امید [به رحمت و پاداش] مى خوانند و از آنچه آنان را روزى داده ایم، انفاق مى کنند. پس هیچ کس نمى داند چه چیزهایى که مایه شادمانى و خوشحالى آنان است به پاداش اعمالى که همواره انجام مى داده اند، براى آنان پنهان داشته اند.» (سجده/ 15- 17)
شب زنده داران!
در تفسیر جمله ی "تتجافى جنوبهم عن المضاجع" (شبانگاه پهلوهاى آنها از بستر دور مى شود) دو تفسیر در روایات اسلامى وارد شده: تفسیرى به نماز "عشاء" و اشاره به اینکه مؤمنان راستین بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء به بستر نمى روند مبادا خواب آنها را بگیرد، و نماز عشایشان از دست برود. (زیرا در آن زمان معمول بوده که در آغاز شب به استراحت مى پرداختند و نماز مغرب و عشاء را طبق دستور استحباب جدایى میان نمازهاى پنجگانه از هم جدا مى کردند و هر کدام را در وقت فضیلت خود به جا مى آورند) هر گاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا مى خوابیدند ممکن بود براى نماز عشا بیدار نشوند. این تفسیر را "ابن عباس" طبق نقل در المنثور از "پیامبر اسلام" (ص) نقل کرده، و در "امالى" شیخ صدوق نیز از امام صادق (ع) نقل شده است. اما در بیشتر روایات و کلمات مفسران، به برخاستن از بستر و براى اداء نماز شب تفسیر شده است.
در روایتى از امام باقر (ع) چنین مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود: «أ لا اخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه؛ آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفى کنم؟» راوى عرض کرد بفرمائید: فدایت شوم. فرمود: «اما اصله الصلاة، و فرعه الزکاة، و ذروة سنامه الجهاد؛ ریشه اش نماز است و شاخه اش زکات، و قله مرتفعش جهاد است.» سپس افزود: اگر بخواهى تمام ابواب خیر را به تو معرفى کنم. راوى مى گوید: بفرمائید فدایت شوم. امام فرمود: «الصوم جنة، و الصدقة تذهب بالخطیئة، و قیام الرجل فى جوف اللیل بذکر الله، ثم قرأ تتجافى جنوبهم عن المضاجع؛ روزه سپرى است در مقابل آتش و صدقه محو کننده گناه است، و بر خاستن انسان در دل شب او را به یاد خدا مى اندازد، سپس آیه تتجافى جنوبهم عن المضاجع را تلاوت فرمود.» در تفسیر "مجمع البیان" از "معاذ ابن جبل" چنین نقل شده که در غزوه تبوک در خدمت رسول خدا (ص) بودم، گرما همه را سخت ناراحت کرده بود و هر کس به گوشه اى پناه مى برد، ناگهان دیدم که پیامبر (ص) از همه به من نزدیکتر است، خدمتش رفتم عرض کردم: اى رسول خدا (ص)! عملى به من بیاموز که مرا وارد بهشت کند، و از آتش دوزخ دور سازد. فرمود: سؤال بزرگى کردى، اما پاسخ آن براى کسى که خدا بر او آسان کرده است مشکل نیست سپس افزود: «تعبد الله و لا تشرک به شیئا و تقیم الصلاة المکتوبة و تؤدى الزکاة المفروضة و تصوم شهر رمضان؛ خدا را پرستش کن و چیزى را شریک او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زکات واجب حق مستمندان را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر.» بعد فرمود: و اگر بخواهى از ابواب خیرات به تو خبر مى دهم عرض کردم اى پیامبر بفرمائید فرمود: «الصوم جنة من النار و الصدقه تکفر الخطیئه و قیام الرجل فى جوف اللیل یبتغى وجه الله ثم قرأ هذه الایه تتجافى جنوبهم عن المضاجع؛ روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است، و قیام انسان در دل شب براى خشنودى خدا.» سپس آیه "تتجافى جنوبهم" را قرائت فرمود.
گرچه هیچ مانعى ندارد که آیه مفهوم وسیعى داشته باشد، هم بیدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود، و هم برخاستن در سحرگاه را براى نماز شب، ولى دقت در مفهوم "تتجافى" معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مى کند، زیرا ظاهر جمله این است که قبلا پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مى شود و این مناسب قیام در آخر شب براى انجام نماز است، بنابراین دسته اول از روایات از قبیل توسعه در مفهوم و الغاء خصوصیت است.
گرچه درباره اهمیت این نماز پر برکت همان چند روایت فوق کافى به نظر مى رسد، ولى این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامى آن قدر اهمیت به این عبادت داده شده است که درباره کمتر عبادتى چنین سخن گفته شده است. دوستان حق، و رهروان راه فضیلت به این عبادت بى ریا که قلب را روشنایى و دل را نور و صفا مى بخشد همواره اهمیت بسیار مى دادند. ممکن است بعضى همیشه توفیق بهره گیرى از این عبادت پر برکت را نداشته باشند، ولى چه مانعى دارد که در بعضى از شبها که این توفیق حاصل است بهره گیرند، و در آن هنگام که خاموشى همه جا را فرا گرفته، و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب، و محیط آماده حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، بر خیزند و به در خانه خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی-تفسیر نمونه- جلد 17 صفحه 155
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها