نمونه ای از عنایات خاص دین نسبت به زن
فارسی 3267 نمایش | دین برای زن یک حساب خاصی قائل است. مرحوم ابن بابویه قمی- رضوان الله تعالی علیه – در کتاب قیم خود، من لایحضره الفقیه، بابی در ابواب نماز دارد به عنوان «ادب المرآة فی الصلاة» که آداب نماز زن چگونه است: چگونه بایستد، به رکوع برود، تشهد انجام دهد، برخیزد که با عفاف او سازگارتر باشد. در پایان باب روایتی از امام صادق (ع) نقل می کند که، زن اگر خواست تسبیح بگوید با انگشتهای خود تسبیح بگوید: «فانهن مسؤولات» شاید چنین دستوری درباره مرد نباشد که با انگشت تسبیح بگوید، ولی در این روایت می فرماید زن با انگشت خود تسبیح بگوید. البته بهترین تسبیح و شمارش تسبیح چه برای زن و چه برای مرد همان تربت حسینی- صلوات الله و سلامه علیه – است، و چنین هم نیست که اگر مردی با سر انگشتش تسبیح بگوید مقبول نباشد ولی دستوری به آن وارد نشده است اما درباره زن، گذشته از این که تسبیح گفتن و شمارش با تربت حسینی – صلوات الله و سلامه علیه – فضیلت فراوانی دارد، دستور آمده است که اینها با سر انگشتانشان تسبیح بگویند زیرا این سر انگشتان در قیامت مسئول واقع خواهند شد، این یک عنایتی از سوی خدا نسبت به زن است که با انگشت خود عدد تسبیح را بشمارد تا انگشت او نیز عبادت کند، چون خداوند بدن را با همه خصوصیات در قیامت محشور می کند: «بلی قادرین علی ان نسوی بنانه؛ آری، قادریم بر این که منظم کنیم انگشتانش را.» (قیامت/ 4) نه تنها دست و نه تنها انگشتان بلکه تمام خطوط سر انگشتان را نیز در قیامت برمی گرداند، تا شهادت بدهند. این یک عنایتی است که دین به زن دارد تا متوجه باشد که با این انگشتان تسبیح گفته است، آنگاه دیگر با این دست معصیت نمی کند. درست است که اگر با تسبیح ذکر نمود ثواب می برد، اما همه سر انگشتان در آنجا نقشی ندارند، لیکن وقتی که خود سر انگشت عامل شمارش تسبیح بود خود این انگشت و سر انگشت است که عبادت می کند. و اگر چنانچه این موضوع به عنوان نمونه و تمثیل باشد نه به عنوان تخصیص و تعیین – برای این که تعلیل عمومیت دارد- می توان ادعا نمود که ذات اقدس اله براساس این روایت اصرار بر این دارد که زن با تمام اعضای بدنش بنده حق باشد و به همین دلیل او را 6 سال قبل از مرد مورد عنایت خود قرار داده است. شما بارگاهی را تصور کنید که بدون اذن ورود، نمی توان وارد شد، اگر در آن بارگاه رفیع، کسی زن را شش سال زودتر از مرد راه بدهد معلوم می شود که این زن پیش از مرد مورد عنایت صاحب بارگاه قرار گرفته است.
اگر ما از این شواهد، عظمت زن و برتری زن را نسبت به مرد احساس و استنباط نکنیم لااقل معلوم می شود دین یک عنایت خاصی نسبت به زن دارد. منتها زن باید موقعیت خود را درک بکند که دین صریحا به مرد می گوید تو برو و شش سال بازی کن، ولی زن را به حضور می پذیرد مثل این که در یک مجمع علمی به بچه ها می گویند شما بروید می گویند شما بروید بازی کنید جای شما نیست اما بزرگترها را راه می دهند این نه برای آن است که زن ناقص است بلکه برای آن است که زن ریحانه است و این گل فقط باید به دست باغبان باشد و باغبان این گل، فقط قرآن عترت و ذات اقدس اله است.
باغبان هر انسانی خداست که می فرماید: «و الله انبتکم من الارض نباتا؛ و خداست که شما را مانند گیاهی از زمین رویانید.» (نوح/ 17) خدا شما را از زمین رویانید و آن باغبان بهتر می داند کدام گل را بهتر از دیگری و زودتر از دیگری باید حفظ کند، کدام نهال را باید بیشتر پذیرایی کند. اصل کلی را قرآن را بیان می کند که در جهان امکان باغبان خداست، و این نهالهای مرد و زن را خدا آفریده و او می داند که بعضی از نهالها را باید زودتر زیر پوشش و نظر قرار داد تا مبادا خدای ناکرده آلوده شود و بپژمرد. زودتر باید او را زیر پوشش دین آورد و این نشانه عظمت اوست، وقتی زن عظمت خود را می یابد که بداند خدا او را شش سال زودتر از مرد می پذیرد، و برای او حساب دیگری باز می کند.
منـابـع
آیت الله عبدالله جوادی آملی- زن در آئینه جلال و جمال- صفحه 215-217
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها