نقش اهل بیت در زندگی مسلمانان از نظر امام علی علیه السلام
فارسی 8374 نمایش | امام علی (ع) در ذیل جمله های خطاب به کمیل فرمود: «هجم بهم العلم علی حقیقة البصیرة و باشروا روح الیقین و استلانوا ما استعوره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون؛ علم و دانش با بینایی حقیقی به ایشان یکباره روی آورده و با آسودگی و خوشی یقین و باور به کار بسته اند و سختی و دشواری اشخاص به ناز و نعمت پرورده را سهل و آسان یافته اند و به آنچه نادانان از آن دوری گزینند انس و خو گرفته اند.» (نهج البلاغه، کلمات قصار 147)
ایضا در خطبه 2 نهج البلاغه می فرماید: «هم موضع سره و لجأ امره و عیبة علمه و موئل حکمه و کهوف کتبه و جبال دینه بهم أقام انحناء ظهره و اذهب ارتعاد فرائصه... لا یقال بال محمد صلی الله علیه و آله من هذه الامة احد و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا. هم اساس الدین و عماد الیقین الیهم یفیی ء الغالی و بهم یلحق التالی و لهم خصائص حق الولایة و فیهم الوصیة و الوراثة؛ آل پیغمبر اکرم (ص) نگهدارنده راز نهان و پناه فرمان آن حضرت می باشند و خزینه دانش آن وجود محترم هستند و مرجع حکمت های آن جناب و حافظ کتاب هایش می باشند و مانند کوه هایی هستند برای دینش. حضرت رسول اکرم (ص) به کمک آنان پشتش را راست کرد و لرزش بدنش را زائل نمود... هیچ یک از این امت با آل محمد (ص) طرف مقایسه نبوده و کسانی که همیشه از نعمت و بخشش ایشان بهره مندند با آنان برابر نیستند. آل محمد (ع) اساس و پایه دین و ستون ایمان و یقین هستند. دور افتادگان از راه حق به آنان رجوع کرده و وا ماندگان به ایشان ملحق می شوند و خصایص امامت در آنان جمع و حق ایشان است و بس و درباره آنان وصیت و ارث بردن ثابت است.»
ایضا در خطبه 4 می فرماید: «بنا اهتدیتم فی الظلماء و تسنمتم العلیاء و بنا انفجرتم عن السرار و قر سمع لم یفقه الواعیة... (این خطبه را حضرت بعد از کشته شدن طلحه و زبیر فرموده است)؛ موقعی که در تاریکی گمراهی و نادانی بودید به سبب ما هدایت شدید و به راه راست قدم نهادید و بر کوهان بلندی سوار شدید و به واسطه ما از تیرگی شب های آخر ماه داخل روشنایی صبح گردیدید. کر شود گوشی که از فریاد رهنما پند نگرفته....»
ایضا در خطبه 147: «و لن تأخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه فلتمسوا ذلک من عند اهله فانهم عیش العلم و موت الجهل هم الذین یخبرکم حکمهم عن علمهم و صمتهم عن منطقهم (عن حکم منطقهم خطبه 237) و ظاهرهم عن باطنهم لا یخالفون الدین و لا یختلفون فیه (لا یخالفون الدین اشاره است به مقام عصمت و لا یختلفون فیه اشاره است به مقام علم، و این دو شرط در متخصصان الهی لازم است) فهو بینهم شاهد صادق و صامت ناطق؛ و هرگز به عهد و پیمان قرآن وفا نمی کنید تا کسی را که نقض عهد کرده و پیمان شکسته بشناسید، و هرگز به کتاب خدا چنگ نمی زنید تا کسی را که آن را دور انداخته بشناسید. پس راه راست و وفای به عهد و پیمان و کیفیت وابسته شدن به قرآن را از اهل آن درخواست نمایید زیرا ایشان زنده دارنده علم و دانش و میراننده جهل و نادانی هستند. آنانند کسانی که حکم ایشان شما را آگاه می سازد از علم و دانائیشان و خاموشی آنان از گفتارشان و ظاهرشان و از باطنشان. مخالف دین نیستند و در آن با یکدیگر اختلاف ندارند. پس دین درباره آنان گواهی است راستگو و خاموشی است گویا.»
ایضا خطبه 239: «هم عیش العلم و موت الجهل یخبرکم حلمهم (خطبه 147: حکمهم) عن علمهم و ظاهرهم عن باطنهم و صمتهم عن حکم منطقهم لا یخالفون الحق (ای العصمه) و لا یختلفون فیه (ای العلم الصافی المصیب) هم دعائم الاسلام و ولائج الاعتصام بهم عاد الحق الی نصابه و انزاح الباطل عن مقامه و انقطع لسانه عن منبته عقلوا الدین عقل وعایة و رعایة لا عقل سماع و روایة فان رواة العلم کثیر و رعاته قلیل؛ آل محمد (ص) زنده کننده علم و دانایی و از بین برنده جهل و نادانی هستند. شما را آگاه می سازد بردباریشان از دانائیشان، و ظاهرشان از باطنشان و خاموشیشان از راستی و درستی گفتارشان. حق را مخالفت نمی کنند و در آن اختلاف ندارند. ایشان ستون های اسلام و پناهگاه ها هستند. به وسیله ایشان حق به اصل و موضع خود باز می گردد و باطل و نادرستی از جای آن دور و نابود می شود و زبانش آنجا که حق آشکار شد بریده می گردد. دین را شناختند شناختنی که از روی دانایی و رعایت نمودن است نه شناختنی که از روی شنیدن و نقل نمودن باشد و روایت کنندگان علم بی شمار و رعایت کنندگان آن کمند.»
ایضا خطبه 147: «و انه سیأتی علیکم من بعدی زمان لیس فیه شی ء اخفی من الحق و لا اظهر من الباطل... فالکتاب یومئذ و اهله طریدان منفیان و صاحبان مصطحبان فی طریق واحد لا یؤویهما مؤو فالکتاب و اهله فی ذلک الزمان فی الناس و لیسا فیهم و معهم و لیسا معهم؛ زود است که بعد از من بر شما روزگاری بیاید که چیزی در آن پنهان تر از حق و درستی نبوده و آشکارتر از باطل و نادرستی نباشد... پس قرآن و اهل آن در آن روز دور انداخته شده و در میان جمعیت نیستند و این هر دو با هم در یک راه یار هستند و کسی قرآن و اهلش را احترام نکرده، نزد خود نگاه ندارد. پس قرآن و اهل آن در آن زمان در بین مردم بوده و با ایشان هستند و (در عین حال) در میانشان نبوده و با آنها نمی باشند.»
منـابـع
مرتضی مطهری- امامت و رهبری- صفحه 37-40
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها