بررسی معنا و مفهوم فارقلیط در دین مسیح (ع)

فارسی 3995 نمایش |

فارقلیط (paraqlit) معرب کلمه یونانی پاراکتوس (parakletos ) است، و به معنای «تسلی دهنده» و «شفیع» و «راحت آور» عیسی به شاگردان خود وعده داده بود، که پدرش (یعنی آب، که اقنوم اول است)، تسلی دهنده دیگری می فرستد، که همواره با آنان خواهد بود و همه چیز را به آنان تعلیم خواهد. (یوحنا 14. 16، 26).
برخی از مسیحیان می خواستند، این بشارت را، که ظهور حضرت محمد مصطفی (ص) را اعلام می دارد، از حقیقت خود منحرف سازند، این بود که آن را به «روح القدس» تعبیر می کردند. «اما در اخبار و آثار و دیگر کتب سماوی، از حضرت موسی و عیسی (ع) محقق و ثابت گردیده که فارقلیط به معنی تسلی دهند، عبارت از «خاتم النبیین» است. و ابن بشارت حجتی است بر نبوت آن حضرت».
در قرآن کریم نیز، از این بشارت عیسوی یاد گشته است. در سوره صف آیه 6 در این سوره، از پیامبر اکرم (ص) با نام «احمد» یاد شده است گفته اند که فارقلیط به معنای احمد -ستاینده تر- (نیز) هست. مفسران قرآن، احمد را به معنای ستاینده تر گرفته اند، یا ستایش شده تر، یعنی کسی که از همه بیشتر خداوند را ستایش کرده است، یا کسی که خود بیش از همه، ستایش شده و «محمود» و مورد ستایش است.
برخی دیگر از پیامبران پیشین، ظهور پیامبر ما را بشارت داده بوند. لیکن چون آخرین پیامبر، پیش از ظهور پیامبر اکرم (ص)، حضرت مسیح (ع) است، در قرآن کریم، مسیح ذکر شده است: «و اذ قال عیسی بن مریم: یا بنی اسرائیل! انی رسول الله الیکم، مصدقا لما بین یدی من الـتوراه، و مبشرا برسول، یاتی من بعدی، اسمه احمد فلما جاء هم بالبینات، قالوا: هذا سحر مبین؛ درنظر آر، هنگامی را که عیسای مریم گفت: «ای اسرائیلیان من فرستاده خدایم. تورات را که موسی پیش از من آورد قبول دارم. همچنین مژده می دهم که پس از من پیامبری بیاید، به نام «احمد» و چون این پیامبر (احمد) آمد، و دلایل آشکار آورد، نپذیرفتند، گفتند: اینها سحر است و جادو.» (صف/ 6)
این آیه مبارک، به صراحت و روشنی، وجود بشارت را در انجیل اعلام می کند. طبق این آیه مبارک، عیسی (ع) که حد وسط میان موسی (ع) و محمد (ص) است، از سویی نام تورات را بر زبان می آورد، و از سویی آمدن پیامبر اکرم را با ذکر نام (احمد) بشارت می دهد. و اگر چنین بشارتی، در کتب تحریف نیافته مسیحی نبود، نصارای معاصر پیامبر، که با وی درگیری  های شدید داشتند، می گفتند: «این آیه درست نیست و چنین اشارت و بشارتی در کتاب های ما نیست. «لیکن چنین نکردند، چون میسور نبود و همواره از راه های دیگر، به دشمنی و معارضه با «نجات دهند» پرداختند.
گفته اند: «مانی مدعی بود که مسیح ثانی -یعنی همان فارقلیط- است، که مسیح ظهور او را وعده داده است. او دیانت نجات بخش را به جهان آورده است.» از این سخن معلوم می شود، که مسئله موعودی که مسیح آمدن او را وعده داده بوده است. چنان -در آن روزگاران- مسلم بوده است که آن موعود را، «مسیح ثانی» می خوانده اند، و همین مشهور و مسلم بودن، سبب می شده است، تا مانی به آن استناد و از آن استفاده کند.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- خورشید مغرب- صفحه 96-98

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها