حوادث زشت و زیبا در تاریخ
فارسی 4202 نمایش | تاریخ هر قومی و اساسا تاریخ بشریت مجموعه ای است از زشتی ها و زیبائی ها و جز این نمی تواند باشد. خداوند هیچ قوم و ملتی را به سیرت فرشتگان منزه از گناه نیافریده است. تفاوت تاریخ ملل و اقوام و کیش ها و آئین ها از نظر زیبائی و زشتی در این نیست که یکی سراسر زیبائی است و دیگری سراسر زشتی، بلکه در نسبت میان زیبائی ها و زشتی ها است.
قرآن کریم این حقیقت را که بشر مجموعه ای است از زشتی و زیبائی به صورت لطیفی بیان کرده است. خلاصه اش این است که خداوند به فرشتگان اعلام می کند که می خواهم "جانشین" (آدم) بیافرینم. فرشتگان که تنها تیرگی های وجود این موجود را می شناختند با تعجب حکمت این کار را خواستار شدند. در پاسخ آنها گفته شد من در وجود این موجود چیزها از روشنی و زیبائی سراغ دارم که شما نمی دانید. «و اذا قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة، قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک، قال انی اعلم ما لاتعلمون»؛ (بقره/ 30)، «و آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن مخلوقی قرار می دهی که تباهی کند و خون ها بریزد، حال آنکه ما تو را به پاکی می ستاییم و تقدیست می کنیم؟ گفت: من آن می دانم که شما نمی دانید». اگر نسبت را در نظر بگیریم، تاریخ اسلام از نظر وفور زیبائی ها و جلوه های انسانی و ایمانی بی نظیر است. این تاریخ مملو است از حماسه، گرانبار است از زیبائی و درخشندگی، لبریز است از تجلیات انسانی. وجود لکه هائی چند، از زیبائی و جمال و شکوه و جلال آن نمی کاهد. هیچ ملتی نمی تواند ادعا کند که زیبائی های تاریخش بیش از اسلام است و یا زشتی های تاریخ اسلام بیش از زشتی های تاریخ آنها است.
حوادث نامطلوب صدر اسلام از نظر امام علی (ع)
مردی یهودی برای اینکه امیرالمومنین علی (ع) را به حوادث نامطلوبی که در صدر اسلام بر سر خلافت در میان مسلمین رخ داد سر کوفت دهد گفت: «ما دفنتم نبیکم حتی اختلفتم فیه»، هنوز پیامبرتان را دفن نکرده بودید که درباره اش اختلاف کردید. و چه زیبا پاسخ گفت علی. فرمود: «انما اختلفنا عنه لا فیه و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم لنبیکم اجعل لنا الها کما لهم آلهة فقال انکم قوم تجهلون»؛ تو اشتباه می کنی، ما درباره خود پیامبر مان اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستوری بود که از پیامبر (ص) ما رسیده است که آیا چنین است یا چنان. اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز، و پیامبرتان گفت همانا شما قومی هستید که نادانی می کنید (نهج البلاغه، حکمت 317). یعنی اختلاف ما با قبول توحید و نبوت بود. اختلاف ما این شکل را داشت که آیا آنکه به حکم اسلام و قرآن باید جانشین پیامبر (ص) شود شخص معین و پیش بینی شده است و یا شخصی که خود مردم او را به عنوان جانشینی انتخاب و تعیین می کنند؟ اما شما یهودیان در حال حیات پیامبرتان مطلبی را پیش کشیدید که از ریشه ضد با دین شما و تعلیمات پیامبر (ص) شما بود.
منـابـع
مرتضی مطهری- امامت و رهبری- ص 16-14
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها