برائت از مشرکین

فارسی 3221 نمایش |

موضوع الغاى پیمانهاى مشرکان در آیاتی چند از سوره ی توبه با تاکید بیشترى عنوان شده است و حتى تاریخ اعلام آن را تعیین مى کند و مى گوید: این اعلامى است از طرف خدا و پیامبرش به عموم مردم در روز حج اکبر که خداوند و فرستاده او از مشرکان بیزارند «و أذان من الله و رسوله إلى الناس یوم الحج الأکبر أن الله بری ء من المشرکین و رسوله؛ و [اين آيات] اعلامى است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حج اكبر كه خدا و پيامبرش در برابر مشركان تعهدى ندارند.» (توبه/ 3) در حقیقت خداوند مى خواهد با این اعلام عمومى در سرزمین مکه و آن هم در آن روز بزرگ راههاى بهانه جویى دشمن را ببندد و زبان بدگویان و مفسده جویان را قطع کند، تا نگویند ما را غافلگیر ساختند و ناجوانمردانه به ما حمله کردند. قابل توجه اینکه تعبیر "إلى الناس" به جاى "الى المشرکین" نشان مى دهد که لازم بوده است به همه مردمى که در آن روز در مکه حاضر مى شوند این پیام ابلاغ شود تا غیر مشرکان نیز گواه بر این موضوع باشند.
سپس روى سخن را به خود مشرکان کرده و از طریق تشویق و تهدید براى هدایت آنها کوشش مى کند، نخست مى گوید: اگر توبه کنید و به سوى خدا باز گردید و دست از آئین بت پرستى بردارید به نفع شما است. «فإن تبتم فهو خیر لکم؛ اگر [از كفر] توبه كنيد آن براى شما بهتر است.» (توبه/ 3) یعنى قبول آئین توحید به نفع شما و جامعه شما و دنیا و آخرت خودتان است و اگر نیک بیندیشید همه نابسامانیهایتان در پرتو آن، سامان مى یابد، نه اینکه سودى براى خدا و پیامبر دربر داشته باشد. بعد به مخالفان متعصب و لجوج هشدار مى دهد که اگر از این فرمان که ضامن سعادت خودتان است سرپیچى کنید بدانید هرگز نمى توانید خداوند را ناتوان سازید و از قلمرو قدرت او بیرون روید «و إن تولیتم فاعلموا أنکم غیر معجزی الله؛ و اگر روى بگردانيد پس بدانيد كه شما خدا را درمانده نخواهيد كرد.» (توبه/ 3) و در پایان این آیه به کسانى که با سرسختى مقاومت مى کنند اعلام خطر مى نماید و مى گوید: کافران بت پرست را به عذاب دردناک بشارت ده. «و بشر الذین کفروا بعذاب ألیم؛ كسانى را كه كفر ورزيدند از عذابى دردناك خبر ده.» (توبه/ 3)
این الغاى یک جانبه پیمانهاى مشرکان مخصوص کسانى بود که نشانه هایى بر آمادگى براى پیمان شکنى از آنها ظاهر شده بود، لذا در آیه بعد یک گروه را استثنا کرده، مى گوید: مگر آن دسته از مشرکین که با آنها پیمان بسته اید و هیچگاه بر خلاف شرائط پیمان گام برنداشتند و کم و کسرى در آن ایجاد نکردند، و نه احدى را بر ضد شما تقویت نمودند «إلا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئا و لم یظاهروا علیکم أحدا؛ مگر آن مشركانى كه با آنان پيمان بسته‏ايد و چيزى از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نكرده و كسى را بر ضد شما پشتيبانى ننموده ‏اند پس پيمان اينان را تا [پايان] مدتشان تمام كنيد .» (توبه/ 4) (تفسیر نمونه، ج 7، ص: 286)
این جمله استثنایى است از عمومیت برائت از مشرکین، و استثناء شدگان عبارتند از مشرکینى که با مسلمین عهدى داشته و نسبت به عهد خود وفادار بوده اند، و آن را نه مستقیما و نه غیر مستقیم نشکسته اند، که البته عهد چنین کسانى را واجب است محترم شمردن و تا سر آمد مدت آن را به پایان بردن.
از این بیان روشن گردید که مقصود از اضافه کردن جمله ی «و لم یظاهروا علیکم أحدا» به جمله ی «لم ینقصوکم شیئا» بیان دو قسم نقض عهد یعنى مستقیم و غیر مستقیم آن است، نقض عهد مستقیم مانند کشتن مسلمانان و غیر مستقیم نظیر کمک نظامى به کفار علیه مسلمین، هم چنان که مشرکین مکه بنى بکر را علیه خزاعه کمک کردند، چون بنى بکر با قریش پیمان نظامى داشتند و خزاعه با رسول خدا (ص)، و چون رسول خدا (ص) با بنى بکر جنگید قریش قبیله نامبرده را کمک نموده و با این عمل خود پیمان حدیبیه را که میان خود و رسول خدا (ص) بسته بودند شکستند، و همین معنا خود یکى از مقدمات فتح مکه در سال ششم هجرى بود.
«إن الله یحب المتقین؛ همانا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.» (توبه/ 4) این جمله در مقام بیان علت وجوب وفاى به عهد است و اینکه وفاى به عهد و محترم شمردن آن در صورتى که دشمن نقض نکند خود یکى از مصادیق تقوا است که خداوند همواره در قرآن به آن امر مى کند، و اگر این معنا را در آیه مورد بحث صریحا بیان نکرده در مواردى که نظیر این مورد است بدان تصریح کرده مثلا در آیه ی «و لا یجرمنکم شنآن قوم على ألا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوى؛ و البته نباید دشمنى عده اى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید.» (مائده/ 8) فرموده است عدالت یکى از مصادیق تقوا است و نیز در آیه ی «و لا یجرمنکم شنآن قوم أن صدوکم عن المسجد الحرام أن تعتدوا، و تعاونوا على البر و التقوى و لا تعاونوا على الإثم و العدوان و اتقوا الله؛ و البته نباید دشمنى جماعتى که شما را از مسجدالحرام بازداشتند، به تعدى وادارتان کند. و در راه نیکى و تقوا با یکدیگر همکارى کنید، و در گناه و تعدى دستیار هم نشوید، و از خدا پروا کنید.» (مائده/ 3) تصریح کرده معاونت بر نیکى و تقوا و کمک نکردن بر گناه و ظلم از مصادیق آن تقواى مطلقى است که خداوند همواره به آن امر مى کند.
بعضى مفسرین گفته اند که "منظور از متقین کسانى است که از عهد شکستن بدون جهت مى پرهیزند" اشکالی متوجه این مفسرین مى شود، چون همانطورى که گفته شد تقوا و متقین در اصطلاح قرآن به معناى پرهیز از مطلق کارهاى حرام است، و این معنا براى قرآن مانند حقیقت ثانیه شده، و با چنین زمینه اى اگر منظور از آن پرهیز از خصوص عهد شکستن بى جهت بود احتیاج به قرینه اى بود که ذهن را از انتقال به معناى حقیقتش صارف و مانع شود، و چنین قرینه اى در آیه وجود ندارد.

منـابـع

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏9 صفحه 201

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد