تناقض روایات کافی در مورد نتیجه ایمان و کفر

فارسی 5505 نمایش |

در "کافی" آخر "کتاب الایمان و الکفر" بابی دارد تحت عنوان: "با ایمان، هیچ عملی زیان نمی رساند و با کفر، هیچ عملی سود نمی بخشد". ولی روایاتی که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمی کند، از آن جمله این روایت است: «یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: «هل لاحد علی ما عمل ثواب علی الله موجب الا المؤمنین؟ قال: لا؛ آیا جز مؤمنین کسی دیگر هم هست که پاداش دادن به او بر خداوند لازم باشد؟ امام فرمود: نه». مقصود این روایت این است که خداوند تنها به مؤمنین وعده پاداش داده است و به موجب وعده ای که داده است البته لزوما به وعده خود وفا می کند، ولی در غیر مورد اهل ایمان، خداوند وعده نداده است تا لزوما وفا کند و چون وعده نداده است پس با خود او است که پاداش بدهد یا ندهد. امام با این بیان می خواهد بفهماند که غیر اهل ایمان از نظر اینکه خدا پاداش می دهد یا نمی دهد در حکم مستضعفین و مرجون لامر الله می باشند، باید گفت کار اینها با خداست که پاداش بدهد یا ندهد.
انسان ها در آخرت از نظر فلاسفه اسلامی
فلاسفه اسلامی، این مسئله را به شکلی دیگر بیان کرده اند اما نتیجه ای که گرفته اند با آنچه که از آیات و روایات استنباط می شود منطبق است یعنی خداوند تنها به مؤمنین وعده پاداش داده است و به موجب وعده ای که داده است البته لزوما به وعده خود وفا می کند، ولی در غیر مورد اهل ایمان خداوند وعده نداده است تا لزوما وفا کند و چون وعده نداده است پس با خود او است که پاداش بدهد یا ندهد. بحث حکما بحث صغروی است نه کبروی. حکما در این باره بحث نمی کنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیت عمل چیست، بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریت انسان ها، به تفاوت و به طور نسبی نیکند، نیک می مانند و نیک می میرند و نیک محشور می گردند. حکما می خواهند بگویند هرچند مردمی که توفیق قبول دین اسلام می یابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری می باشند و با اسلام فطری محشور می گردند در اکثریتند. به عقیده طرفداران این مشرب، اینکه در قرآن کریم آمده است که انبیا از کسانی شفاعت می کنند که دین آنها را بپسندند، مقصود دین فطری است نه دین اکتسابی که از روی قصور به آن نرسیده اند ولی عنادی هم با آن نورزیده اند.
طبقات انسان ها از نظر ابن سینا
بوعلی سینا می گوید: «مردم همان طوری که از لحاظ سلامت جسم و همچنین از لحاظ زیبایی جسم به سه دسته تقسیم می گردند: از لحاظ جسمی یک عده در کمال سلامت جسم و یا در کمال زیبایی اندامند و یک عده در نهایت زشتی و یا بیمار تنی هستند. هر یک از این دو گروه در اقلیتند. گروهی که اکثریت را تشکیل می دهند مردمی هستند که از لحاظ سلامت و مرض و همچنین از لحاظ زیبایی و زشتی متوسطند، نه سلامتی و اعتدال مزاج مطلق دارند و نه مانند ناقص الخلقه ها دچار نقص و بیماری دائم می باشند، نه زیبای زیبا هستند و نه زشت زشت. از لحاظ روحی و معنوی نیز مردم همین طورند، یک عده شیفته حقیقتند و یک عده دشمن سر سخت آن. گروه سوم متوسطین و اکثریت هستند که نه مانند گروه اول شیفته و عاشق حقیقتند و نه مانند گروه دوم دشمن و خصم حقیقت. اینان مردمی هستند که به حقیقت نرسیده اند ولی اگر حقیقت به ایشان ارائه گردد از پذیرش آن سرباز نمی زنند. به عبارت دیگر از نظر اسلامی و با دید فقهی، آنها مسلمان نیستند ولی از لحاظ حقیقت، مسلم می باشند، یعنی تسلیم حقیقتند و عناد با آن ندارند.» بوعلی پس از این تقسیم می گوید: «و استوسع رحمة الله؛ رحمت الهی را وسیع بدان و آن را در انحصار یک عده معدود مشمار.»

نظر صدرالمتالهین درباره غلبه خیر بر شر
صدر المتألهین در مباحث "خیر و شر" در اسفار اربعه از جمله اشکالات موجودی که هست، این مطلب را ذکر می کند که: «چگونه می گویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتی که به انسان که اشرف کائنات است نظر می افکنیم می بینیم اکثر انسان ها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکب اند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع و آنان را مستحق شقاوت می گرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سر سبد هستی است شقاوت و بدبختی است.»
صدر المتألهین در جواب این اشکال اشاره به سخن ابن سینا می کند و می گوید: «مردم در آن جهان از نظر سلامت و سعادت مانند این جهان از نظر سلامتند. همان طوری که در این جهان، سالم سالم و زیبای زیبا و همچنین بیمار بیمار و زشت زشت در اقلیتند و اکثریت با متوسطان است که سالم نسبی می باشند، در آن جهان نیز کملین که به تعبیر قرآن کریم "السابقون" می باشند و همچنین اشقیا که به تعبیر قرآن "اصحاب الشمال" می باشند، اندکند و غلبه با متوسطان است که قرآن کریم آنها را اصحاب ایمان می خواند. صدر المتألهین پس از این سخن چنین می گوید: «فلاهل الرحمة و السلامة غلبة فی النشأتین؛ پس در هر دو نشأت غلبه با اهل رحمت و سلامت است.»

منـابـع

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 403-405

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد