کیفر پاره ای از اعمال در احادیث و روایات
فارسی 4435 نمایش |کیفر به دنیا دل بستن و طاغوت را پرستیدن
«عن صالح بن سعید عن أبیه سعید الحلوانی عن أبی عبد الله ع قال بینا عیسى ابن مریم ع فی سیاحته إذ مر بقریة فوجد أهلها موتى فی الطریق و الدور فقال إن هؤلاء ماتوا بسخط و لو ماتوا بغیرها تدافنوا قال فقال أصحابه وددنا تعرفنا قصتهم فقیل له نادهم یا روح الله فقال یا أهل القریة فأجابه مجیب منهم لبیک یا روح الله قال ما حالکم و ما قصتکم قال أصبحنا فی عافیة و بتنا فی الهاویة فقال ما الهاویة فقال بحار من نار فیها جبال من النار قال و ما بلغ بکم ما أرى قال حب الدنیا و عبادة الطاغوت قال و ما بلغ بکم من حب الدنیا قال کحب الصبی لأمه إذا أقبلت فرح و إذا أدبرت حزن قال و ما بلغ من عبادتکم الطاغوت قال کانوا إذا أمرونا أطعناهم قال فکیف أجبتنی من دونهم قال لأنهم ملجمون بلجم من نار علیهم ملائکة غلاظ شداد و إننی کنت فیهم و لم أکن منهم فلما أصابهم العذاب أصابنی معهم فأنا معلق بشعرة أخاف أن أنکب فی النار قال فقال عیسى ع لأصحابه النوم على دبر المزابل و أکل خبز الشعیر یسیر مع سلامة الدین؛ صالح بن سعید، از برادر خود سعید حلوانى، از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: عیسى بن مریم (ع) در اثناى گردش گذارش به شهرى افتاد که تمامى ساکنان آن -در خانه ها و مسیر راه- افتاده و مرده بودند، به یاران خود فرمود: اینان به عذاب الهى مرده اند، و اگر به علت دیگرى مرده بودند، (جنازه) یکدیگر را به خاک مى سپردند. یاران حضرت عیسى (ع) به او گفتند که: دوست داریم داستان این مردم را بدانیم (تا عبرت بگیریم). به آن حضرت (از جانب حق) فرمان رسید که: اى روح خدا! آنان را صدا بزن، حضرت عیسى (ع) ندا کرد و گفت: اى مردم روستایى! یکى از آن میان پاسخ داد: لبیک یا روح الله (فرمانبردارم اى روح خدا)، حضرت از او پرسید: داستان شما چیست و حال و روزتان چگونه است؟ عرض کرد: صبح را در عافیت و سلامت بسر بردیم و شب را در هاویه!! حضرت از او پرسید: هاویه چیست؟! جواب داد: دریاهائى از آتش که در آن کوههایى از آتش قرار دارد. حضرت پرسید: چه چیزى شما را به این روز -که من مى بینم- انداخت؟! گفت: دلبستگى به دنیا و پرستیدن طاغوت زمان، حضرت پرسید: بستگى شما به دنیا چه اندازه بود؟ گفت: به همان اندازه اى که کودک شیر خوار به مادرش علاقمند است، هرگاه (به او) روى کند خوشحال و اگر (از او) روى گرداند، اندوهگین مى شود. حضرت پرسید: تا چه حد از طاغوت زمان فرمانبردارى مى کردید؟ پاسخ داد: هر فرمانى که صادر مى کرد بدون چون و چرا انجام مى دادیم. حضرت پرسید: چه شد که از میان این همه مردم (فقط) تو به نداى من لبیک گفتى؟ پاسخ داد: زیرا لگامهاى آتشین دهانهاى آنان را بسته است، و مأمورانى درشت اندام و درشتخوى و سختگیر بر ایشان گمارده شده اند (و توان صحبت و یا حرکت ندارند)، و من در میان آنان زندگى مى کردم ولى از ایشان نبودم، هنگامى که عذاب الهى (بر آنان) فرود آمد، مرا نیز به همراه آنان گرفتار کرد، و من اکنون به موئى در آتش دوزخ آویزانم و مى ترسم از اینکه در آتش سرنگون شوم. سپس امام به اصحاب خود فرمود که: حضرت عیسى (ع) به یاران خود گفت: زندگى در میان زباله ها کردن، و اندکى نان جوین خوردن اگر با سلامت دین (و عقیده) همراه باشد، کار بسیار آسان و راحت است».
کیفر ریاکار
1- «مسعدة بن زیاد عن جعفر بن محمد عن أبیه ع قال قال رسول الله ص سئل فیم النجاة غدا قال إنما النجاة فی أن لا تخادعوا الله فیخدعکم فإنه من یخادع الله یخدعه و ینزع منه الإیمان و نفسه تخدع [یخدع و لو بشعرة [یشعر قیل له فکیف یخادع الله قال یعمل بهما [بما أمر الله عز و جل ثم یرید به غیره فاتقوا الله فی الریاء فإنه الشرک بالله إن المرائی یدعى یوم القیامة بأربعة أسماء یا کافر یا فاجر یا غادر یا خاسر حبط عملک و بطل أجرک فلا خلاص لک الیوم فالتمس أجرک ممن کنت تعمل له؛ مسعده بن زیاد از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدر بزرگوارش (ع) روایت کرده است که از رسول خدا (ص) پرسیدند: در فرداى قیامت رستگارى در چیست؟ حضرت فرمود: رستگارى، تنها در این است که با خدا از سر فریب و نیرنگ در نیایید تا (او نیز) شما را نفریبد؛ زیرا کسى که با خداوند مکر کند، خدا نیز با خدعه و نیرنگ با او رفتار خواهد کرد و ایمان او را مى گیرد، و اگر درست بیندیشد خواهد دید که در حقیقت، با خود نیرنگ نموده است. از آن حضرت پرسیدند: چگونه مى توان با خدا نیرنگ کرد؟! فرمود: به آنچه که خداوند فرمان داده است عمل مى کند، ولى نه براى خدا بلکه براى دیگرى! پس در مورد ریا از خداوند بهراسید، زیرا ریا شرک ورزیدن به خداست، براستى که شخص ریاکار را در روز قیامت به چهار اسم صدا مى زنند: اى کافر! اى فاجر! اى حیله گر! اى زیانکار! عمل (نیکوى) تو تباه شد و پاداش تو (نیز) از میان رفت و بهره اى از آن براى تو نماند، پاداش عمل خود را از کسى طلب کن که آن کار را براى (خشنودى) او انجام داده اى».
2- «و بهذا الإسناد عن جعفر عن أبیه ع أن الله أنزل کتابا من کتبه على نبی من الأنبیاء و فیه أن یکون [خلق من خلقی لمحسنون [یلحسون الدنیا بالدین یلبسون مسوح الضأن على قلوب کقلوب الذئاب أشد مرارة من الصبر و ألسنتهم أحلى من العسل و أعمالهم الباطنة أنتن من الجیف بی تغترون أم إیای تخادعون أم علی تتجبرون فبعزتی حلفت لأبعثن علیهم فتنة تطأهم فی خطامها حتى تبلغ أطراف الأرض تترک الحلیم منها حیران فیما [فیها رأی الرائی و حکمة الحکیم أترکهم شیعا و أذیق بعضهم بأس بعض أنتقم من أعدائی بأعدائی فلا أبالی؛ و به همین سند از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدر بزرگوارش روایت کرده است که فرمود: خداوند عزوجل یکى از کتابهاى آسمانى خود را بر پیامبرى فرو فرستاد، و در آن کتاب آمده بود که: گروهى از بندگان (من)، دین را وسیله به دست آوردن (مال و منال) دنیا قرار مى دهند، لباس میش را بر دلهائى مانند دلهاى گرگها بر تن مى کنند، و با اینکه (در حقیقت) از صبر زرد تلخترند ولى زبانشان از عسل شیرین تر است، و رفتار این گروه در باطن از مردار (هم) گندتر و بدبوتر است، آیا اینان به خاطر رحمت (بى منتهاى من چنین) مغرور شده اند؟! یا مرا فریب مى دهند؟! یا آنکه نسبت به من گستاخى مى ورزند؟!، بعزتم سوگند که چنان فتنه فراگیرى را بر آنان بگمارم که تمام گستره زمین را در بربگیرد، و هر انسان فرزانه و هوشمندى را حیران، و هر صاحبنظر صاحبدلى را مبهوت، و هر انسان فرهیخته اى را سرگردان کند، جامه پریشانى و جدایى بر اندام آنان بپوشانم، گروهى را به عذاب گروهى دیگر گرفتار سازم، و با دست دشمنانم از دشمنانم انتقام مى گیرم، و پرواز نمى کنم».
کیفر کسى که کارى را انجام دهد براى اینکه بر خود ببالد
«عن الحسین بن المختار رفعه إلى أمیر المؤمنین ع قال من صنع شیئا للمفاخرة حشره الله یوم القیامة أسود الوجه؛ حسین بن مختار -بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد- از امیر مؤمنان (ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که کار خیرى را انجام دهد و هدف او از این کار، به خود بالیدن و شکوه و جلال دنیائى خود را در معرض تماشا قرار دادن باشد، خداوند در روز قیامت او را با صورتى سیاه محشور کند».
کیفر کسى که از امر به معروف و نهى از منکر خود دارى کند
«عن محمد بن عرفة قال سمعت الرضا ع یقول إذا ترک امرؤ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر فلیأذن بوقاع من الله جل اسمه؛ محمدبن عرفه از امام رضا (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: هر گاه امت من امر به معروف و نهى از منکر را ترک کند، بایستى آماده عذاب خداوند متعال باشد».
کیفر کسى که پس از امان دادن به کسى، او را بکشد
«عن عبدالله بن سلیمان قال سمعت أبا جعفر ع یقول من آمن رجلا على دمه ثم قتله جاء یوم القیامة یحمل لواء غدره؛ عبدالله بن سلیمان نقل کرده است که از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: کسى که به مردى امان مى دهد که او را نخواهد کشت ولى (پس از دستیابى) او را بکشد، در روز قیامت در حالى که پرچم فتنه و دسیسه را با خود دارد، قدم در عرصه محشر مى گذارد».
کیفر غیبت رزمنده اسلام و آزار او و بدرفتارى با افراد خانواده اش
«عن السکونی عن جعفر بن محمد ع قال قال رسول الله ص من اغتاب مؤمنا غازیا و آذاه أو خلفه فی أهله بسوء نصب له یوم القیامة و یستغرق حسناته ثم یرکس فی النار رکسا إذا کان الغازی فی طاعة الله عز و جل؛ سکونى از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدر بزرگوارش نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: کسى که درباره مؤمن رزمنده اى غیبت کند، و یا به او آزار برساند، و یا در غیاب او با افراد خانواده اش بدرفتارى نماید، در روز قیامت این کار او را علم کنند (بر پا مى دارند) تا همه خوبیهاى او را از بین ببرد، آنگاه او را در آتش سرنگون مى سازند، و این (کیفر) در صورتى مقرر مى گردد که آن رزمنده در (مسیر) طاعت و اطاعت خداوند متعال انجام وظیفه کرده باشد».
کیفر هراسناک کردن مؤمن از گزند صاحبان قدرت
«عن إسحاق الخفاف عن بعض الکوفیین عن أبی عبد الله ع قال من روع مؤمنا بسلطان لیصیبه منه مکروها فلم یصابه [یصیبه [یصبه] فهو فی النار و من روع بسلطان لیصیبه منه مکروها فأصابه فهو مع فرعون و إن فرعون فی النار؛ اسحاق خفاف به نقل از یکى از راویان اهل کوفه، از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که مؤمنى را از گزند حاکمى بترساند، ولى گزندى به او نرسد (جایگاه) او در آتش (دوزخ) خواهد بود؛ و اگر مؤمنى را از گزند حاکمى هراسناک کند و (از حاکم) آسیب ببیند، با فرعون و فرعونیان در آتش (همنشین) خواهد بود».
کیفر آزردن، دشمنى و مخالفت کردن با مؤمنان
«عن المفضل بن عمر قال قال أبو عبد الله ع إذا کان یوم القیامة نادى مناد أین الصدود لأولیائی فیقوم قوم لیس على وجوههم لحم قال فیقال هؤلاء الذین آذوا المؤمنین و نصبوا لهم و عاندوهم و عنفوهم فی دینهم قال ثم یؤمر بهم إلى جهنم قال أبو عبد الله ع کانوا و الله لا یقولون بقولهم و لکنهم حبسوا حقوقهم و أذاعوا علیهم سرهم؛ مفضل بن عمر از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: چون روز قیامت فرا رسد، سروشى فریاد مى زند که: کجایند آنان که (در دنیا) با دوستان من (دوستان خدا) مخالفت کردند؟ پس گروهى از جاى برمى خیزند در حالى که گوشتى بر صورتهاى آنان نیست. آنگاه (آن سروش) مى گوید: اینان هستند که (در دنیا) مؤمنان را آزار و با آنان دشمنى و مخالفت مى کردند و آنان را به خاطر دینى که داشتند مورد سرزنش قرار مى دادند، سپس (از درگاه الهى) فرمان مى رسد که: اینان را به جانب دوزخ حرکت دهید. سپس امام صادق (ع) فرمود: بخدا سوگند که اینان همان سخنى را مى گفتند که مؤمنان اظهار مى کردند، ولى حقوق آنان را نپرداختند و رازشان را (در نزد دشمن) فاش ساختند».
منـابـع
شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 254
محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- صفحه 646
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها