فرهنگ از دیدگاه مراجع فنلاندی و سوئدی
فارسی 2319 نمایش |در منابع و مراجع فنلاندی درباره فرهنگ چنین آمده است:
فرهنگ: 1- معنایی که به ندرت کار می رود: کشت کاری زمین و یا تعدادی نهال؛ 2- معنای اصلی: حالت و یا درجات مادی و معنوی کسب شده توسط انسان، ملت و یا گروهی از مردم در یک برهه از زمان شامل کلیه نمودهای آن. 3- الف: بسط و توسعه توانایی ها و مشخصه های معنوی و مادی؛ ب: ظرافت و زیبایی در عادات و رسوم، مقام و منزلت مطرح شده در هنر و یا به طور کلی در بعضی از زمینه های زندگی انسان.
فرهنگ: تمدن، کشت کاری، معنی اولی آن کشاورزی.
1. مراقبت و پرورش محیط زیست طبیعی، زمین، گیاهان و حیوانات به منظور رفع نیازهای اساسی انسان.
2. فعالیت های بشر و تولیدات او در زمینه ی تکنولوژی علوم، هنر و مذهب.
3. توسعه روح انسان
4. اهمیت فضایل یک ملت و یا گروهی از ملت ها
فرهنگ به زمینه های مختلف فرهنگی از قبیل عادات، تصورهای روحی، پرورش، زندگی اقتصادی، عدالت، سیاست، علوم، هنر و مذهب تقسیم می شود.
جمله اول از تعریف فرهنگ که می گوید: معنایی که به ندرت به کار می رود: «کشت کاری زمین و یا تعدادی نهال»، قابل توجه است زیرا لازمه این مطلب این است که معنای لاتینی فرهنگ (کشت کاری زمین و مفاهیم مشابه آن)، که بعدها در اغلب لغت نامه ها و دایرة المعارف های اروپا رواج پیدا کرده است معنای قدیمی فرهنگ بوده و نویسندگان دایرة المعارف ها به اضافه مفاهیم جدید برای فرهنگ آن معنی را نیز یادآوری نموده اند.
فرهنگ از دیدگاه مراجع سوئدی
فرهنگ: کشت؛ در اصل کشت زمین. معنی گسترده تر آن، تمامی فعالیت های انسانی است هم چنین نتیجه ای از فعالیت های روحی و مادی که به نسل بعدی منتقل می شود. معنی متداول تر فرهنگ همان کشتار روحی در زمینه های دانش، ادبیات، هنر و مذهب است. در باستان شناسی، منظور از فرهنگ، بازمانده ها در یک محدوده جغرافیایی و محدوده زمانی است. در این تعریف با تذکر به عناصر یا مصادیق فرهنگ تکاملی و ارزشی بودن این پدیده حیاتی مطرح شده است: «کشت روحی در زمینه های دانش، ادبیات، هنر و مذهب»، زیرا تردیدی در این نیست که حقایق مزبور عالی ترین وسایل تعالی و تکامل انسانی بوده و خواهد بود.
منـابـع
محمدتقی جعفری- فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو- صفحه 116-114
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها