پرستش آتش در سخنان سرایندگان شاهنامه

فارسی 3402 نمایش |

دقیقی شاعر زرتشتی معروف که مقتدای فردوسی در سرودن شاهنامه است یعنی اول او به سرودن شاهنامه پرداخت و فردوسی راه او را تعقیب و تکمیل کرد رسما طبق سنت معمول زرتشتیان کلمه پرستش را به کار می برد. آنجا که پیام فرشته را به زرتشت درباره آتش نقل می کند چنین می گوید:
پیامی بر از من به گشتاسب شاه *** بگو کای خداوند دیهیم و گاه
سپردم به تو کار هر آذری *** کجا زان ببینی به هر کشوری
نکوشند در کشتن آذران *** به آب لطیف و خاک گران
بفرمای با موبدان و ردان *** بدان پاک پاکیزه دل هربدان
مغان را ببندند و کوشش کنند *** همه آذران را پرستش کنند
(نقل از مزدیسنا و ادب پارسی، صفحه 283)
فردوسی نیز در تعبیرات خود از همین سنت زرتشتی پیروی کرده و در بسیاری از موارد کلمه "پرستش" را به کار برده است، فردوسی در افسانه معروف کشف آتش می گوید: هوشنگ یک روز مار بزرگی دید و به او حمله کرد و سنگ بزرگی برداشت که به مار بکوبد سنگ به مار نخورد و مار فرار کرد ولی به سنگ دیگری خورد و آتشی جهید و بدین ترتیب آتش کشف شد.
آن گاه می گوید:
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ *** دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار، کشته ولیکن ز راز *** پدید آمد آتش از آن سنگ باز
هر آنکس که بر سنگ آهن زدی *** از او روشنایی پدید آمدی
جهاندار پیش جهان آفرین *** نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد *** همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغی است این ایزدی *** پرستید باید اگر بخردی

منـابـع

مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 222-221

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها