غزوه تبوک (سخنان پیامبر اکرم)
فارسی 3603 نمایش |ابوذر غفاری و تبوک:
در میان لشکریان افرادی بودند که به خاطر کندی و یا ناتوانی مرکبشان و یا علل دیگر گاهی عقب می ماندند و نمی توانستند همراه دیگران راه را طی کنند و چون جریان را به پیغمبر معروض می داشتند، رسول خدا (ص) می فرمود: او را واگذارید که اگر خیری در او باشد خداوند او را به شما ملحق خواهد ساخت و گرنه از وجود او آسوده خواهید شد.
ابوذر غفاری شتری داشت که از راه بازماند و در نتیجه از لشکریان عقب افتاد و چون به پیغمبر اسلام جریان را گفتند حضرت همان سخن را تکرار کرد، و از آن سو وقتی ابوذر دید شتر نمی تواند راه برود افسارش را به گردنش انداخت و او را در بیابان رها ساخته و توشه و اثاث خود را از روی شتر برداشت و به دوش گرفت و به دنبال سپاه پیاده به راه افتاد. پیغمبر اسلام و لشکریان در یکی از منزلها فرود آمده بودند که ناگهان از دور شبحی پدیدار شد و کم کم شخصی را دیدند که بار خود را به دوش گرفته و تنها پیش می آید و چون به رسول خدا (ص) گزارش دادند فرمود: او ابوذر است... سپس دنبال گفتار خود را چنین ادامه داد:
«رحم الله اباذر یمشی وحده و یموت وحده و یبعث وحده»؛ «خدا رحمت کند ابوذر را که تنها راه می رود و تنها می میرد و تنها محشور می گردد».
نقل شده هنگامی که اباذر در سفر تبوک به سپاه اسلام نزدیک شد رسول خدا (ص) فرمود: آب برای او ببرید که تشنه است و چون برای او آب بردند مشاهده کردند ظرف چرمی اش که پر از آب بود را همراه خود دارد، پیغمبر به او فرمود: ای اباذر آب همراه داری و با این حال تشنه ای؟ عرض کرد: آری ای رسول خدا پدر و مادرم به فدایت در راه که می آمدم به سنگی رسیدم که مقداری آب باران در آن جمع شده بود و چون چشیدم دیدم آب شیرین و گوارایی است، با خود گفتم از آن نمی آشامم تا حبیب من پیغمبر از آن بیاشامد، در اینجا رسول خدا (ص) به او فرمود: «یا اباذر رحمک الله تعیش وحدک، و تموت وحدک، و تبعث وحدک، و تدخل الجنة وحدک، یسعد بک قوم من اهل العراق، یتولون غسلک و تجهیزک و الصلاة علیک و دفنک.»؛ «ای اباذر خدا تو را رحمت کند که به تنهایی زندگی می کنی و تنها می میری و تنها وارد بهشت می شوی، گروهی از مردم عراق به وسیله تو سعادتمند شوند که متصدی کار غسل و تجهیز و نماز و دفن تو گردند...»
این خبر غیبی بعدها وقتی به وقوع پیوست که خلیفه سوم عثمان بن عفان، بیت المال را تاراج می کرد و دامادها و اقوام خویش از بنی امیه را در دریایی از پول مردم غرق می نمود. کعب الاحبارهای یهودی را طرف مشورت خویش قرار داده بود. ابوذر بر خلیفه خروشید و او را به باد انتقاد گرفت و فرمود از راه رسول خداصلی الله علیه و آله و سنت او فرسنگها فاصله گرفته ای. بالاخره بعد ازچند تبعید در آخر به دست خلیفه به سرزمین بد آب و هوای «ربذه» در وادی صفراء تبعید شد و در آنجا از دنیا رفت. آمده است که او به زن و غلامش فرمود: چون من از دنیا رفتم در کنار راه بایستید، اولین کاروانی که می آید به آنها خبر دهید که مردی از اصحاب رسول خدا (ص) در این صحرا مرده است، او را تجهیز کنید. آن دو چنین کردند، و کاروانی که از مکه به عراق می رفت دیدندکه در آن عبدالله بن مسعود و مالک اشتر بودند. آنها را با خبر کردند، آنها پیاده شده و ابوذر را تجهیز کرده و دفن نمودند بر ابوذر غفاری گریستند و از جنایت خلیفه عثمان بن عفان یاد کردند و بر عاملان آن پیشامد نفرین نمودند. بدین طریق خبر رسول خدا (ص) که درباره ابوذر فرموده بود به وقوع پیوست.
ورود سپاه اسلام به تبوک:
سرانجام سپاهیان اسلام در رکاب رهبر بزرگوار و پیامبر الهی خود پس از تحمل دشواری ها و سختی های بسیار و پیمودن بیابانهای مخوف و راههای ناهموار به تبوک رسیدند و در آنجا پیامبر (ص) خطبه ای به شرح زیر ایراد فرمودند:
«ایها الناس ان اصدق الحدیث کتاب الله، و اولی القول کلمة التقوی، و خیر الملل ملة ابراهیم، و خیر السنة سنن محمد، و اشرف الحدیث ذکر الله، و احسن القصص هذا القرآن، و خیر الامور عزائمها، و شر الامور محدثاتها، و احسن الهدی هدی الانبیاء،....، و خیر الاعمال ما نفع، و خیر الهدی ما اتبع و شر العمی عمی القلب، و الید العلیا خیر من الید السفلی، و ما قل و کفی خیر مما کثر، ... و شر المکاسب کسب الربا، و شر المآکل اکل مال الیتیم، و السعید من وعظ بغیره، و الشقی فی بطن امه، ...، و أربی الربا الکذب، و کل ماهو آت قریب، و شنان المؤمن فسق، و قتال المؤمن کفر، و أکل لحمه من معصیة الله، و حرمة ماله کحرمة دمه، و من توکل علی الله کفاه، و من صبر ظفر، و من یعف یعف الله عنه، و من کظم الغیظ یأجره الله، و من یصبر علی الرزیة یعوضه الله، و من یتبع السمعة یسمع الله به، و من یصم یضاعف الله له، و من یعص الله یعذبه، اللهم اغفر لی و لامتی، اللهم اغفر لی و لامتی، استغ فر الله لی و لکم.»؛ «ای مردم به راستی که راست ترین سخن ها کتاب خداست و برترین گفتارها کلمه تقوی و پرهیزکاری است و بهترین ملتها و آیین ها ملت و آیین ابراهیم است، و بهترین سنت ها و روشها سنت و روش محمد (ص) است، و شریف ترین سخنان ذکر خدای یکتاست، و بهترین سرگذشتها همین قرآن است، و بهترین کارها واجبات آنهاست، و بدترین کارها بدعت و بهترین راهنماییها راهنمایی پیغمبران الهی است، و شریفترین کشته شدنها کشته شدن شهیدان است، و تاریکترین گمراهی و ضلالت، گمراهی پس از هدایت است، و بهترین عملها آن عملی است که سود بخشد، و بهترین هدایتها آن است که پیروی شود، و بدترین کوریها کوری دل است، و دست بالا یعنی دهنده بهتر از دست پایین (یعنی گیرنده و درخواست کننده) است. چیز اندک و به مقدار کفایت بهتر از چیز بسیاری است که غفلت آورد، بدترین عذرخواهی ها عذر خواهی هنگام مرگ است و بدترین پشیمانی ها پشیمانی روز قیامت است، و از بزرگترین گناهان زبان دروغ گفتن است، و بهترین بی نیازیها بی نیازی جان است و بهترین توشه ها پرهیزکاری است، و اساس و اصل حکمت و فرزانگی ترس از خداست، و بهتر چیزی که در دل افتد یقین است، و شک و تردید شعبه ای ازکفر است، و خیانت از آتشهای افروخته جهنم، و مستی از آتش دوزخ است، و شعر از شیطان است، شراب مجموعه بدیها است، و زنان دامهای ابلیس، و جوانی شعبه ای از دیوانگی است، و بدترین کسب ها و درآمدها کسب ربا است، و بدترین خوردنیها خوردن مال یتیم از روی ستم و ظلم است. خوشبخت آن است که از سرگذشت غیر خود پند گیرد، و بدبخت آن است که در شکم مادر بدبخت، هر یک از شما به چهار ذراع جا می رود، و خوبی و بدی هر کار به پایان آن است، و ملاک هر عملی خاتمه و سرانجام آن است، و دروغ بیش از هر گناهی رشد و نمو دارد، و هر چه آمدنی است نزدیک است، دشمنی و عداوت نسبت به مؤمن فسق و گناه است و جنگ با او کفر است، و خوردن گوشت وی از راه غیبت گناه و نافرمانی خداست، و حرمت و احترام مال او چون حرمت خون اوست. هر کس بر خدا توکل کند خدا کفایتش کند، هر کس صبر کند پیروز گردد، و کسی که دیگری را ببخشد خدا او را عفو کند، و هر کس خشم خود را فرو برد خداوند پاداشش دهد، و هر کس در برابر مصیبت های سخت صبر کند خدا عوضش دهد، و هر کس کاری را برای خودنمایی و نشان دادن به دیگران انجام دهد خدای تعالی کارهای بد او را مشهور سازد، و هر کس که روزه بگیرد خداوند چند برابر پاداشش دهد، و هر کس نافرمانی خدا کند پروردگارش عذاب کند. بار خدایا مرا و امتم را بیامرز، بار خدایا مرا و امتم را بیامرز، من از خدا برای خود و شما آمرزش خواهم».
منـابـع
سید جعفر مرتضی عاملی- الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص)- جلد 29
واقدی- مغازی واقدی
سید هاشم رسولی محلاتی- زندگانی محمد (ص)
سید علی اکبر قرشی- از هجرت تا رحلت
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها