ضرورت آگاهی سیاسی برای مبارزه با استبداد از نظر کواکبی
فارسی 4208 نمایش | عبدالرحمن کواکبی مانند سید جمال، آگاهی سیاسی را برای مسلمانان واجب و لازم می شمرد و معتقد بود "رژیم سیاسی" که مثلا مشروطه باشد یا چیز دیگر به تنهایی قادر نیست که جلو استبداد را بگیرد، هر رژیمی ممکن است شکل استبداد پیدا کند. در نهایت امر آنچه می تواند جلو استبداد را بگیرد، شعور و آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم و نظارت آنها بر کار حاکم است. وقتی که چنین شعور و چنین احساس و چنین آگاهی در توده مردم پیدا شد، آنوقت است که اژدهای سیاه استبداد در بند کشیده می شود. و البته این بدان معنی نیست که نباید به رژیم کار داشت و رژیم هر گونه بود، بود. بلکه به معنی اینست که رژیم خوب آنگاه مفید است که سطح شعور سیاسی مردم بالا رود و لهذا کواکبی مانند سید جمال (و بر خلاف عبده) برای فعالیت های سیاسی و بالا بردن سطح شعور سیاسی توده مسلمان نسبت به سایر شئون اصلاحی زندگی آنها حق تقدم قائل بود و هم معتقد بود که شعور سیاسی را با استمداد از شعور دینی آنها باید بیدار کرد.
کواکبی به همبستگی دین و سیاست سخت پایبند بود و مخصوصا دین اسلام را یک دین سیاسی می دانست و معتقد بود که توحید اسلام اگر درست فهمیده شود و مردم مفهوم حقیقی کلمه توحید یعنی "لا اله الا الله" را درک کنند به استوارترین سنگرهای ضد استبدادی دست می یابند. کواکبی مانند دو سلف ارجمندش سید جمال و عبده، تکیه فراوانی بر روی اصل توحید از جنبه عملی و سیاسی می کرد. او می گوید: معنی کلمه "لا اله الا الله" که افضل ذکرها در اسلام شمرده شده و بنای اسلام بر آن نهاده شده، اینست که معبود به حقی جز خدای بزرگ نیست و معنی عبادت، فروتنی و خضوع است. کواکبی مدعی است که هر مستبدی کوشش دارد برای تحکیم و تثبیت پایه های استبداد خود، به خودش جنبه قدسی بدهد و از مفاهیم دینی برای این منظور بهره جوید، تنها آگاهی و بالا بودن سطح شعور دینی و سیاسی مردم است که جلو این سوء استفاده ها را می گیرد. کواکبی برخی علمای پیشین اسلامی (از اهل تسنن) را مورد انتقاد قرار می دهد که آنها به نظم و امنیت، بیش از حد بها داده اند تا آنجا که عدل و آزادی را فدای نظم و امنیت کرده اند یعنی به بهانه نظم و امنیت مانع رشد آزادی شده اند و این همان چیزی است که مستبدان و ستمگران می خواهند. ستمگران و مستبدان همواره به بهانه برقراری نظم و حفظ امنیت، آزادی را که عالی ترین موهبت الهی است و جوهر انسانیت است کشته اند و عدل را زیر پا قرار داده اند.
کواکبی در رابطه نظم و آزادی، برای آزادی حق تقدم قائل است و در رابطه دین و سیاست و یا دین و آزادی، دین را عامل با ارزش تحصیل آزادی واقعی و بیدار کننده احساس سیاسی می شمارد و در رابطه علم و آزادی یا علم و سیاست معتقد است همه علوم الهام بخش آزادی نیستند و از نظر آگاهی اجتماعی دادن، در یک درجه نمی باشند. لهذا مستبد از برخی علوم نمی ترسد بلکه خود مروج و مشوق آن علوم است، اما از برخی علوم دیگر سخت وحشت دارد زیرا به مردم آگاهی و شعور سیاسی و اجتماعی می دهد و احساس آزادی خواهی و مبارزه با اختناق و فشار استبداد را در افراد بر می انگیزد. کواکبی می گوید: مستبد را ترس از علوم لغت نباشد و از زبان آوری بیم ننماید مادامی که در پس زبان آوری حکمت شجاعت انگیزی نباشد که رایت ها بر افرازد یا سحر بیانی که لشکرها بگشاید. چه او خود آگاه است که روزگار از امثال کمیت و حسان شاعر زادن بخل ورزد که با اشعار خویش جنگ ها بر انگیزند و لشکرها حرکت دهند و همچنین منتسکیو و شیلا را. همچنین مستبد از علوم دینی که تنها متوجه معاد باشد (و میان معاد و معاش، زندگی و معنویت جدایی قائل باشد) بیم ندارد... علومی که مستبد از آنها بیم دارد علوم زندگانی هستند مانند حکمت نظری و فلسفه عقلی و حقوق امم و سیاست مدنی و تاریخ مفصل و خطابه ادبیه و غیر اینها از علومی که ابرهای جهل را بردارد و آفتاب درخشان را طالع نماید تا سرها از حرارت بسوزد.
منـابـع
مرتضی مطهری- نهضت های اسلامی در صد سال اخیر- صفحه 41-46
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها