منتظران غیرحقیقی امام زمان عج الله تعالی فرج شریف
فارسی 7827 نمایش |برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب امام مهدی (عج) این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق کشیها و تباهیها ناشی میشود و در واقع، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد؛ حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد؛ باطل یکه تاز میدان گردد؛ جز نیروی باطل نیروئی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت -نه اهل حقیقت زیرا حقیقت طرفداری ندارد- از آستین بیرون میآید.
به همین دلیل هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمیشود. برعکس؛ هر گناه، هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حقکشی و هر پلیدیی به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست؛ زیرا «الغایات تبرر المبادی؛ هدفها وسیله های نامشروع را مشروع میکنند». پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است. این جا است که گناه هم فال است و هم تماشا! هم لذت و کامجوئی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهائی.
این جا است که این شعر مصداق واقعی خود را مییابد:
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد *** طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
این گروه طبعا به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت مینگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود (عج) میشمارند. برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم مینمایند.
این انتظار ویرانگر با بینش دیالکتیکی تاریخ از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهیها را به عنوان مقدمه یک انفجار مقدس، موجه و مطلوب میشمارد، وجه اشتراک دارد و باید شبه دیالکتیکی خوانده شود؛ با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکی، به اصلاحات از طرفی و به تشدید نابسامانیها از طرف دیگر اجازه داده میشود تا شکاف بین این دو وسیعتر شود و مبارزه پیگیرتر و داغتر گردد؛ ولی این تفکر عامیانه فاقد این مزیت است و فقط به فساد و تباهی فتوا میدهد که خودبخود منجر به نتیجه مطلوب بشود.
این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی میشود و نوعی اباحیگری (روا دانستن همه امور) باید شمرده شود به هیچوجه با موازین اسلامی و قرآن کریم وفق نمیدهد.
منـابـع
مرتضی مطهری- قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ- صفحه 55-54
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها