لغت شناسی واژه معاد
فارسی 5652 نمایش |کلمه معاد بیانگر یک باور دینی است، باوری که جزء جدا نشدنی هر دین آسمانی بوده و در کنار توحید (یعنی ایمان به مبداء و پروردگار واحد برای هستی) و نبوت (یعنی ایمان به فرستادگان الهی) رکن سوم ادیان توحیدی می باشد. معاد در عرف دینی به معنای ایمان به حیات جاویدان و پاداش و جزای اعمال پس از مرگ است و اهمیت آن به حدی است که مشکل بتوان دینی توحیدی را فرض کرد که این گزاره از آن حذف شده باشد.
کلمه معاد که یک کلمه عربی است از ماده «عود» مشتق شده، این سه حرف در لغت به دو صورت استفاده شده، یکی «عود» که نوعی چوب است و جمع آن عیدان می شود و عود که یک ماده خوشبو می باشد هم از اشتقاقات و افراد همین لفظ است و دیگری «عود» با فتحه «عین» و سکون «واو» که به معنای بازگشتن می باشد و ریشه کلمه معاد همین معنای دوم است.
همه اصحاب لغت برای ماده «عود» معنای دوم را ذکر کرده اند و معاد را از آن مشتق دانسته اند مثلا: خلیل بن احمد فراهیدی (از علمای بزرگ صرف، نحو و لغت، صاحب کتاب العین و از پیشگامان علم لغت و ابداع کننده علم مفردات لغت) در این زمینه می گوید: «العود: یعنی تکرار دوباره کاری بعد از شروع آن مثلا می گویند: بدا ثم عاد، یعنی شروع کرد سپس بازگشت و تکرار کرد».
صاحب کتاب مقابیس اللغة نیز پس از نقل عبارت بالا از العین خلیل می افزاید «در همین باب است کلمه معاد که عبارت است از هرچیزی که بازگشت به سوی او باشد و جهان آخرت هم محل بازگشت مردم است.» نیز کتاب الصحاح جوهری چنین آورده است: «عاد یعود عودا: رجع یعنی بازگشت و رجوع کرد.» و درباره کلمه معاد می گوید: «معاد: محل بازگشت و رجوع است و آخرت هم محل بازگشت مردم است.» (نقل ها با ترجمه به فارسی و اندکی تصرف)
به نظر می رسد در این که کلمه معاد از معنای بازگشتن استقاق یافته شکی نباشد اما به لحاظ ساختاری وزن صرفی این کلمه «مفعل» است یعنی در اصل «معود» بوده که در جریان قواعد اعلال عربی به معاد تغییر یافته. این وزن بین اسم زمان، اسم مکان و مصدر میمی (مصدری که بر وزن مذکور ساخته شده و معنای مصدری می دهد) مشترک است و با توجه به تعبیراتی که در بالا از کتاب های لغت نقل شده می توان نتیجه گرفت که از این کلمه معنای ظرفی (اسم مکان و زمان) اراده شده نه معنای مصدری.
پس با توجه به آنچه تاکنون گفته شد می توان نتیجه گرفت کلمه معاد اسم زمان و مکان (این کلمه به هر دو معنای قابل استفاده است) از ماده «عود» به معنای بازگشت است یعنی محل بازگشت. در انتها به نکته مهم اشاره خواهیم کرد:
سوالی که ممکن است ذهن محقق را به ذهن خود مشغول کند این است که بازگشتی که در معنای معاد می باشد بازگشت از چه چیز به چه چیست؟ و از کجا به کجا یا اگر تکرار کاری مورد نظر است تکرار در چه کاری؟ باید گفت در این مسائل بین اندیشمندان دینی اختلافاتی وجود دارد که در جای خود مفصلا بحث شده است.
منـابـع
خلیل بن احمد فراهیدی- العین- صفحه 586
ابی الحسن احمدبن فاوس بن زکریا- معجم مقابیس اللغة- جلد 4 صفحه 181
ابی الحسن احمدبن فاوس بن زکریا- الصحاح- جلد 2 صفحه 448
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها