ایمان به معاد و استقامت
English فارسی 3148 نمایش |در آیه 249 سوره بقره سخن از تاثیر ایمان به معاد در استقامت و پایمردی و مقاومت در مقابل دشمن در میدان جهاد است، سخن از زبان گروهی از مومنان بنی اسرائیل است که همراه «طالوت» (فرمانده الهی لشکرشان) به مبارزه با «جالوت» پادشاه ستمگر زمان برخاستند، و پس از یک امتحان سخت، گروهی عقب ماندند و تنها اقلیتی پا به میدان جهاد گذاشتند، این اقلیت به دو دسته تقسیم شدند، بعضی گرفتار وحشت و ترس گشتند و گفتند: «قالوا لاطاقة لنا الیوم بجالوت و جنوده؛ ما امروز قدرتی برای مبارزه با جالوت و لشکریانش نداریم.»
در مقابل این گروه کسانی که می دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد و به روز قیامت ایمان داشتند. «و قال الذین یظنون انهم ملاقوالله کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله والله مع الصابرین؛ گفتند: چه بسا گروه اندکی که به فرمان خدا بر گروه عظیمی غلبه کردند، و خدا با صابران است.»
کلمه «یظنون» هر چند غالبا به معنای گمان داشتن به کار می رود ولی به گفته بسیاری از مفسران در اینجا به معنی «یقین به روز قیامت» است و باید هم چنین باشد، چون این سخن از سوی کسانی اظهار می شد که از کوره امتحانات مختلف درآمده، و با ایمان راسخ قدم به میدان جهاد گذارده بودند.
البته نباید فراموش کرد که «ظن» معنی وسیعی دارد که شامل یقین نیز می شود، در کتاب مفردات راغب آمده: «ظن» به معنی اعتقادی است که از دلائل و نشانه ها حاصل می شود، و هرگاه آن اعتقاد قوی باشد به علم منتهی می شود و هرگاه ضعیف باشد از حد وهم تجاوز نمی کند. بعضی از مفسران نیز گفته اند که ظن در اینجا به همان معنی گمان است، ولی لقاءالله در اینجا به معنی قیامت نیست بلکه به معنی شهادت در راه خداست، یعنی این سخن کسانی بود که گمان به شهادت پرافتخار داشتند.
ولی این معنی بسیار بعید به نظر می رسد چرا که تناسبی با مساله «غلبه گروه اندک بر گروه کثیر ندارد» و از این گذشته «لقاء الله» در آیات قرآن معمولا به معنی قیامت است، نه مرگ و نه شهادت.
به هر حال مسلم است کسانی که به قیامت ایمان دارند هرگز مرگ را پایان زندگی نمی دانند، بلکه سرآغاز زندگی برتر می شمارند، چنین اشخاصی نه تنها از مرگ نمی ترسند بلکه با شجاعت و شهامت به استقبال آن می روند.
در آیه ای دیگر از زبان ساحران فرعونی به هنگام ایمان آوردن به موسی (ع) و به دنبال تهدید شدید فرعون به کشتار بیرحمانه آنان چنین می خوانیم: «فاقض ما انت قاض انما تقضی هذه الحیاة الدنیا انا آمنا بربنا لیغفر لنا خطایانا و ما اکرهتنا غلبه من السحر واله خیر و ابقی؛ آنها با صراحت به فرعون گفتند: هر حکمی می خواهی بکن تو تنها در این زندگی دنیا می توانی فرمان دهی ولی ما به پروردگارمان ایمان آورده ایم تا گناهان ما و آنچه را از سحر بر ما تحمیل کردی ببخشد، و خدا بهتر و باقی تر است.» (طه/ 72)
در اینجا ایمان به قیامت و ناچیز شمردن زندگی دنیا سبب شد که ساحران فرعونی بزرگترین ایثار و فداکاری و گذشت را از خود نشان دهند، تمام جوائز فرعونی و منافع مادی را زیر پا بگذارند و به استقبال مرگی فوق العاده دردناک و آمیخته با انواع شکنجه ها بروند و با صراحت و شهامت و در برابر تهدیدهای آن طاغوت جبار بایستند، و شهد شهادت را با شجاعت بنوشند.
آری هنگامی که جرقه های ایمان به معاد به اعماق جان می رسد، آن را چنان شعله ور می سازد که دیگر هیچ تهدیدی در برابر آن کارگر نیست، و هر چیز جز خدا و لقای آخرت و نعیم جاودانش در نظر انسان بی ارزش و ناچیز است. همین ایمان نیرومند و شعله ور سبب شد که ساحران مادی زبون و چاپلوس دیروز به انسانهای قوی و شجاع و پر استقامت امروز مبدل شوند.
تعبیر به «الحیاة الدنیا» (زندگی پست این جهان) اشاره جالبی است به ایمان آنها به زندگی جاویدان و والای سرای دیگر. آیات بعد از این آیه نیز با صراحت بیشتری ایمان آنها را به سرای آخرت و دادگاه عدل الهی و بهشت و دوزخ و درجات مختلف بهشتیان و انواع نعمت های بهشتی و جاودانگی آن روشن می سازد.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- صفحه 391- 393
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها